کتاب ششمین نمایشگاه مهمانی هنر با عنوان «طراحی به مثابه زیستن» سهشنبه ۲۲ خرداد در نگارخانه استاد ممیز خانه هنرمندان ایران رونمایی شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، کتاب ششمین نمایشگاه مهمانی هنر با عنوان «طراحی به مثابه زیستن» سهشنبه ۲۲ خرداد در نگارخانه استاد ممیز خانه هنرمندان ایران رونمایی شد و سپس نشست تخصصی «طراحی معاصر ایران» با حضور بهرام کلهرنیا، شهرام انتخابی، بهنام کامرانی، داریوش حسینی، عیسی جباری، علی ذاکری و امیر سقراطی برگزار شد.
مجید رجبی معمار در مراسم رونمایی از کتاب طراحی به مثابه زیستن گفت: طراحی به مثابه زیستن عنوان ششمین دوره مهمانی هنر است که هر سال در ماه مبارک رمضان در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود و در این نمایشگاه آثار ۶۶ تن از طراحان معاصر در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت.
او افزود: ما با تمام مشکلات و سختیهایی که در فضاهای هنری با آن مواجه هستیم، تلاش میکنیم تا همچنان چراغ خانه هنرمندان ایران را روشن نگاه داریم.
در ادامه بهنام کامرانی گفت: طراحی مبتنی بر اندیشه است و اگر تاریخ طراحی را بررسی کنیم متوجه میشویم که مفهوم طراحی بسیار گستردهتر از چیزی است که ما تصور میکنیم.
او افزود: متاسفانه ما هیچ متن مکتوبی درباره تاریخ طراحیمان نداریم. طراحی یکی از قویترین رسانههای بیانی بوده است. امروزه هنرمندان در تلاش هستند که با شیوههای مختلف طراحی کنند، اما همچنان طراحی با مداد بیشتر مورد اقبال قرار گرفته است.
کامرانی ادامه داد: امروزه بیش از هر زمانی ضرورت این موضوع احساس میشود که درباره طراحی فکر کنیم و بنویسم.
علی ذاکری یکی دیگر از سخنرانان این نشست گفت: من پیش از این تصور میکردم برای طراحی باید ابتدا در جستوجوی سوژهای باشم و از طراحی برای کشیدن آن مدد بگیرم اما چندی است که دارم به این موضوع فکر میکنم که بدون هیچ اندیشهای در فضای طراحی باشم و هرگونه که ممکن است حتی خام طرحی بکشم تا طراحی برایم تبدیل به فضایی شود که در آن تفکر کنم. اگر با این نگاه به سراغ طراحی برویم همه میتوانند طراحی بکنند.
او افزود: براساس تجربیاتی که در این سالها کسب کردهام هر چه قدر که در زمینه طراحی کار و تفکر کردم به این نتیجه رسیدم که طراحی یک موضوع بسیار عمومی است. برای اثبات نظر فرد بیسواد ۶۰ سالهای را پیدا کردم و او را تشویق کردم که شروع به طراحی کند تا هم بتوانم خودم را راضی کنم و هم شاید به دیگران ثابت کنم که موضوع طراحی در درون همه ما وجود دارد.
این نقاش ادامه داد: از نظر من هر کسی که بتواند با یک وسیله روی وسیلهای دیگر تاثیر بگذارد و فردیت خود را به نمایش بگذارد٬ میتوان از او به عنوان یک طراح یاد کرد. طراحی برای آدم فضایی را بهوجود میآورد تا بتواند تفکر کند. حتی اگر در این میان تفکر هم نکند فضایی را مییابد تا خودش را بیان کند.
او با بیان این مطلب که طراحی نه برای اجرای چیزی بلکه فضایی برای اندیشه است، افزود: طراحی فضایی برای ایجاد یک کنش است. من اگر چوبی را در دست بگیرم و آن را داخل ظرف آبی بچرخانم و از این عمل عکسی بگیرم، من این عمل را طراحی میدانم. نوع نگاهی که نسبت به طراحی دارم اجازه میدهد که من طراحی کنم.
