فیلم «جستجو 1» در خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در سیصد و هفتاد و چهارمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه 9 مهر فیلم «جستجو 1» به کارگردانی امیر نادری در تالار استاد ناصری به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور عزیزالله حاجی مشهدی و کیوان کثیریان برگزار شد.
حاجی مشهدی در ابتدای این نشست گفت: نادری در سال 58 با دیدن تکه فیلمهایی که در آن زمان برای افراد گمشده باب شده بود، درگیر ساخت این فیلم شد. فیلم «جستجو» برای تلویزیون ساخته شد و هوشمندی نادری در تولید این فیلم عجیب و غریب است. معمولا شاهدیم که گزارشهای مستند با بکارگیری گفتار متن، اثر را تباه میکنند. در اینجا گرچه حداقل یک سوم فیلم آرشیوی و مستندات تولید دیگران است، اما نادری هوشمندانه از آنها استفاده کرده است.
وی ادامه داد: نادری یک فیلمساز خودجوش و خودآموخته است که با حضور در چند فیلم مسعود کیمیایی و علی حاتمی و عکاسی در این فیلمها، با شتاب و اشتیاق «خداحافظ رفیق» را جلوی دوربین برد. توفیق او در عرصه جهانی نیز بیشتر مرهون «دونده» و «آب باد خاک» است. نادری در آنسوی آبها نیز غریبانه و در شرایط بسیار دشواری کار کرده، اما هیچگاه از پای ننشسته است؛ مشقات را به جان خریده و خود را بهعنوان فردی عاشق فیلمسازی، تثبیت کرده است. او به شکلهای مختلف فیلمسازی علاقه نشان داده است؛ از فیلم برای کودکان تا فیلمهای بلند داستانی و مستند. نادری در ساخت فیلم مستند نیز خردهپیرنگهایی را وارد میکند که آنرا به فیلم داستانی نزدیک میسازد.
حاجی مشهدی افزود: فیلمهای مستند در مورد جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ تحمیلی فراوانند، اما در «جستجو» شاهد نگاهی کاملا هنری و تلفیق هوشمندانه عکسها و فیلمهای آرشیوی با قطعاتی هستیم که نادری خود پشت دوربین ایستاده و ضبط کرده است. او بدون استفاده از گفتار متن و بدون توسل به شعار، حرف خود را به زبان سینما و با شیوایی تمام مطرح میکند. از اینکه فیلم گفتار متن ندارد خوشحالم، چون بدترین نوع مستند آنست که عین تصاویر دوباره در گفتار متن توضیح داده شود. کسی که باور کند این تصاویر نیاز به گفتار دارد، بزرگترین اشتباه را مرتکب شده است.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: هوشمندی بزرگ نادری در «جستجو»، استفاده از عنصر صداست؛ شیوه عمل او شیفتگیاش به زبان تصویر را بیان میکند. دلمشغولی تماتیک او در آثارش جستجو و جویندگی و رفتن برای یافتن است؛ فارغ از اینکه این سفر موفقیتآمیز یا مایوسکننده باشد. برای نادری نفسِ سفر است که اهمیت دارد و جستجو را برای جستجو انجام میدهد. او در حین همین جستجو، هویت انسانها را نیز به ما معرفی میکند، بدون اینکه اصرار داشته باشد جزئیات شناسنامه آنها را به سبک کنشهای قهرمانان فیلمهای داستانی پیش روی ما بگذارد. دومین تم اصلی فیلمهای او، انتظار است که فیلمی به همین اسم نیز دارد و جزو فیلمهای خوب او محسوب میشود. در «جستجو» هر دو این موضوعات را میبینیم.
وی ادامه داد: موفقیت فیلمساز این است که تماشاگر را تا لحظه آخر پای فیلم خود نشانده است؛ «جستجو» از معدود مستندهایی است که با وجود تکرار نماها و حرفها، برای مخاطب خستهکننده نمیشود. میدانیم نادری از این تکرارها برای تاکید استفاده کرده است و عمل او ناشی از سهو و فراموشی نبوده است. او در تدوین و تلفیق فریم به فریم این فیلم نقش داشته و سلیقه خود را اعمال کرده است. از نماهای دوار و پرتنش بهخوبی میتوان نگاه نادری را در تصاویر ضبطشده پیدا کرد. ترکیب نهایی کار و تلفیق این تصاویر کار بسیار دشواری بوده که نادری با دیدی هنری و نگاهی زیباییشناختی بهخوبی از عهده آن برآمده است.
حاجی مشهدی افزود: نادری قصدی برای داوری در مورد درست یا غلط بودن صحبتهای آدمهای فیلمش ندارد و سعی کرده با امانتداری حرف آنها را منتقل کند، حتی اگر گفتههای افراد مختلف متناقض به نظر برسند. در واقع او به وجه استنادی قضیه وفادار است و دست به غربال بر اساس نظرات شخصی خود نمیزند. در «جستجو» نه فقط انسانها، بلکه هر آنچه در محیط میبینیم در نقش شاهد ظاهر میشوند. از چنگک بولدوزر گرفته تا سنگهای بیابان و کلاغ و دکل برق. اما در نهایت واقعیترین شاهدان، همان بستگان افراد ناپدید شده هستند.
این منتقد سینمایی در پایان گفت: ماجرایی که نادری تصویر کرده، ماجرایی تلخ و پرخون است، پس نمیتوان از فیلمساز انتظار داشت برای ما فضایی گل و بلبل تصویر کند. اثر او شبیه یک بافتنی است که باید نقش کلی آنرا درک کرد، بهجای اینکه بخواهیم تعداد رجهای آنرا بشماریم. به لحاظ مضمونی قصد او تصویر کردن وجه جستجو و انتظار بوده است و آنجا که درگیر هیجانات شده نیز، برآن بوده که مظلومیت و معصومیت انسانهایی را تصویر کند که عزیزان خود را از دست دادهاند و او اینرا رسالت خود میداند. در «جستجو» خیابانی بالاتر از 17 شهریور تصویر نمیشود و خیابان و دیوار سالمی نمیبینیم. تمام اینها ربطی منطقی به یکدیگر داشته و تعلقات نادری را به ما گوشزد میکند.