نمایش و بررسی مستند «علیرضا کوشک جلالی» ساخته حمیدرضا قطبی، نویسنده و کارگردان سینما، چهارشنبه، ۲۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ با حضور جمعی از چهرههای فرهنگ و هنر و استقبال مخاطبان در سالن استاد فریدون ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده هوشمند هنرکار بود.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، هنرکار در ابتدای این مراسم گفت: همگی علیرضا کوشک جلالی را میشناسیم؛ او تاکنون آثار زیادی را به صحنه برده و مراسمهای مختلفی برایش برگزار شده است اما امروز به بهانه ساخت مستند او که توسط حمیدرضا قطبی ساخته شده است، اینجا جمع شدهایم. از حضور همه دوستان سپاسگزارم.
بهزاد فراهانی در ادامه این مراسم گفت: من یکی از بازیگرانی بودم که در کنار کوشک جلالی در نمایش «موسیو ابراهیم و گلهای قرآن» روی صحنه رفتهام و باید بگویم که یکی از بهترین تجربههای کاری خود را با او سپری کردهام.
او افزود: خیلی کم پیش میآید که با کارگردانهای مختلف کار کنم، چون به هر حال تفاوت دیدگاه وجود دارد. اما همکاری با کوشک جلالی بسیار لذتبخش بود. شیوه کارگردانی ایشان منحصر به فرد و خاص خود بوده و با شیوه کاری ما متفاوت است. در زمان آمادهسازی نمایشها، ما هر وقت با او تمرین میکردیم، بعد از آن احساس خوشحالی داشتیم. زیرا در کنار لذتبخش بودن کمکهایش برای به اجرا درآوردن نقش، دست بازیگر را باز میگذاشت تا محدودیتی در انجام کارهای خلاقه خود نداشته باشد.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: یک خاصیت در علیرضا کوشک جلالی هست که شخصا آن را ستایش میکنم. البته شاید برخی از آن برداشت خوشی نداشته باشند اما من به عنوان یک پیرمرد تئاتر ایران، این کار او را قابل ستایش میدانم. در جزیره بستهای که ما در آن نفس میکنیم و بسیاری از تئاتریهای ما، توان و قدرت آن را ندارند که ببینند در جهان چه میگذرد. البته شکر خدا اینترنت شرایط را سادهتر کرده و کمی کمک میکند اما ما عاشق دیدن تئاتر هستیم. بنابراین خیلی خوب است که ما متوجه شویم که تئاتر در اروپا در چه حدی بوده و چه میکند و چه دستاوردی دارد و به کجاها رسیده است.
او ادامه داد: این موضوع، هم به رشد تئاتر ما کمک میکند و هم اینکه برای هر آرتیستی که در حال کار بوده، دلانگیز است. در واقع کاری که علیرضا کوشک جلالی میکند؛ پیشکشی که از تئاتر اروپا دارد و آن را به ایران آورده و به ما نشان میدهد، قابل ستایش بست. چون هم آگاهیبخش بوده و هم دلانگیز است و هم به ما جماعت آرتیست کمک میکند تا حواس خود را جمع باشد و بدانیم که دنیای در چه شرایطی کار میکند.
فراهانی در پایان گفت: تئاتر او از تئاتر اروپا نه تنها، عقب نیست، بلکه گاه خلاقیتهایی در آن دیده میشد که برای خود علیرضا کوشک جلالی است. این به ما کمک میکند، زیرا وقتی ما هر چیز خوشی را در هر جای هستی ببینیم، آموختن آن برای ما مغتنم است. علیرضا این کار را میکند؛ تئاترهای او بوی تازگی و تراوت نو میدهد و برای ما بکر است. مردی را ستایش میکنم که با وجود برخوردار بودن از نقاهت فیزیکی، باشکوه کار میکند. این کار کردن بسیار زیباست. او را ستایش کرده و برای کارهایش از او سپاسگزارم.
منوچهر اکبرلو در ادامه این نشست گفت: علیرضا کوشک جلالی ویژگیهای خاصی دارد. او جنون محض دارد؛ اگر افتخار این را داشته باشم تا روزی روی زندگی او کار کنم و کتابی را بیرون بیاورم، عنوان «جنون محض» را برای آن انتخاب میکنم. از مهمترین ویژگیهای این کتاب میتواند اعتقاد جدی او به تئاتر خارج از تهران باشد. زیرا اتفاقی که همه ما در شعار بیان میکنیم را، او در سالیان آخر عملی کرده است. به طوری که شاهد سفرهایش به شهرهای مختلف و اجرای نمایشهایش در این شهرها هستیم.
او افزود: آقای کوشک جلالی، آموزش را همیشه در دل تولیدات خود میبیند و آن را در دل فرایند تمرین انجام میدهد. این یکی از ویژگیهایی است که ما آن را کمتر در کسانی که به تدریس میپردازند، دیدهایم. او کار تولید تئاتر را به صورت کمپانی و صنعتی انجام میدهد؛ به این معنا که وقتی اجرا شروع میشود، دیگر حضور کارگردان مهم نیست؛ وظیفه و رسالت کارگردان تمام شده و آدمهای دیگری هستند که آنها هدایت گروه و اجراها را در طول ۳۰ شب برعهده میگیرند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: کوشک جلالی آگاهانه، تجربیاتی که در تئاتر اروپا و آلمان و سالهای فعالیتش آموخته است را عملا در کار خود انجام میدهد. اکنون زمانی است که برای آموزش تئاتر در کلاسهایمان باید الگو بدهیم. گذشت زمانی که بخواهیم بگوییم در دهه ۶۰ که دوره طلایی تئاتر ایران بود، این اتفاقات رخ میداد. چون از آن زمان، به جز تعدادی عکس و خاطره چیزی باقی نمانده است. کوشک جلالی از جمله آدمهایی است که میتواند الگو باشد. چون همین الان در حال تولید است و تولیدات او در شهرهای مختلف گاه، گاه روی صحنه است.