امیر سقراطی گردآورنده نمایشگاه طراحی به مثابه زیستن نیز گفت: یک طراح فرانسوی میگوید: «هنرمندان اغلب فکر میکنند که این مغز است که دست را راه میاندازد اما به نظر من عکس این موضوع صدق میکند بلکه این دست است که مغز را تحت تاثیر قرار میدهد.» من زمانی که این جمله را در سال ۱۳۸۰ در مجله تندیس خواندم به این فکر کردم که میشود با دست مغز را به کار انداخت و دست به جای مغز فکر کند و این اتفاق در طراحی معاصر نیز افتاده است.
او ادامه داد: ما در شورای هنری خانه هنرمندان ایران طرحی را مطرح کردیم که برای طراحی رخدادی فراگیر داشته باشیم و با همراهی هنرمندان و نمایشگاهگردان متعدد یک رخداد بزرگ سالانه طراحی را رقم بزنیم.
سقراطی با اشاره به ضرورت راهاندازی انجمن طراحی گفت: هنرمندان رشتههایی چون نقاشی٬ گرافیک و مجسمهسازی برای خودشان انجمن دارند اما در شرایط کنونی که فرصتی برای دیده شدن طراحی فراهم شده ضرورت راهاندازی این انجمن به خوبی احساس میشود.
او درباره نمایشگاه طراحی به مثابه زیستن گفت: در این نمایشگاه شاهد حضورهنرمندان از نسلهای مختلف هستیم و بیش از دو برابر اثری که در این نمایشگاه در معرض دید مخاطبان قرار گرفته به نمایشگاه راه پیدا نکرده است.
این نقاش ادامه داد: طراحی امروز ایران فقط پیشطرح سازی برای نقاشی نیست، بلکه طراحی یک رسانه است که بهطور مستقل حرف میزند، حالات و احساسات هنرمند را مطرح میکند، موضعگیریهای شخصی در آن هست و به مباحث اجتماعی و سیاسی واکنش نشان میدهد.
وی درباره تنوع تکنیکهای طراحی در این نمایشگاه گفت: امروز طراحی آن چیزی نیست که با مداد کشیده میشود بلکه انواع رویکردهای بصری با قطع و اندازههای مختلف را به عنوان طراحی میبینیم. ابعاد بسیار متنوع، استفاده از رنگ و انواع شگردهای بصری را در این آثار میبینیم و قصد داشتم در این نمایشگاه بگویم طراحی از آن نگاه محافظهکارانه آکادمیک که رواج داشت فراتر رفته است. میبینیم که نه تنها نسل جدید خیلی به سمت طراحی میرود، که نسل گذشته اساتید هم این را درک کرده بود که با طراحی میشود با جهان ارتباط برقرار کرد.
سقراطی ادامه داد: من برای این که تفاوت نوع تلقی نسبت به طراحی را نشان بدهم حتی در این نمایشگاه از چند هنرمند خواستم همزمان با نصب آثار در گالریها٬ در خانه هنرمندان اقدام به خلق آثار طراحی در ابعاد بزرگ بکنند و این آثار نیز در این مجموعه در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است.
بهرام کلهرنیا در ادامه این نشست با بیان این مطلب که به تعداد آدمهای روی زمین طراح وجود دارد گفت: تمام نقاشیهای روزگار ما به واقع طراحی هستند.
او افزود: اگر به یک کودک یک مداد و کاغذ بدهید او شروع به طراحی میکند. از نگاه بسیاری او تصویری به ظاهر بینام و نشان را بر روی کاغذ میکشد اما چنین نیست او با این تصویر چیزی را از ژرفای وجودش بیرون میکشد. طراحی از ناکجایی ما را به ناکجایی دیگر میبرد.
