بیست و ششمین برنامه «مستندات یکشنبه» که زیرمجموعه سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، روز یکشنبه ۵ شهریور ماه ۱۴۰۲، به نمایش فیلم مستند «دی پالما» ساخته نواه بومباک و جیک پالتروف محصول سال ۲۰۱۵ اختصاص داشت. پس از نمایش فیلم نیز نشست نقد و بررسی آن با حضور مهدی تیموری (منتقد سینما و سردبیر نشریه فیلمکاو) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مهدی تیموری در ابتدای این نشست گفت: مستند را دیدیم و از جهات مختلف میتوانیم درباره اثر و کارگردانهای آن صحبت کنیم. فکر میکنم تا حد زیادی خود آقای دیپالما در مورد فیلمهایش صحبتهای کلی را مطرح کرده است و چه بهتر که ما بتوانیم به دهه شصت برگردیم. زیرا اصلا امکان پذیر نیست از دهه فوق العاده ۷۰ در سینما و فرهنگ عامه آمریکا صحبت کنیم و به دهه ۶۰ و تاثیراتی که از فرانسه و جنبشهای سیاسی اجتماعی دیگری که از خود آمریکا تا دهه ۷۰ ادامه داشته و دوام پیدا کرده گریزی نزنیم.
او ادامه داد: این موضوع خیلی واضح است که آن حجم از قواعد، فشار و سانسوری که در فیلمنامهها و اشکال دیگر وجود داشته تا دست و پای فیلمسازها را ببندد و خلاقیت فیلمنامهنویسها را محدود کند، تا سالهای ۱۹۶۷، ۱۹۶۸ در سینمای آمریکا گسترده بوده است. در مطالعات سینمایی اینطور آمده که این شرایط تا ساخته شدن فیلم «آبی» اثر اندی وارهول ادامه پیدا میکند اما معتقدم پیش از این نیز فیلم مهمتری وجود دارد که به قواعد دست و پا گیر پشت پا میزند. فیلم تریپ اثر راجر کورمن فیلم مورد نظر من است که نقش خیلی مهم و تاثیرگذاری در شکلگیری همین حلقه پنج-شش نفرهای دارد که در مستند نیز به آن اشاره میشود. یعنی مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کاپولا، استیون اسپیلبرگ و خیلیهای دیگر.
این منتقد سینما با تاکید بر اینکه جنبشهای اجتماعی و تشکلها میتوانند بر فرهنگ و هنر به خصوص سینما تاثیر بسیاری داشته باشند، بیان کرد: با فرض چنین تاثیری اگر این شرایط را با وضعیت خودمان در ایران مقایسه کنیم، سوالی که پیش میآید این است که چرا با وجود حجم بالای جنبشها و تحولات سیاسی، اجتماعی که در کشور ما به وجود آمده، کوچکترین نمودی از آنها در سینما دیده نمیشود؟ در واقع فیلمها بالای ۹۰ درصد وامدار چنین وقایعی نیستند.
تیموری همچنین در بخش دیگری از این برنامه با تایید صحبت یکی از حاضرین که سانسور را عامل این اتفاق میداند، گفت: سانسور یکی از مسائلی است که در جامعه آمریکا هم بوده است. البته به این شدتی که ما آن را تجربه میکنیم نبوده است. اما سوال این است که آیا شدت سانسور به حدی است که واقعا نمیتوان اثری را ساخت و جریانسازی کرد؟ معتقدم سینمای ایران در نقطهای ایستاده که کاملا قابلیت این را دارد که پوستاندازی تازهای کند و فیلمسازهای تازه و فیلمهای صریحالهجهای را تولید کند اما اینکه چرا نمیشود، به قول شما یکی از دلایل پررنگ آن سانسور است اما یک دلیل دیگر آن نیز اخت گرفتن فیلمسازان ما با سانسور است که ترجیح میدهند آرام بروند تا گربه شاخشان نزند.
او افزود: دی پالما در اواخر مستند به نکته جالبی اشاره میکند که عمر طلایی فیلمسازی است. در واقع در بازه زمانی ۳۰، ۴۰ و ۵۰ آثاری که توسط هنرمندان ساخته میشود، آثار باکیفیتتری هستند.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: سینمای دیپالما از یک منظر سینمای خیلی خاصی است. به این خاطر که در بین آن حلقه و تیم، چهار-پنج نفر که در دهه ۷۰ به آنها یاغیهای هالیوود گفته میشد، قدرنادیدهترین است. چون اکثر آثارش در زمان اکران از سوی منتقدان، مخاطبان نادیده گرفته شده است. او شانس بقیه را نداشت و بیشتر متهم به این میشد که از هیچکاک کپی میکند. در حالی که خودش در ابتدا گفته بود وامدار سینمای هیچکاک است.
تیموری در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: دوره طلایی فیلمسازی آقای دیپالما نسبت به چند نفر دیگر گذشته است. اما به هر ترتیب کیفیت آثار آخرش به اندازه آثار ابتدایی او نیست. به همین دلیل اینطور به نظر میرسد که بیش از حد شهودی بودن دیپالما کار دست او داده و سبب شده دیگر نتواند فیلمهای خوبش در دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ را تکرار کند. کارکرد رنگ به خصوص رنگ قرمز در فیلمهای او و برداشتهای بلندی که در آثارش دارد از ویژگیهای فیلمهای اوست. وقتی آثار او را میبینیم، متوجه میشویم که حرفهایی که گفته میشود در آن دوران سینمای آمریکا خوب نبوده و هرچه بوده در اروپا بوده درست نیست.
او همچنین درباره اینکه این مستند چه بخشی از زندگی دیپالما را پوشش نداده است، گفت: این مستند کلا در یک روز ضبط شده است. در واقع یک مصاحبه دو ساعت و نیم با خود دیپالما در سال ۲۰۱۰ بوده است که سال ۲۰۱۵ نمایش داده میشود. به همین دلیل یکی از آثار او را پوشش نداده است.
این منتقد در ادامه بیان کرد: فیلم به شکل فیلم مقاله به نمایش گذاشته شده است. نکتهای که او را متمایز میکند این است که فقط خود دیپالما را داریم که درباره کارنامه خود صحبت میکند. این جنبه کنایی هم دارد که خودش آمده تا از حملاتی که در گذشته نسبت به آثارش مطرح میشد، دفاع کند. با این همه او با وجود تاثیر بسیاری که روی سینما گذاشته انسان فروتنی بوده است.
او در پایان گفت: چیزی که باعث میشود کارنامه دی پالما برایمان جالب باشد، این تلفیق هنرمندانه او از سینمای بهرهکشی و سینمایی است که رگههای سایکولوژی داشته باشد و بتواند صنعت سینما را نیز تحت تاثیر قرار دهد. همین موضوع سبب شده تا او کارنامه پر و پیمانی داشته باشد و آثارش دیده شود.
در ادامه جلسه به حاضرین واگذار شد تا پرسش، نقد و نظر خود را مطرح کنند.