اکبرلو در پایان عنوان کرد: در واقع وقتی میخواهیم از کارگردانی تئاتر به شیوه آلمانیها حرف بزنیم، یا باید فیلم تئاتر آلمانی به بچهها نشان دهیم یا اینکه بگوییم به سالنی که اکنون در حال اجرای نمایش کوشک جلالی است بروید و با این شیوه آشنا شوید. در پایان اعلام آمادگی میکنم کع اگر دوستانی هستند و میخواهند در به ثمر رسیدن تاریخ شفاهی تجربیات کوشک جلالی همکاری کنند، بعد از جلسه بیایند تا با هم صحبت کنیم و این کار را انجام دهیم.
کاظم هژیر آزاد(بازیگر) نیز در بخش دیگری از این مراسم، در سخنانی گفت: از سال ۶۰ و بیش از چهل سال است که علیرضا را میشناسم. ما اولین آموزشها را با یکدیگر، نزد مصطفی اسکویی در تئاتر آناهیتا آموختیم. علیرضا از همان جا نشان داد که چنته پری دارد و آنچه در آناهیتا به او گفتند، برایش کم است. بنابراین باید میرفت و توشه بیشتری را برای این روزها ذخیره میکرد. خیلی خوشحالم از اینکه آقای حمیدرضا قطبی که ایشان را هم از اولین روزهای بعد از انقلاب در سال ۵۷ شناختم، این مستند را ساخته است. ایشان اکنون کارگردان متبحری شدهاند. به او افتخار میکنم که وقتی شنید علیرضا برای تئاتر کار کردن به شهرستان میرود، سر از پا نشناخت و آنچه از علیرضا شنیده بود، در سفر با دوربینی در دست از ایشان تهیه کرد.
او افزود: تئاتر برای کوشک جلالی یک سفر و اکتشاف است. همیشه به ما میگفت، هرچه یاد گرفتهاید را روی صحنه بیاورید؛ چون من هیچ نمیدانم. تاکنون با ۱۶ کارگردان کار کردهام و با جرات میتوانم بگویم که هیچکس، به این صورت که او با من در نمایش پابلو نرودا رفتار کرد، مواجهه نداشته است. چیزهایی از او یاد گرفتم که از هیچ کدام از آن ۱۶ کارگردان و حتی آقای اسکویی ندیده بودم. این نشان میداد که او در آلمان چیزهایی یاد گرفته است که شخصا در اینجا مطلقا ندیدهام. او غنیمتی است که متاسفانه مسئولین ما به آن توجهی ندارند. با این همه، او با هرچه در توان دارد، تلاش میکند تا آنچه که آموخته را به شهرستانها ببرد.
این بازیگر تئاتر در ادامه بیان کرد: او عاشق چارلی چاپلین است. همیشه با جکهایی که (در فواصل تمرینها) میگفت همه را به وجد میآورد. هیچ لحظهای نبود که بدون شادی و خنده، کار را شروع و ختم کنیم. همچنین چیز عجیبی که ما هیچوقت ندیده بودیم و آن را از آقای کوشک جلالی یاد گرفتیم، این بود که فقط یک شب و آن هم شب اول، نمایش را میبیند و بعد سوار هواپیما میشود و میرود. او به قدری به بازیگر آزادی داده و به او اعتماد میکند که حد ندارد. فکر میکنم داشتن آقای کوشک جلالی غنیمتی است و از خدا برای ایشان سلامتی میخواهم. از مسئولان محترم توجه میخواهیم تا آنچه شهرستانها برای تئاتر لازم دارند را با ایشان مشورت کرده و در اختیارشان بگذارند تا همین دانستهها را به شهرستانها منتقل کند.
در بخشهای دیگری از این مراسم وحید احمدی و عامر عظیمی از فعالین تئاتر در شهرهای میبد و رشت که سابقه همکاری با علیرضا کوشک جلالی را داشتند نیز به بیان صحبتهایی درباره علیرضا کوشک جلالی پرداختند و از زحمات او برای تئاتر شهرستان تشکر کردهاند.
علیرضا کوشک جلالی نیز در بخش پایانی این مراسم در صحبتهایی گفت: از همه حاضرین تشکر میکنم. باید به همه دوستانی که با من همکاری کردهاند، بگویم، اگر به من اطمینان نمیکردید، امروز اینجا نبودم. در راس از بهزاد فراهانی و کاظم هژیرآزاد تشکر میکنم که در ابتدا با من همکاری کردهاند و کمک کردند تا کار من در ایران شکل بگیرد. الفبای تئاتر را در آناهیتا آموختم و وامدار آنجا هستم. یاد آقای اسکویی را گرامی میدارم.