او بیان کرد: طراحی هزاران هزار گونه دارد و باید بین طراحی و ترسیم تفاوتی قائل شویم. نه تنها در ایران بلکه اتفاقی در جهان رخ داده که ما یک قدم به عقب برداشتهایم و برگشتهایم به سمت طراحی. آن جایی که ماده خام وجود دارد٬ آن جایی که زیستن ما واقیعت پیدا میکند به آن جا برگشتهایم و طراحی میکنیم و آن را به نمایش میگذاریم، دیگر تابلو نمیسازیم و طراحی را به مثابه اصل ماجرا به معرض دید میگذاریم و این شروعی برای یک گفتوگو میشود.
کلهرنیا با بیان این مطلب که طراحی گفتوگویی است به زبان عجیب گفت: طراحی ویژگیهای اختصاصی خودش را دارد. جهان، جهان طراحی است. زیر جلد زندگی طراحی وجود دارد و طراحان به سودای بازپردازش آن مبتلا هستند.
او افزود: دیزاین با پویایی همراه است و به اندیشه و سودمندی نگاه میکند؛ یعنی طراح مثل یک برنامه نویس مینشیند و برای اینکه به چیزی برسد یک پروژه فکری را هدایت میکند. اما در طراحی شاهد بداههسازی هستیم. در طراحی به مثابه ترسیم آزادی عمل به چشم میخورد اما در دیزاین هدفی از پیش تعیین شده داریم. معماران و طراحان گرافیک دیزاینر هستند. امروز در جهان توصیه میشود که به کودکان پایههای دیزاین را بیاموزیم.
این گرافیست ادامه داد: سازمان بینالمللی طراحان گرافیک دو سال پیش به انجمنهای طراحی توصیه کرد که در قالب برنامههای متنوعی به کودکان دیزاین یاد بدهید چون آنها مدیران آینده جهان هستند. چون برای تحقق دموکراسی در جهان نیازمندیم که با دیزاین به مثابه اندیشه آشنا شویم.
کلهرنیا با اشاره به نمایشگاه طراحی به مثابه زیستن گفت: در این نمایشگاه شاهد دیدگاههای مختلفی هستیم هر یک در قالب یک طراحی بروز و نمود بیرونی پیدا کرده است.
شهرام انتخابی در ادامه این نشست گفت: انسانها از ۲۰ هزار سال پیش شروع به طراحی کردند و طراحی راهی بوده برای رسیدن به الفبا و نوشتن. به طور کلی طراحی وسیلهای برای بیان فکر و اندیشه است.
او افزود: از ۳۰ سال پیش طراحی در کنار سایر آثار تجسمی یعنی نقاشی و مجسمه جنبه نمایشگاهی به خود گرفت. اگر بخواهیم به طراحی معاصرمان در مقاسیه با طراحی در سایر کشورها نگاه کنیم٬ متوجه میشویم طراحی ما تفاوت خاصی با طراحی در سایر کشورهای جهان ندارد. هنر معاصر دیگر معطوف با یادآوری گذشته و یا گزارشگری نیست و هرکسی با استفاده از هنر معاصر افکار خود را به شکل سادهای بیان میکند و طراحی در مقایسه با سایر مدیومهای هنری با توجه به سرعتی که دارد میتواند نقش موثرتری داشته باشد.
این هنرمند ادامه داد: در دهههای اخیر هنرمندان متعددی درایران فرصت رشد و نمایش آثارشان را پیدا کردهاند و هر یک تلاش کردهاند برای بیان افکار خود بیان مستقلی داشته باشند.
او افزود: در گذشته در ایران نقاشی بر سایر رشتههای تجسمی غلبه داشت و از طراحی به عنوان زیرساخت نقاشی استفاده میشد اما امروز طراحی به عنوان یک مدیوم مستقل راه خودش را پیدا کرده و چون قیمت طراحی در مقایسه با نقاشی بالا نیست فرصتی هم برای فروش آثار طراحی در کشور ما فراهم شده است. امیدوارم که در کنار طراحی سایر مدیومهای هنری چون ویدئپ آرت و پرفرمنس هم آن گونه که باید در کشور ما راهشان را پیدا کنند.
