نشست «نوتصویرگری در نشان آبان» در هفته تصویرگری ایران

تصویرگری و کشف دنیایی تازه

عاطفه ملکی‌جو:

وقتی متنی به تصویرگر داده می‌شود، او باید برایش جهانی تازه بسازد؛ دنیایی که با جهان‌های پیشینش فرق کند. به همین دلیل کارهای من همیشه پر از تجربه‌ هستند. بعضی تجربه‌ها ادامه پیدا کرده‌اند، بعضی هم فقط در یک پروژه مانده‌اند و تمام شده‌اند. فکر می‌کنم تصویرگر در زندگی روزمره‌اش هم اشیا را زنده می‌بیند؛ برایش عادی است که درخت حرف بزند یا اژدهایی با آتش خودش غذا بپزد. این دنیای خیال برای ما واقعاً واقعی است

غزاله بیگدلو:

وقتی تصمیم گرفتم تصویرگر شوم، هیچ‌کس مرا نمی‌شناخت و سفارشی هم نداشتم. برای همین تصمیم گرفتم داستان خودم را بنویسم و خودم تصویرسازی‌اش کنم. آنجا بود که فهمیدم اگر میان متن و تصویر هماهنگی واقعی وجود داشته باشد، نتیجه بسیار تأثیرگذارتر می‌شود. چون در این حالت، احساس و تخیل تصویرگر با متن یکی است

نشست «نوتصویرگری در نشان آبان» – نام‌های نو برای امروز، از برنامه‌های هفته تصویرگری ایران عصر دوشنبه 12 آبان 1404 در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، در این نشست که با حضور غزاله بیگدلو، نوشین صادقیان، مریم طهماسبی، مریم محمودی‌مقدم، عاطفه ملکی‌جو و با میزبانی شادی هاشمی برگزار شد، غزاله بیگدلو، تصویرگر و نویسنده، درباره‌ آغاز این مسیر گفت: «وقتی برای اولین‌بار با مفهوم تصویرگری مواجه شدم، فهمیدم که این کار با نقاشی تفاوت زیادی دارد. در نقاشی، آدم صرفاً دنیای درونی خودش را به تصویر می‌کشد، اما ما در تصویرگری، مخاطب داریم و باید چیزی را برای او روایت کنیم. همین نکته باعث شد که نگاه من به تصویر تغییر کند.»

بیگدلو با اشاره به آزمون و خطا کردن در شروع کار توضیح داد: «آن زمان، در اطراف من تصویرگری به‌صورت جدی وجود نداشت و کسی نبود که راهنمایی‌ام کند. برای همین، همه‌چیز را با تلاش شخصی یاد گرفتم. از همان ابتدا با کتاب کودک آشنا شدم و بدون هیچ تجربه‌ای، وارد این فضا شدم و با پشتکار زیاد جلو رفتم.»

او به تجربه‌ی نوشتن و تصویرگری هم‌زمان اشاره کرد و توضیح داد: «وقتی تصمیم گرفتم تصویرگر شوم، هیچ‌کس مرا نمی‌شناخت و سفارشی هم نداشتم. برای همین تصمیم گرفتم داستان خودم را بنویسم و خودم تصویرسازی‌اش کنم. آنجا بود که فهمیدم اگر میان متن و تصویر هماهنگی واقعی وجود داشته باشد، نتیجه بسیار تأثیرگذارتر می‌شود. چون در این حالت، احساس و تخیل تصویرگر با متن یکی است.»

بیگدلو درباره تجربه دریافت نشان آبان توضیح داد: «آن جایزه برایم مثل یک تلنگر بود. باعث شد بیشتر به مسیرم فکر کنم و با وجود شکست‌ها یا تردیدها، ادامه بدهم.»

تصویرگری به مثابه حل معما

عاطفه ملکی‌جو تصویرگر و نویسنده، با اشاره به تجربه‌های شخصی‌ خود در مسیر تصویرگری گفت: «دقیقاً در زمانی که احساس می‌کردم کارم پیش نمی‌رود و از نتیجه کارها ناامید شده بودم، اتفاق خوبی افتاد. آن سال جایزه‌ «نشان نام‌آشنای تصویرگری» را گرفتم؛ جایزه‌ای که برایم بسیار ارزشمند بود، چون آخرین باری بود که استاد بهزاد غریب‌پور را دیدم. آن جایزه نقطه‌ روشنی در مسیر من شد.»

