فیلم «طوفان در شهر ما» در خانه هنرمندان ایران نقد و بررسی شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در سیصد و نود و سومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران و در هفدهمین برنامه از مجموعه «بازی بزرگان»، دوشنبه 1 بهمن فیلم «طوفان در شهر ما» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سالن استاد ناصری به روی پرده رفت. در این برنامه، نسخه مرمتشده فیلم برای نخستینبار در ایران به نمایش در آمد. در ادامه برنامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور پرویز جاهد، ادوین خاچیکیان، محمد متوسلانی و کیوان کثیریان برگزار شد.
خاچیکیان؛ پدر سینمای جنایی ایران
جاهد در ابتدای این نشست به نقش ارامنه در شکلگیری و رشد سینمای ایران پرداخت و گفت: ارامنه نقش مهمی در تاریخ سینمای ایران و تحولات آن بازی کردهاند، چه از نظر فنی و صنعتی و چه از لحاظ زیباییشناسی. تاریخ سینمای ایران مدیون تلاشها و تواناییها و استعدادهای هموطنان ارمنی بوده است. اولین مدرسه بازیگری سینمای ایران توسط اوانس اوهانیانس تاسیس شد و اولین فیلم جدی تاریخ سینمای ایران یعنی «حاج آقا آکتور سینما» را نیز او کارگردانی کرد. آنها در زمینه ساخت سالنهای سینما، وارد کردن تجهیزات سینما، تدوین و بازیگری و.. فعال بودند.
وی ادامه داد: ساموئل خاچیکیان فارغ از بحث ژانرهای سینمایی، از نظر تاریخی یکی از پایهگذاران سینمای ایران است. او با «بازگشت» فیلمسازی را شروع و با «چهارراه حوادث» ژانر جنایی را در سینمای ایران پایهگذاری میکند. در واقع باید خاچیکیان را پدر سینمای جنایی ایران بدانیم. او به «هیچکاک سینمای ایران» معروف بود، گرچه خودش این قضیه را تایید نمیکرد و میگفت از سینمای هیچکاک تاثیر نگرفته است. به نظر من هم او بیش از آنکه متاثر از سینمای هیچکاک باشد، از سینمای نوآر و گانگستری تاثیر گرفته است.
این منتقد سینمایی افزود: خاچیکیان در نورپردازی و بهکارگیری تدوین بسیار استادانه عمل میکرد و در این فیلم نیز با کمک فیلمبردار فیلم تکنیکهایی را بکار میگیرند تا صحنههایی از ترس و دلهره و هیجان خلق کنند. نورپردازی «طوفان در شهر ما» بهگونهای است که تضاد سایه و روشنها بسیار شدید است و یک نوع نورپردازی اکسپرسیونیستی محسوب میشود. تراولینگ طولانی در برخی صحنهها را با توجه به امکانات آن زمان نباید دستکم گرفت. خاچیکیان هم از نظر تماتیک و هم از لحاظ سبکی تحتتاثیر سینمای نوآر است؛ تضاد بین خیر و شر و آدمهای خوب و قربانیان شر را بهوضوح میبینیم. «طوفان در شهر ما» از نظر تاریخی اهمیت زیادی دارد ولی برای قضاوت درباره سینمای خاچیکیان و تواناییهایش، بهخصوص در ژانر جنایی، بهترین فیلم او به شمار نمیآید. «فریاد نیمه شب»، «دلهره» و «ضربت» آثار بهتری برای داوری در خصوص عناصر نوآر و ژانر جنایی در کار خاچیکیان هستند.
ترکیبی از ژانرهای مختلف در آثار خاچیکیان
جاهد اضافه کرد: خاچیکیان در ژانر جنایی شهرت داشت و اصطلاح نورپردازی جنایی را در سینمای ایران باب کرد. اما واقعیت این است که او در تمام ژانرها کار کرده است؛ از کمدی و ملودرام تا فیلم جنگی مانند «عقابها» و.. خاچیکیان همچنین در فیلمهایش تمامی ژانرها را بهکار میگیرد و در واقع ژانر آنها را باید ژانر ترکیبی دانست، مانند چیزی که در «فریاد نیمه شب» یا «ضربت» شاهدش هستیم. در «طوفان در شهر ما» نیز مایههای پررنگ کمدی میبینیم و بخشهایی از آن از فیلم اصلی جدا میشود و خاچیکیان قصد دارد تماشاگر را بخنداند و فضا را مفرح کند. یعنی در لحظاتی از فضای جنایی اساسا خارج میشود و فیلم چندپاره میشود.
