آزاده جعفری منتقد سینما در جلسه نقد و بررسی «تیغ پنهان» ساخته یوجی یامادا بیان کرد که این فیلمساز اساسا کارگردانی تماشاگرپسند است.
به گزارش روابطعمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان شامگاه ۲ خرداد ماه با اجرای کیوان کثیریان و حضور آزاده جعفری به نمایش فیلم سینمایی تیغ پنهان به کارگردانی یوجی یامادا از سینمای ژاپن اختصاص پیدا کرد.
بعد از نمایش این فیلم آزاده جعفری منتقد سینما به نقد این فیلم سینمایی پرداخت.
در ابتدای این نشست جعفری بیان کرد: یوجی یامادا به نوعی با فیلمسازان این دوره سینماتک متفاوت است، او فیلمساز کهنسالی است در حالی که بقیه فیلمسازان این دوره متولد دهه ۶۰ و ۷۰ هستند. باید عنوان کنم موج نوی ژاپن در اوایل دهه ۶۰ شروع شد و دوره درخشانی بود، فیلمسازان موج نوی ژاپن شورشی، رادیکال و ساختار شکن بودند، آنها فیلمهای سیاسی میساختند و قوانین اجتماعی و سیاسی ژاپن را زیر سوال میبرند اما جالب است که بدانید یامادا در همین دوره شروع به فیلمسازی کرد. او اولین فیلمش را در حوزه درام و کمدی ساخت، یامادا به نوعی به موج ژاپن ربطی نداشت، فیلمساز آرامی بود و فیلمهایی در ژانرهای مختلف میساخت. فیلمهای یامادا تماشاگر پسند بودند به همین دلیل نمیتوانیم او را فیلمساز مولف بدانیم بلکه یوجی یامادا بیشتر یک فیلمساز مردم پسند بود. مجموعه «توراسانت» از ساخته های یاماداست و ژاپنی ها شخصیت توراسانن را خیلی دوست دارند چون با طبقه پایین و فرودست این کشور ارتباط برقرار میکرد. خیلیها فکر میکنند همین مجموعه «توراسانت» نگذاشت یامادا روی سبک خاص خود تمرکز کند یعنی فیلمهایی بسازد که شخصی باشد و او را در جهان معرفی کند اما همین مجموعه «توراسانت» توانست یکی از استودیوهای ژاپن را از ورشکستگی نجات بدهد.
جعفری بیان کرد: یامادا به روابط و عواطف انسانی اهمیت میداد چون در جامعه خشک ژاپن مهم این است که عواطف، هویت فردی و هویت انسانی حفظ شود. ما این درونمایه را در سه گانه یامادا میبینیم.
این منتقد با اشاره به ژانر سامورایی توضیح داد: این ژانر قدمت طولانی در ادبیات و سینمای ژاپن دارد، ژاپنیها این ژانر را فیلمهای شمشیرزنی مینامند و خیلی از فیلمسازان بزرگ در این زمینه فیلمهای مهمی ساختند. در توضیح ساموراییها باید بگویم پیش از انقلاب میجی ساموراییها قشر مهمی بودند به همین دلیل درون مایه آثار مختلف ژاپنی به منش ساموراییها برمیگردد. یامادا به خیلی از این مفاهیم در فیلمهایش توجه دارد؛ «رونین» یا ساموراییای که دیگر ارباب ندارد در خیلی از فیلمهای ژاپنی دیده میشود، در واقع این ساموراییها رها شدهاند و پولی ندارند ولی به خاطر درجه اجتماعی که دارند نمیتوانند خیلی از کارها را به دلایل مختلف انجام بدهند. وقتی فیلمهای ژاپنی به ویژه فیلمهای تاریخی را تماشا میکنیم، قوانین و نظام طبقاتی را میبینیم که خیلی سفت و سخت و هولناک است، انقد دست و پای این ساموراییها بسته است که فردیت و رهایی معنی ندارد، این ساموراییهای بدون ارباب در مسیر فیلم مجبور میشوند به خاطر حفظ شرافت خود وارد یک مبارزه ناخواسته شوند مثلا در هر سه فیلم یامادا میبینیم که شخصیتهای او تمایلی به مبارزه ندارند.