او درباره‌ی ماهیت تصویرگری گفت:«به‌نظر من وقتی متنی به تصویرگر داده می‌شود، او باید برایش جهانی تازه بسازد؛ دنیایی که با جهان‌های پیشینش فرق کند. به همین دلیل کارهای من همیشه پر از تجربه‌ هستند. بعضی تجربه‌ها ادامه پیدا کرده‌اند، بعضی هم فقط در یک پروژه مانده‌اند و تمام شده‌اند. فکر می‌کنم تصویرگر در زندگی روزمره‌اش هم اشیا را زنده می‌بیند؛ برایش عادی است که درخت حرف بزند یا اژدهایی با آتش خودش غذا بپزد. این دنیای خیال برای ما واقعاً واقعی است.»

همکاری با مطبوعات به من کمک کرد

مریم طهماسبی دریافت کننده نشان آبان ۱۴۰۳ توضیح داد: «وقتی ما کار را شروع می‌کنیم روند ورود به این عرصه ناخودآگاه ایجاد می‌شود، در واقع به واسطه تجربیاتی که کسب کردم این مسیر ساخته شد. من از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ با مطبوعات کار کردم و این تجربه به سرعت من کمک کرد.»

او ادامه داد: «من هیچگاه به اینکه قرار است تصویرگر شوم فکر نکرده بودم اما وارد این فضا شدم و همواره تلاش کردم از راه‌ها و تکنیک‌های متعدد استفاده کنم. آشنایی من با انجمن تصویرگران ایران نیز یک اتفاق بسیار خوب بود که مسیر کاری من را تغییر داد.»

طهماسبی در پایان گفت: «من اصلا انتظار دریافت نشان آبان را نداشتم و نشان آبان سال‌ها بود که برگزار نمی‌‌شد و برگزاری آن در سال گذشته اتفاق بسیار خوبی برای من بود چون متوجه شدم هستند کسانی که مسیر کاری من را می‌بینند و از آن حمایت می‌کنند.»

اوایل کار اعتماد به نفس نداشتم

نوشین صادقیان برنده نشان آبان سال ۱۴۰۴ در این نشست گفت: «من مفتخرم که سه روز پیش نشان آبان را دریافت کردم و از ۱۱ سالگی به طراحی شخصیت‌ها علاقه‌مند شدم و اصلا فکر می‌کردم کاری که انجام می‌دادم کاریکاتور است اما در ترم دوم متوجه شدم که این تصویرسازی است.»

او ادامه داد: «اوایل هم اصلا اعتماد به نفس کافی برای کار کردن نداشتم، اکنون هم برای هر فریم ۵۰ اتود می‌زنم تا ذهنم خالی شود.»

افزایش سرعت با دنیای دیجیتال

مریم محمودی مقدم درباره شروع مسیر حرفه‌ای خود در این نشست توضیح داد: «شروع کارم با یک انتشارات بود و در آنجا به صورت دستی فعالیت می‌کردم. اما با توجه به افزایش سرعت رقابت و نیاز به بهره‌وری بیشتر، تصمیم گرفتم وارد دنیای دیجیتال شوم. اکنون به طور کامل در فضای دیجیتال فعالیت می‌کنم. هرچند گاهی دلتنگ کارهای سنتی می‌شوم، اما پروژه‌ها را در فضای دیجیتال پیش می‌برم؛ ابتدا استوری‌بُرد می‌سازم، فریم‌بندی انجام می‌دهم و سپس مراحل ترکیب‌بندی و رنگ‌آمیزی را برای رسیدن به نتیجه نهایی دنبال می‌کنم.»

او درباره نشان آبان گفت: «زمانی که آقای غریب‌پور با من تماس گرفتند، حدود دو تا سه ماه باردار بودم و این جایزه به روحیه من بسیار کمک کرد.»

مریم محمودی‌مقدم درباره سختی‌های مدیریت هنری و تعامل با نویسندگان افزود: «در مراحل اولیه، اقناع مدیران و نویسندگان کار دشواری بود، اما مهم‌ترین چالش، راضی کردن خودم و اعتماد به فرآیند خلاقانه بود. اکنون با تجربه‌ای که کسب کرده‌ام، با اطمینان بیشتری پروژه‌ها را دنبال می‌کنم.»