وی ادامه داد: سینمای ایران در آن زمان نوپا بوده و کارگردانانی مانند خاچیکیان در حال کشف و اختراع سینما بودند. این فیلم 61 سال پیش ساخته شده است؛ یعنی زمانی که سینمای ایران از لحاظ صنعتی و هنری بسیار ضعیف بود و نقش کسانی مانند خاچیکیان در ارتقاء جنبههای فنی و تکنیکی سینمای ایران بارز است. «طوفان در شهر ما» از نظر فیلمنامه، شخصیتپردازی، حرکت درام و.. دچار اشکال است اما از نظر جنبههای بصری خیرکننده است. زمانی که نسخه ترمیمشده فیلم در فستیوال بولونیای ایتالیا به نمایش در آمد، برای بسیاری تعجببرانگیز بود. این فیلم دارای جنبههای علمی-تخیلی است در حالیکه هنوز هم در سینمای ایران ژانر علمی-تخیلی نداریم.
این منتقد سینمایی افزود: خاچیکیان در رویکردش به سینمای جنایی و از نظر بصری، وامدار سینمای نوآر و اکسپرسیونیستی و صامت است، اما آثارش دارای ویژگیهای بومی است. در «طوفان در شهر ما» تهران دهه 30 را میبینیم و این مهمترین ویژگی فیلمهای اوست. ما در آن زمان مستند شهری نداریم و توجهی به شهر نمیشد و چنین فیلمی یک سند از آن دوره به حساب میآید. دوربین نیز بهخوبی کار میکند؛ هرچند از درام جدا شده و ساز خود را کوک میکند و کلیپی از کار و مشاغل تهران در آن دوره و تغییر چهره تهران را نشان میدهد.
تضاد سنت و مدرنیته در آثار خاچیکیان
جاهد در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: تضاد سنت و مدرنیته یکی از تمهای اصلی کارهای خاچیکیان است که رویکردی کاملا سنتی دارد. فیلمهای او از نظر فنی و فضاسازی مدرن هستند اما استراتژی خاچیکیان در دفاع از سنت است. او یک فیلمساز ارمنی است اما در فیلم میبینیم ارادت خود را به ارزشهای اسلامی جامعه مذهبی ایران نشان میدهد. ارامنه توانستند خود را با فرهنگ و شرایط جامعه ایران تطبیق دهند و در این فرهنگ کار و فعالیت کنند و تاثیرگذار باشند. جامعه ایران نیز با مهاجران ارمنی با مدارا رفتار کرده است، برخلاف ترکیه که در سال 1915 ارامنه را قتلعام کرد. بسیاری از مهاجران ارمنی، ایران را بهعنوان وطن اصلی خود برگزیدند و میراث فرهنگی غنی از خود برجای گذاشتند.
وی ادامه داد: تاکنون معمولا به اینصورت بوده که تاریخ سینمای ایران را به دو دسته فیلمهای به اصطلاح «فیلمفارسی» و «موج نو» تقسیم کردهاند و هیچ دستهبندی دیگری وجود نداشته است. به نظر من خاچیکیان در هیچکدام از این دستهها جای نمیگیرد؛ فیلمهای او نه روشنفکرانه است و نه «فیلمفارسی». سطح آثار او از سینمای «فارسی» بسیار بالاتر بود و بسیاری از نواقصی که در به اصطلاح «فیلمفارسی» میبینیم و حتی امروز وجود دارد، در فیلمهای خاچیکیان دیده نمیشود. ممکن است از نظر درام و داستانپردازی ایراداتی داشته باشد، اما از نظر فنی دچار آن اشکالات نبود.
جاهد اضافه کرد: خاچیکیان تنها کسی بود که در آن زمان با دکوپاژ فیلم میساخت. او در آن زمان برای ساخت فیلمهایش استراتژی داشت و از سینمای پیشرفته دنیا مانند سینمای نوآر و اکسپرسیونیسم تاثیر میگرفت. این مسائل ارزش کارهای او به شمار میآید. منتقدان سینمایی آن دوره دشمن خاچیکیان بودند و مثلا مرحوم هوشنگ کاووسی معتقد بود فیلمهای خاچیکیان اساسا فیلم پلیسی نیست. اما زمانی که خودش دست به کارگردانی زد، مشخص شد در برابر کارهای خاچیکیان بسیار ضعیفتر است و حتی نتوانست به استانداردهای سینمای جنایی نزدیک شود.
این منتقد سینمایی در ادامه اظهار داشت: خاچیکیان بر ژانر جنایی سینمای ایران در دهه 40 تاثیرگذار بود و بسیاری از فیلمها مانند «ترس و تاریکی»، «گذرگاه»، «سوداگران مرگ»، «جاده مرگ» و.. تحتتاثیر سینمای او بودند. البته در آن زمان فیلمهای نوآر در جهان بسیار مطرح بودند و همزمان در ایران نیز اکران میشدند و مردم به آن فیلمها علاقمند بودند و میخواستند معادلهای ایرانی آنها را نیز در سینما ببینند. خاچیکیان نمونه ایرانی آنها را بازآفرینی میکند و هم از نظر سبکی و هم از لحاظ تماتیک بر سینمای ایران تاثیرگذار بود. ضمن اینکه چند کارگردان مهم سینمای ایران نیز در ابتدا دستیار او بودند، از جمله مسعود کیمیایی که به سینمای جنایی و نوآر علاقمند است.
