ششصد و چهل و دومین برنامه سینما تک فیلم

تصویری از رقابت کاپیتالیست‌ها و کمونیست‌ها

امیررضا فخری:

موسیقی سرود ملی آلمان شرقی در یکی از سکانس‌ها به صورت معکوس پخش می‌شود که ایده بسیار جالبی است. وایلر از آلمان تبعید شده بود و برخی معتقدند که حضورش در برلین و ساخت این فیلم، اقدامی برای نوعی انتقام یا نقد سیاسی بوده است، هرچند در مصاحبه‌ها و منابع موجود، هیچ اشاره مستقیم به این هدف نشده است.

امیررضا فخری:

فیلم دو دیدگاه متضاد را مطرح می‌کند. یکی دیدگاه جامعه‌شناسی آمریکا و دیگری دیدگاه کمونیست‌ها. سینمای ایالات متحده در طول تاریخ همواره وفادار به منافع خود بوده و این فیلم نیز نشان می‌دهد که حتی برای رسیدن به منافع اقتصادی، شخصیت‌ها ارزش‌های شخصی و خانوادگی خود را فدای آن می‌کنند.

در ششصد و چهل و دومین برنامه سینما تک فیلم سینمایی «یک، دو، سه» ساخته بیلی وایلدر دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ در سالن استاد ناصری، به نمایش درآمد، منتقد این نشست امیررضا فخری و مجری نشست سامان بیات بود.

فیلم سینمایی «یک، دو، سه» داستان رئیس شعبه شرکت کوکاکولا به‌نام مک‌‌نامارا در آلمان غربی را روایت می‌کند که به‌دنبال افزایش نفوذ شرکت در آلمان شرقی است. در این حین اسکارلت، دختر رئیسش از راه می‌رسد تا زمانی را در برلین بگذراند، از شانس بد مک‌‌نامارا، اسکارلت عاشق یک کمونیست سرسخت به‌نام اتو می‌‌شود و تمام برنامه‌‌های مک‌‌نامارا را به‌هم می‌‌ریزد.

امیر رضا فخری، منتقد سینما گفت: این فیلم بین دو اثر شاخص کارگردان، یعنی «آپارتمان» و «فیلم اسکله»، ساخته شد و اگرچه هرگز موفقیت آن‌ها را کسب نکرد، اما بارها در مصاحبه‌ها به عنوان ادای احترام به استادش از آن یاد شده است. فیلم هنگام فیلمبرداری دقیقاً در زمان ساخت دیوار برلین در آلمان شرقی ساخته شد و زمان اکرانش، رئیس‌جمهور آمریکا حضور داشت.

او افزود: فیلم در زمان خود شکست خورد و منتقدان آن دوران با حاشیه‌هایی مانند برچسب زدن به آثار ابتذال‌آمیز، چندان همراه نبودند، حتی فیلم‌هایی مانند «ایرما» و همین «یک، دو، سه» از این قاعده مستثنی نبودند. با این حال، همکاری نینو چکا به عنوان فیلمنامه‌نویس، که پیش‌تر سال ۱۹۳۹ فعالیت داشته، از نکات برجسته این اثر است.

او ادامه داد: داستان فیلم به این صورت است: سه نماینده شوروی که تاجر جواهرات هستند به پاریس می‌آیند تا جواهراتی که قبلاً در پاریس بوده پس بگیرند. در طول داستان، آن‌ها تلاش می‌کنند حق امتیاز فرمول کوکاکولا را به‌طور کامل تصاحب کنند.

فخری با اشاره به جنبه‌های اجتماعی و سیاسی فیلم گفت: فیلم دو دیدگاه متضاد را مطرح می‌کند. یکی دیدگاه جامعه‌شناسی آمریکا و دیگری دیدگاه کمونیست‌ها. سینمای ایالات متحده در طول تاریخ همواره وفادار به منافع خود بوده و این فیلم نیز نشان می‌دهد که حتی برای رسیدن به منافع اقتصادی، شخصیت‌ها ارزش‌های شخصی و خانوادگی خود را فدای آن می‌کنند.

