دو فیلم مستند «آدمها روی پل» و «او مثبت، او منفی» در خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد.
در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 10 مهر دو فیلم مستند «آدمها روی پل» به کارگردانی فرهاد بردبار و «او مثبت، او منفی» به کارگردانی عزتالله پروازه در تالار استاد شهناز به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی این دو فیلم با حضور منوچهر مشیری، سید محسن طباطباییپور، عزتالله پروازه، فرهاد بردبار و پدرام اکبری برگزار شد.
بردبار در ابتدای این نشست درباره فیلم «آدمها روی پل» گفت: داستان پل فلزی اصفهان، داستان گذر از یک دوران به دورانی جدیدتر است. پیش از این فیلمهایی درباره پل خواجو و سیوسه پل دیده بودم، اما درباره پلهای جدید شهر فیلمی ساخته نشده بود، در حالیکه پشت این پلها قصههای فراوانی از مصائب ساختشان وجود دارد. این پلها در حال گسترشاند و مسیر عبور اتومبیلها را گشودهاند، به نحوی که اتومبیل در حال بلعیدن شهر است. این سرنوشت بسیاری از شهرهای ایران بوده که اصفهان نیز به آن دچار شده است. کسی با پلهای جدید شهر عکس یادگاری نمیگیرد اما در زندگی روزمره مردم شهر نقشی موثر دارند. نگاه من در این مستند، نگاهی علمی نبود؛ این نسبت آدمها با شهرشان و پلهای شهر بود که اهمیت داشت. نگاه اجتماعی و تاریخی به پل فلزی است که در فیلم ظهور و بروز پیدا میکند. این پل در واقع اولین پل فلزی اصفهان بود و با وجودی که چندان به چشم نمیآید، اما نقش مهمی در دوران مدرن شدن اصفهان بازی کرده است. از سال 1312 که برای ساخت پل تصمیمگیری میشود تا سال 1338 که ساخته میشود، زمانی طولانی سپری میشود و این دوران گذار از اهمیت فراوانی برخوردار است. ایده مدرن شدن و متفاوت شدن یک شهر را در این پل میبینیم.
پس از آن پروازه گفت: متاسفانه منطقه شرق اصفهان منطقهای فراموششده است و انگار مدیران و مسئولین آنرا به حال خود رها کردهاند تا از بین برود. این رسالت را احساس کردم که به رنج این انسانها بپردازم و تصمیم گرفتم سراغ خانوادهای کشاورز بروم که با بیآبی مواجه است. بسیاری از چنین خانوادههایی بهدلیل از دست دادن شغل خود، به شهر هجرت میکنند و بسیاری دچار فقر و بیکاری شدهاند. کسانی در آن منطقه زندگی میکردند که برای امرار معاش کلیههای خود را برای فروش عرضه میکردند و این وضعیت فاجعهبار آن منطقه را نشان میدهد. علت اصلی این وضعیت اینست که مدیران درست مدیریت نکردهاند.
وی ادامه داد: برای ساخت فیلم ابتدا در ذهن خود پدر و پسری را تخیل کردم و بعد آنها را در واقعیت کشف کردم، چون میدانستم چنین افرادی در شرق اصفهان فراوان یافت میشوند. یعنی کشاورزان زیادی که شغل خود را به پسرانشان منتقل میکردند، در حال حاضر بیکار شدهاند و به همین دلیل پسران شغل متفاوتی را انتخاب میکنند. بر حسب اتفاق به آقای خلیلی رسیدم که خودش به یک خانواده کشاورز تعلق داشت که با وضعیت بیآبی روبرو شده بودند. پس از موافقت او و پدرش برای حضور در فیلم، کار فیلمبرداری را آغاز کردیم.
در بخش دیگری از این نشست طباطباییپور تهیهکننده مجموعه «سمفونی زایندهرود» گفت: این پروژه در سال 94 و در زمان معاونت آقای آفریده در شبکه مستند مطرح و تصویب شد. این مجموعه 12 قسمتی بود که 11 قسمت آن به سرانجام رسید و یک قسمت در مرحله مونتاژ باقی مانده است. «سمفونی زایندهرود» قرار است اواخر آبان از تلویزیون پخش شود و از مدیریت شبکه مستند تشکر میکنم که فیلمها با سانسور آنچنانی مواجه نشدند. رودخانه زایندهرود 360 کیلومتر طول دارد؛ از کوهرنگ بختیاری که سرچشمه زایندهرود است تا تالاب گاوخونی. در سال 75 مجموعهای به اسم «سرچشمه تا تالاب» ساختم که در آن زمان پرآب بود و مناظر بسیار زیبا بودند و ما از دریچه دوربین همه چیز را مثبت میدیدیم، چه در بالادست و چه در پاییندست. راشهایی از تالاب گاوخونی دارم که نشان میدهد در زمستان پرآب میزبان حدود 8هزار فلامینگو بوده است.
وی افزود: به هر حال در مجموعه «سمفونی زایندهرود» مستندها را به یک منطقه اختصاص ندادیم بلکه آنها را در طول 360 کیلومتر تقسیم کردیم. حدود 40 موضوع به دست ما رسیده بود که بحث محتوایی در اختیار منوچهر مشیری بود و جنبه سختافزاری کار به من واگذار شد و در این زمینه با مشکلات اجرایی و امنیتی زیادی مواجه بودیم. در حدی که یکی از ارگانها در نامهای به شبکه مستند بهدلیل مسائل امنیتی خواستار عدم پخش این مستندها شد. بالاخره با صحبتهایی که داشتیم این مساله حل شد و قرار است مجموعه «سمفونی زایندهرود» از تلویزیون پخش شود. اما به هر حال برخورد اولیه آنقدر تند بود که رئیس شبکه هم دچار ترس شد و گفت شاید مستندها را پخش نکنیم. وظیفه مستندساز این است که در زمان حیات خود، آن چیزی که دیگر مردم نمیبینند یا حس نمیکنند را ثبت و منتشر کند. پروژه «سمفونی زایندهرود» یکی از ماندگارترین پروژههای تولید فیلم مستند در تاریخ سینمای ایران خواهد بود.
منوچهر مشیری نیز در این برنامه گفت: فیلمسازی در این شرایط به هیچ وجه کار سادهای نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. تاکنون مستندسازی در شهرستانها به اندازه مستندسازی در تهران مورد توجه نبوده است و امکانات مستقیم و غیرمستقیم در تهران قابل مقایسه با وضعیت شهرستانها نیست. در این شرایط قرار بود 12 فیلم درباره زایندهرود ساخته شود. 11 کار آماده شد و کار باقیمانده بهرغم زحمات کارگردانش آماده نشد. مهمترین ویژگی این مجموعه اینست که 12 نفر از اهالی اصفهان با نگاه خود به موضوع زایندهرود پرداختند. شرایط مالی به تمام معنا دشوار است اما افراد درگیر کار شدند و غیر اداری و غیر موظفی به آن نگاه کردند. من بهعنوان یک شاهد و همراه در این مجموعه، با جدیت میگویم این حاصل تلاش 12 مستندساز اصفهانی است که با رقمی نازل آنرا به سرانجام رساندند. آنها تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا فراغ از چارچوب اداری کاری، آثاری خوب تهیه کنند.