بورژواها؛ تبهکارانِ فیلمهای خاچیکیان
جاهد افزود: خاچیکیان در «طوفان در شهر ما» دست به نقد اجتماعی زده است؛ او به شکاف طبقاتی موجود در جامعه، به سیستم ناکام و نارس، به غربی شدن جامعه و.. اعتراض دارد. در فیلمهای خاچیکیان تبهکاران جزو طبقه بورژوازی و اشراف هستند که بهخاطر پول و حرص و.. دست به قاچاق و جنایت و دسیسهچینی میزنند. او طبقه بورژوازی را مسبب تمام این مسائل میداند. حرکت جامعه آن زمان به سمت مدرن شدن، باعث ایجاد شکافهایی شده بود که خاچیکیان تحتتاثیر فرهنگ چپ به این شرایط انتقاد میکند. عدالتخواهی، مساله فقر و غنا، اعتراض به شکاف طبقاتی در کارهای او دیده میشود، همینطور از بین رفتن ذات انسانی تحتتاثیر چنین شرایطی.
وی ادامه داد: بنابراین ارزش کار خاچیکیان را نباید به کارهای تکنیکی و فنی خلاصه کرد؛ او رویکرد جامعهشناختی و انتقادی داشت و پیش از کسانی مانند جلال آلاحمد، جامعهای که بیپروا به سمت غرب میرفت را نقد میکند. او مظاهر غربزدگی در جامعه را خیلی خوب تصویر میکند و حتی تحقیر میکند. اما شکاف بین سنت و مدرنیته در کارهای خاچیکیان هنوز آنقدر نیست که مانند فیلم «قیصر» باعث تنشهای وحشتناک شود یا بحرانی اساسی ایجاد کند.
جاهد در پایان صحبتهایش گفت: اکثر فیلمسازان ارمنی در ایران درباره ارامنه فیلم نساختهاند؛ تنها در فیلم «چشمه» آربی اوانسیان است که به فرهنگ ارامنه پرداخته میشود. خاچیکیان، سلیمان میناسیان، ژوزف واعظیان، سرژ وازاریان و.. هیچکدام فیلم ارمنی نساختند و من از علت آن خبر ندارم. روبرت صافاریان نیز در این مورد مقالهای نوشته و سعی کرده است این مساله را ریشهیابی کند. این مساله نیازمند بررسی تاریخی است که چرا در مورد کشتار ارامنه و مهاجرت آنها و.. هیچ فیلمی توسط سینماگران ارمنی ایرانی ساخته نشده است.
تماشای «طوفان در شهر ما» مانند حضور در موزه است
در بخش دیگری از این برنامه نیز محمد متوسلانی درباره شرایط ساخت «طوفان در شهر ما» گفت: تم فیلم این بود که فردی بهظاهر دیوانه داریم و همه او را فردی خطرناک میپندارند در حالیکه دیوانههای اصلی در شهر آزادانه حضور دارند و به دیگران ظلم میکنند. خاچیکیان به مسائلی که در جامعه اتفاق میافتاد توجه داشت؛ آن زمان اوج شهرت راک اند رول بود و این با سنتهای جامعه جور در نمیآمد و خاچیکیان بهشکل طنز و انتقادی آنرا در فیلم تصویر میکند. این فیلم نخستین حضور من در سینما بود. علاقمند بودم با یک نقش مثبت وارد سینما شود و به همین دلیل پیش از «طوفان در شهر ما» نقش منفی فیلمی دیگر را رد کردم. حضور در فیلم خاچیکیان با یک نقش مثبت برای من بسیار جذاب بود.
این بازیگر سینمای ایران افزود: ساخت «طوفان در شهر ما» کار پرزحمتی بود و بهدلیل محدودیت امکانات، شاید 25 درصد این فیلم در استودیو ساخته شد. تماشای چنین فیلمی مانند حضور در موزه است. گرچه واهاک در آن زمان بهترین فیلمبردار سینمای ایران بود، اما خاچیکیان خود در کار نور فیلم مستقیما دخالت میکرد. او در هر پلان از بازیگران میخواست کاری کنند و بیش از رئال بودن کار، به نمایشی بودن آن توجه داشت. به پلان ساکن علاقهای نداشت، یا دوربین را حرکت میداد، یا با نور بازی میکرد و.. تراولینگ این فیلم شاهکار بود. دوبله دوم فیلم به این دلیل بود که امکانات در زمان ساخت فیلم بسیار اندک بود و برای نمونه چند نفر بهجای من در فیلم صحبت کرده بودند و از این نظر انسجامی در فیلم وجود نداشت.