جعفری مطرح کرد: ما در فیلمهای یامادا این درون مایه را میبینیم که قهرمانان تا مرحله آخر نمیخواهند از شمشیر استفاده کنند یکی دیگر از درون مایه فیلمهای ژاپنی خودکشی ژاپنی است این مرام در ساموراییها به گونهای تعریف شده بود که سامورایی در موقعیتهای مختلف برای حفظ خود و شرافتش باید خودکشی میکرد در غیر این صورت حتی خانواده او از هم میپاشیدند اما در فیلمهای یامادا این موضوع نقد شده است.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش درباره کشته شدن یک سامورایی با اسلحه غربی گفت: برای ساموراییها تحقیر آمیز بوده است که با تفنگ و اسلحه غربی بمیرند در فیلم یامادا همچنین موضوعی را دیدیم که بزرگترین درون مایه فیلمهای سامورایی تضاد دو مفهوم است یکی به معنای عواطف و انتخابهای اخلاقی فردی و دیگری ایستادن در مقابل سیستم معیوب. این همیشه برای ژاپنیها مسأله بوده است که یک فرد ژاپنی و البته قهرمان کجا باید طبق وظیفه خود پیش برود و کجا در برابر آن بایستد.
این منتقد مطرح کرد: یامادا سه فیلم سامورایی ساخته که به سهگانه او شهرت دارد؛ هر سه فیلم او قهرمانان تنها و سرشت نیکی دارند که در یک جامعه طبقاتی اسیر شده و در مرحلهای باید تصمیم بگیرند که راه فردی خود را انتخاب کنند یا در برابر نظام طبقاتی بایستند. یامادا این قوانین سفت و سخت را به چالش میکشد. فیلمهای یامادا بر خلاف فیلمهای دیگر آرام هستند در واقع میتوانیم بگوییم ترکیبی از فیلمهای سامورایی و ملودرام هستند.
در فیلمهای او مسأله خانواده، روابط عاطفی افراد و… مد نظر است این مسائل فیلم را به سمت ملودرام بودن هدایت میکنند، در این آثار زنان هم نقش مهمی دارند و مسائلی را رقم میزنند که قهرمانان مجبور به واکنش شوند.
یامادا یک نگاه انتقادی به وضعیت زنان دارد، نشان میدهد که زنان در این سیستم چقدر سرکوب میشوند اما منفعل نیستند، حتی فیلم اول یامادا با نام «سامورایی گرگ و میش» یک راوی زن دارد که داستان پدر خود را روایت میکند و نشان میدهد که چقدر زنان سرکوب میشوند.
وی درباره استفاده از اسلحه غربی در این فیلم اظهار کرد: یامادا از ابتدای فیلم «تیغ پنهان» به حضور اسلحه و تجهیزات غربی اشاره دارد اما با یک لحن کمیک این موضوع را نشان میدهد، همین موضوع فیلمهای او را تماشاگرپسند و قشر وسیعی از تماشاگران را راضی میکند، در دوئل نهایی هم نشان میدهد که یک سامورایی با اسلحه کشته میشود. هر سه فیلم یامادا یک جنگ تن به تن دارد. البته در این فیلم مرحله دیگری هم هست؛ قهرمان ما از فن و تکنیکی با نام پنجه شیطان استفاده میکند و یک ارباب بیرحم را میکشد که تماشاگر را راضی میکند؛ این انتقام برای تماشاگران راضیکننده است.
در نهایت یامادا فیلمسازی است که تماشاگر را راضی از سینما بیرون میفرستد، در واقع فیلمهایش پایان خوشی دارد، او فیلم قصهگوی متداول میسازد. از نظر بصری اما این سه گانه صحنههای چشمگیر دارد قابهایی که میبندد و اینکه دوربین را در سطح پایین میگذارد یادآور اوزو است. حرکتهای دوربین او در هر سه فیلم به گونهای است که هم خودش را به رخ میکشد و هم قاب بزرگی را به ما نشان میدهد. آن التهاب و تنش را به خوبی درمیآورد.