او درباره فیلم «یک، دو، سه» توضیح داد: فیلم علاوه بر نمایش تضادهای سیاسی، تصویری از رقابت کاپیتالیست‌ها و کمونیست‌ها ارائه می‌دهد. در این فیلم، شرکت کوکاکولا نماد منافع اقتصادی آمریکاست و کمونیست‌ها به شکلی نشان داده شده‌اند که برخی منتقدان آن‌ها را خیانت‌کار می‌دانند. حتی نماهای دوربین از آلمان غربی و شرق، تفاوت آشکار میان دو بخش را نشان می‌دهد: وقتی شخصیت‌ها وارد کافه‌ای در آلمان شرقی می‌شوند، حس افسردگی، شکست و سرخوردگی پس از نابودی کسلر و سیاست‌های شکست‌خورده استالین به وضوح منتقل می‌شود.

او افزود: فیلم در زمان اکران خود با محدودیت مواجه شد. با ریاست جمهوری جانسون و تفاوت سیاست‌های او با جان اف. کندی، فیلم بیش از یک سال در ایالات متحده توقیف بود و تنها در سالن‌های محدود اکران شد. از نظر تجاری، اثر شکست خورد، اما وایدر سعی داشت پس از شکست ایالات متحده نوعی جنگ روانی با نازی‌ها و شوروی ایجاد کند. او تأکید داشت که نه کاپیتالیست‌ها و نه کمونیست‌ها معصوم نیستند و فیلم موضع قطعی علیه هیچ یک از طرفین نگرفته است.

این منتقد با اشاره به طنز فیلم گفت: شوخی‌های آمریکایی در فیلم شاد و شنگول هستند، اما شوخی‌های اروپایی معمولاً گزنده و تلخ‌اند. در سکانس‌های پایانی، نوع غذا خوردن و رفتار شخصیت‌ها نشان می‌دهد که فیلم نقدی به کمونیست‌ها دارد، در حالی که همچنان حافظ منافع ایالات متحده است.

او درباره فرآیند ساخت توضیح داد: فیلم تنها از یک نمایشنامه تک‌پرده‌ای فرانس مولا اقتباس شده و فیلمنامه نه صفحه بوده و باید در ۱۱۰ دقیقه ساخته می‌شد. فیلمبرداری کمتر از سه هفته طول کشید و فشار روانی کار آن‌قدر زیاد بود که کارگردان تا ۲۰ سال بعد کمتر فیلم ساخت. دیالوگ‌های زیاد و کات‌های سریع در طول فیلم، که منعکس‌کننده هرج و مرج دوره جنگ سرد است، از جمله ویژگی‌های اثر است و بعضی منتقدان آن را تفسیر متفاوتی کرده‌اند. با این حال، این ریتم سریع برای درک تضادهای سیاسی و طنز فیلم ضروری است.

ریتم بالا و داستان جنگ سرد

او درباره فیلم «یک، دو، سه» توضیح داد: فیلم ریتم بسیار بالایی دارد و داستان سه نماینده شوروی که ابتدا به پاریس و سپس به آلمان غربی می‌روند، به خوبی تضادهای جنگ سرد را نشان می‌دهد. این تضادها عمدتاً از طریق تبلیغات شرکت کوکاکولا و رقابت سیاسی منتقل می‌شوند. جالب اینجاست که پس از اکران، شرکت کوکاکولا از طریق وکلا علیه فیلم شکایت کرد و ادعا نمود که فیلم بیشتر ضدتبلیغ است.

تبلیغات و نشانه‌های سیاسی پنهان

امیر رضا فخری ادامه داد: در پوسترهای اولیه، نام کوکاکولا حتی زیر یا بالای فیلم ذکر نشده بود که این هم نکته قابل تأملی است. همچنین، در یکی از سکانس‌ها داماد متوجه می‌شود کچل از شوروی آمده و جمله‌ای به زبان روسی می‌گوید که در زیرنویس ترجمه نشده است. این احتمالاً تعمد کارگردان بوده تا بخشی از محتوای سیاسی یا تاریخی به مخاطب منتقل نشود، مشابه کاری که در سینمای ایران نیز دیده‌ایم؛ مثلاً در فیلم «کلوزآپ» زنده‌یاد عباس کیارستمی، در سکانس آخر، صدا نامفهوم و تعمدی در کار بوده است.

