در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 31 اردیبهشت سه فیلم مستند «ماهیاک» به کارگردانی فرح زارع، «شهر زیبای من» اثر الهام آقالری و «بهای خون» به کارگردانی مرجان خسروی در سالن استاد شهناز به روی پرده رفتند. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور کارگردانان سه فیلم و پدرام اکبری برگزار شد.
در ابتدای این نشست آقالری در توضیح شرایط سوژه فیلم «شهر زیبای من» گفت: شرایط مادی خانواده سوژه فیلم موجب شده بود او به میان جامعه بیاید و در پی شغل و درآمدزایی باشد. بهطور تجربی میتوان بگویم جامعه نقش مهمی برای افراد کمتوان ذهنی بازی میکند و این بر هوش ذهنی آنها تاثیرگذار است. همانطور که «حامد» خیلی زود وارد جامعه شده بود و بهخوبی از پس کارهای خودش برمیآمد. اما او دچار شرایط دوگانهای نیز شده بود؛ کاری به او داده نمیشد و مورد سوءاستفاده نیز قرار میگرفت. چون برچسب «عقبماندگی ذهنی» به او خورده بود و هیچوقت از روی او برداشته نمیشد. از طرف دیگر زمانی که از طرف بهزیستی یا دیگر نهادها مورد تست هوش قرار میگرفت، از پس پاسخ دادن به سوالات برمیآمد و همین مساله به شرایط دوگانه او دامن میزد.
وی در پاسخ به سوالی درباره چگونگی ساخت فیلم گفت: من اسم آنچه در فیلم اتفاق افتاد را «بازی گرفتن» از حامد نمیگذارم. برای ساخت «شهر زیبای من» حدود 10 جلسه فیلمبرداری داشتیم، اما حامد را از حدود 10 سال پیش میشناسم. پیش از ساخت این مستند نیز حامد را میشناختم و با هم صحبت میکردیم و بنابراین ارتباط خوبی میان ما شکل گرفته بود. این ارتباط باعث شده بود که او جلوی دوربین راحت باشد. همچنین در حدود بیست جلسه را با پدر و مادر و همسر حامد سپری کرده بودم و با مسائل و دغدغههای این خانواده کاملا آشنا بودم. در این جلسات همواره دوربین به همراه داشتم و عکاسی میکردم و حامد من را بدون دوربین ندیده بود. بهتدریج ابزار همراهم را زیاد کردم تا مورد پذیرش آنها قرار بگیرد. در جلسه نخست ابتدا به همراه فیلمبردار در آنجا حاضر شدیم، در ادامه صدابردار به ما پیوست و بعد دستیار کارگردان با ابزار خود به ما اضافه شد.
پس از آن خسروی در توضیحاتی کوتاه گفت: «بهای خون» اولین تجربه فیلمسازی من است و در آن قصد داشتهام مقام و جایگاه زن در ایل بختیاری و در قوم لر را تصویر کنم. در ساخت این فیلم از تصاویر آرشیوی نیز بهره گرفتیم؛ این تصاویر پیشتر ضبط و آرشیو شده بودند و در مستندهای زیادی درباره فرهنگ عزا و عروسی در ایل بختیاری مورد استفاده قرار گرفته بودند.
در بخش دیگری از این نشست نیز زارع درباره موضوع فیلم «ماهیاک» گفت: ماهیاک بیماری نادری است که با سوختگی یا خشکی پوست اشتباه گرفته میشود. به تازگی انجمنی در حمایت از بیماران دچار ماهیاک تاسیس شده است. تاکنون حدود 500 نفر مبتلا به این بیماری شناسایی شدهاند اما تخمین زده میشود تعداد این افراد در ایران به حدود 5 هزار نفر برسد. پیش از این مستندی راجع به این بیماران ساخته نشده بود و معرفی این بیماری را وظیفه خودم میدانستم. این بیماران بیش از آنکه از بیماری رنج ببرند، از نگاههای آزارنده مردم در جامعه رنجورند. آنها ناراحتند که به چشمی دیگر نگریسته میشوند و از آنها فاصله گرفته میشود. این بیماران در مدارس ثبتنام نمیشوند، چون بهدلیل ناآگاهی ماهیاک را یک بیماری واگیردار میپندارند. این وظیفه وزارت آموزش و پرورش است که به آموزش در مورد آن بپردازد و شرایط خاص و نادر مبتلایان را تبیین کند. امیدوارم این فیلم مستند قدم کوچکی باشد در مسیر شناسایی این بیماری و بعد از این شاهد توجه بیشتر ارگانهای مختلف باشیم.