وی گفت: یامادا با آنکه در آثارش پایانهای خوش دارد اما حرف خودش را هم میزند، مثلاً میگوید شخصیتها باید بتوانند فردیت خود را حفظ کنند و حرف خود را بزنند.
این منتقد مطرح کرد: یامادا سبک سامورایی را با ملودرام ترکیب میکند، در فیلمش صحنه اکشن ندارد اما در عین حال یک نگاه انتقادی دارد و فیلمهای او با فیلمهای نسل جدید ژاپن متفاوت است. فیلمسازی است که خیلی این دغدغه را ندارد که چیز جدیدی امتحان کند و ساختار شکن باشد بلکه میخواهد تماشاگرپسند باشد.
وی توضیح داد: در فیلمهای او میبینیم که شخصیتها دوست ندارند سامورایی باشند. اینها به یک شناخت معنوی هم رسیدهاند و بیش از اینکه تکنیکهای جنگی را بلد باشند ترجیح میدهند از نظر ذهنی قوی باشند.
وی در بخش پرسش و پاسخها در پاسخ به سوالی درباره قوانین جامعه ژاپنی توضیح داد: در جامعه ژاپن زنان خیلی محدود بودند آنها حتی در خانواده هم چنین بودند، مثلاً قضیه ازدواج دخترها از قبل چیده شده بود و درباره آن تصمیم گرفته میشد. در «تیغ پنهان» یامادا دختر از یک خانواده کشاورز را میبینیم که کشاورزها جایگاه چندانی ندارند. نکته مهم در این فیلم تصمیم قهرمان است که کار خطرناکی میکند. قهرمان این زن را از خانه شوهرش برمیدارد، بیرون میآورد و با شمشیر در مقابل افراد میایستد؛ شمشیر کشیدن همان کاری است که او دوست ندارد.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره سبک کارگردانی فیلمسازان ژاپنی بیان کرد: خیلی از فیلمسازان ژاپنی رادیکال و برخی مهم هستند در واقع سبک شخصی خود را دارند. یامادا در دوران موج نوی ژاپن خیلی آرام و سر به زیر به کار خود ادامه میداد. با این حال سه گانه او نشان داد تواناییهای زیادی دارد.
وی در پاسخ به سوال مخاطبی که پرسید این فیلم روح فیلمهای ژاپنی را ندارد و فرهنگ ژاپنی را نشان نمیدهد، مطرح کرد: شخصیتهای «تیغ پنهان» در یک خاندان هستند، آنها در موقعیتی هستند که وقتی ارباب میگوید یک فردی را باید بکشی باید این کار را بکند در غیر این صورت باید کشته شود، به نظرم یامادا این موضوع را خوب نشان میدهد در عین حال این فیلم یک فیلم واقعی نیست بلکه ملودرام است. در ملودرام تصمیمها خیلی امکانپذیر نیست، همین ملودرام تلخی آن دوران ژاپن را نرم میکند. ضمن اینکه این فیلمها تحت تاثیر سینمای آمریکا هم هستند اما فیلمهای صرفاً سرگرم کننده نیستند.
این منتقد درباره مسائل زن و مرد در این فیلم اظهار کرد: مساله زن و مرد و تضادهای آنها همیشه در جامعه ژاپن وجود داشته است اما موج نوییهای ژاپن چنین دغدغهای را داشتند و به این مسأله به صورت جدی پرداختهاند.
وی در پایان درباره موسیقی فیلم توضیح داد: موسیقی فیلم ترکیبی از موسیقی غربی و ژاپنی است. وقتی مبارزه شروع میشود موسیقی هم میآید تا احساسات ما را تحریک کند و این به دلیل همراه کردن مخاطب است، به خاطر همین این فیلمها تماشاگران زیادی پیدا میکنند. البته این فیلم در غرب هم طرفدار پیدا کرد چون این موسیقی خیلی چیزها را تعدیل میکند. به طور کلی موسیقی، رنگ، باران و… در ملودرام خیلی کاربرد دارد چون باعث میشود از واقعیت دور شویم و تاثیر احساسی بر تماشاگر میگذارد.