خاچیکیان به مفهوم کارگردانی بها بخشید
پس از آن، ادوین خاچیکیان در توضیحاتی درباره سینمای پدرش گفت: تماشای فیلم با چنین کیفیتی برای من تازگی داشت و باید از فیلمخانه ملی ایران و لادن طاهری برای ترمیم فیلمهای تاریخ سینمای ایران تقدیر کرد. چهار فیلم از فیلمهای ساموئل خاچیکیان در بولونیای ایتالیا مرمت شدند. امیدوارم شرایط نمایش دو فیلم «ضربت» و «دلهره» هم فراهم شود که پدرم آنها را پختهترین فیلمهایش در ژانر جنایی میدانست. ساموئل خاچیکیان جدا از تاثیراتی که در ژانر جنایی داشت، مفهوم کارگردانی را در سینمای ایران جا انداخت و به آن بها بخشید. در قیاس با فیلمهای پیش، در همین «طوفان در شهر ما» میتوان میزانسن، تدوین و.. را دید که برای سینماگران پس از او تبدیل به مرجع میشود. به نظر من خاچیکیان را نمیتوان به ژانر جنایی محدود کرد.
وی اضافه کرد: تدوین فیلم «طوفان در شهر ما» از زمانه خود بسیار جلوتر بوده است. شاید بعضی از صحنههای فیلم تعمدا 18 یا 20 فریم گرفته شدهاند تا حرکات سریعتر دیده شوند و ریتم مناسب شود. «طوفان در شهر ما» زمانی ساخته شد که چند فیلم پیشین تولید شده در «آژیر فیلم» با اقبال مواجه نشده بود. صحنههایی از فیلم که بیشتر با مخاطب عام ارتباط میگیرد احتمالا با چنین نیتی در فیلم گنجانده شدهاند و فیلم هم فروش بالایی داشت. اما در ادامه و مثلا در فیلمهایی مانند «دلهره» یا «ضربت» میبینیم چنین صحنههایی وجود ندارد و فیلم صرفا جنایی است.
قتلعام ارامنه در ترکیه و عدالتطلبی خاچیکیان
ادوین خاچیکیان درباره عدالتطلبی در آثار پدرش گفت: رویکرد عدالتطلبانه در کارهای خاچیکیان، جدا از آنچه پرویز جاهد اشاره کرد، ریشه در قتلعام ارامنه در سال 1915 در ترکیه دارد. بیعدالتیها و شکاف طبقاتی و ظلم به انسانها از چنان تاریخی ریشه میگیرد؛ خانواده او قربانی آن قتلعام بودند و خواهر و برادرش در آن قتلعام در تنور سوزانده شدند. اینکه چرا فیلمسازان ارمنی درباره شرایط جامعه ارمنی فیلم نساختهاند، شاید به این دلیل بوده که آنها بهعنوان فیلمساز ارمنی در جامعه ایرانی، ترجیح میدادهاند درباره جامعه ایرانی فیلم بسازند و خودشان را مطرح نکنند. البته پدر در سالهای آخر فعالیتش فیلمنامهای در دست داشت به اسم «زخم شانه مسیح» نوشتهی علی شاه حاتمی. این فیلمنامه، یک قصه درام دفاع مقدس بود و دو رزمنده در آن حضور داشتند که یکی از آنها ارمنی بود. اما آن فیلم ساخته نشد.
وی در پایان گفت: خاطراتی از پدر در ذهن دارم که امیدوارم تبدیل به کتاب یا فیلم شود. او از 9 سالگی شعر نوشته است و کتابی به زبان ارمنی بعد از فوتش به انتشار رسید که مجموعه آثار شعر و داستان او است و در حال ترجمه آنها به فارسی هستم. پدرم در ابتدا به کار نویسندگی و شعر نوشتن مشغول بود و بعد به تئاتر روی آورد. او به همراه آرامائیس آقامالیان انجمن تئاتر ارامنه ایران را تاسیس کرد و نمایشهای زیادی را روی صحنه برد. در آنجا به میزانسن و نور اهمیت فراوانی میدهد و ساناسار خاچاطوریان با دیدن کارهای او پیشنهاد میکند که وارد سینما شود. او چند کتاب سینمایی نیز مطالعه کرده بود ولی فکر نمیکنم مکاتباتش با یوسف شاهین صحت داشته باشد. پدرم از کودکی زیاد فیلم میدید و تجربه تئاتر داشت و.. او در همین حد و بهشکل خودآموخته و تجربی وارد سینما شده بود و جایی دوره سینمایی ندیده بود.