داریوش حسینی هم در این نشست گفت: امروز شما میتوانید از طراحی تعاریف متعددی بهدست بیاورید. مثلا یک نفر از طراحی میتواند این تعریف را بهدست بیاورد که خط حرف اول و آخر را میزند و یا یک حرکت چوب در آب را نیز میتوانیم طراحی قلمداد کنیم.
او افزود: در ۱۵ سال اخیر ما تعاریف متعدد طراحی و شیوههای متنوع ارائه آن را پذیرفته ایم. از سال ۱۳۷۸ که یک نمایشگاه در موزه هنرهای معاصر برگزار شد تا به امروز هیچ تفاوتی نکرده است. ما به شدت تحت تاثیر کلیشهها هستیم و تجربههای زیستهمان را به درستی نمیتوانیم ارائه کنیم.
حسینی با اشاره به ضرورت درک جدید از هویت طراحی در کشورمان گفت: در بیشتر طراحیهایی که امروزه میبینیم شاهد تکرار تعدادی عناصر هستیم. اگر هرچه به عقبتر برویم و آثار طراحان پیشکسوت را ببینیم متوجه تفاوت آثار هستیم و فردیت در این آثار بیش از آثار هنرمندان نسلهای جدید به چشم میخورد.
او با اشاره به آثاری که تنها در آنها تکنیک حرف اول را میزند گفت: در بسیاری از این آثار شاهد تصویرهای تکراری هستیم اگر این هنرمندان را در فضای بکری قرار بدهیم و تصویرهای تکراری را از آنها بگیریم بیشک آن زمان تازه با چیز دیگری روبرو خواهیم شد.
عیسی جباری با بیان این مطلب که طراحی ذاتاً بسیار تعریفپذیر است گفت: طراحی تا جایی میتواند بسط و گسترش پیدا کند که مرزش با سایر رسانهها از بین برود. عنوانی که برای این نمایشگاه انتخاب شده بسیار هوشمندانه است و این عنوان ظرایفی را در خودش در بردارد.
او افزود: وقتی من در جانِ طراحی کنجکاوی میکنم٬ بیشتر به این موضوع فکر میکنم که طراحی چه چیزی نیست و همین موضوع موجب تاویل پذیری طراحی میشود و این سوال موضع ما را نسبت به طراحی روشنتر میکند. همه موجودات عالم در حال طراحی هستند، هر موجودی که آیندهای برای خودش متصور است پس طراحی میکند.
جباری ادامه داد: بیشک نمایشگاه طراحی به مثابه زیستن بضاعت همه جامعه تجسمی ما نیست اما بیشک بضاعت بخشی از جامعه تجسمی ما است. برخی از هنرمندان حاضر در این نمایشگاه نقاشانی هستند که طراحی میکنند و گروهی هم طراحانی هستند که نقاشی هم میکنند.
او درباره شباهت برخی از آثار طراحی با یکدیگر گفت: باید بپذیریم که ما هنرمندان تحت تاثیر فضاهای هنری و بصری هستیم که در آن غوطهور هستیم. از اواخر دهه ۶۰ طراحی به سمتی رفت که فضا در آن فراموش شد و بیشتر موضوع و فرم مورد توجه طراحان قرار گرفت.
جباری با اشاره به آثار هنرمندان حاضر در نمایشگاه گفت: خوشحالم که در این نمایشگاه با آثاری روبرو شدم که خالقان آن بسیار فضا مدرانه آثارشان را پیش بردهاند.
او با تایید صحبتهای شهرام انتخابی در خصوص بضاعت طراحی هنرمندان ایرانی گفت: من با این سخن انتخابی بسیار موافقم که بضاعت طراحان ما به بضاعت طراحان دنیا نزدیک شده است.
جباری با اشاره به تلقی بخشی از جامعه که همچنان نگاه کلاسیکی به طراحی دارند گفت: این نگاه موجب میشود که ویژگیهای ذاتی طراحانهشان این وسط نادیده گرفته شود و آموزش به سمتی باشد که هنرآموز را تنها به سمتی سوق بدهد که قبل از او درک و دریافت شده بود.