موسیقی و زیرنویس به عنوان ابزار روایت

منتقد اشاره کرد: حتی موسیقی سرود ملی آلمان شرقی در یکی از سکانس‌ها به صورت معکوس پخش می‌شود که ایده بسیار جالبی است. وایلر از آلمان تبعید شده بود و برخی معتقدند که حضورش در برلین و ساخت این فیلم، اقدامی برای نوعی انتقام یا نقد سیاسی بوده است، هرچند در مصاحبه‌ها و منابع موجود، هیچ اشاره مستقیم به این هدف نشده است.

روند پژوهش و انتشار کتاب

او درباره تحقیقات خود توضیح داد: کتاب مربوط به فیلم وایلر را حدود یک سال و نیم پیش شروع کردیم. ایده از زمانی شکل گرفت که من فیلم «آپارتمان» را دیدم و یادداشتی در نشریه اینترنتی «کیلو» منتشر کردم. سردبیر پیشنهاد داد یک ویژه‌نامه درباره فیلم منتشر کنیم و به تدریج پروژه به کتابی درباره آثار وایلر و سینمای او در ایران تبدیل شد، که تاکنون به زبان فارسی منتشر نشده بود.

انتشار کتاب درباره آثار وایلر: تحقیقی جامع و کم‌نظیر

امیر رضا فخری درباره پروژه جدیدش توضیح داد: ایده نوشتن کتابی جامع درباره آثار وایلر از زمانی به ذهنم رسید که سال‌ها در مجله فیلم مطلب می‌نوشتم. با همراهی دو تن از اساتیدم، آقای دکتر بهمن مقصودلو و استاد بهروز تورانی، این پروژه را خارج از کشور آغاز کردیم و سه هفته پیش کتاب در لندن منتشر شد. متأسفانه امکان انتشار کتاب در ایران وجود نداشت، زیرا برخی مطالب، مانند نقد فیلم‌های «آپارتمان» و «ایرما»، یا باید سانسور می‌شدند یا بدون سانسور منتشر می‌شدند که در آن صورت به جامعه منتقل نمی‌شدند. بنابراین کتاب با بودجه شخصی من منتشر شد و خوشحالم که بسیاری از همکاران ما توانستند مطالب خود را در آن درج کنند.

او درباره محتوای کتاب افزود: در این کتاب به ترتیب سال ساخت، همه آثار وایلر بررسی شده‌اند. مقدمه کوتاه کتاب به صورت مشترک توسط من و خانم آنوش باباییان، منتقد کشور ارمنستان، نوشته شده است. همچنین سرمقاله‌ای توسط آقای دکتر مقصودلو و مصاحبه‌ای درباره زمان ساخت فیلم «سابرینا» با استاد آندروساریس منتشر نشده بود که در کتاب درج شد. این مصاحبه به موضوع یهودی بودن وایلر و اخراج او توسط نازی‌ها در اتریش می‌پردازد. وایلر بعدها گفته بود که برخی فیلم‌هایش، از جمله اثراتی که علیه نازی‌ها بودند، با انگیزه انتقام ساخته شده‌اند.

موسیقی، شخصیت‌ها و نقد ایدئولوژیک

این منتقد توضیح داد: وایلر در برخی آثارش از قطعات موسیقی یوهان استفاده می‌کند و آنها را بازآفرینی می‌کند. تفاوت کارهای او با اغلب آثار سینمایی این است که شخصیت‌ها غالباً خاکستری و بین سیاه و سفید نوسان دارند، اما در فیلم «یک، دو، سه» شخصیت‌ها بیشتر تیپ هستند و نقد اصلی به ساختار انسانی نیست، بلکه به ساختار ایدئولوژیک معطوف است.

او در ادامه گفت:‌ برخی منتقدان، به‌ویژه درباره ریتم بالای دیالوگ‌ها و تعداد زیاد کات‌ها، معتقد بودند که این فیلم شخصیت‌ها را تنها به تیپ تبدیل کرده است و این نقد قابل تأمل است.