پنجاه و دومین برنامه «مستندات یکشنبه» که زیرمجموعه سینماتِک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ به مستند «کوچ کتاب» به کارگردانی هادی معصومدوست اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور مهرداد فراهانی (پژوهشگر و منتقد سینما) در سالن استاد فریدون ناصری برگزار شد.
مهرداد فراهانی در ابتدای این نشست گفت: هادی معصومدوست به علت بیماری در این مراسم حضور ندارد و از این بابت از حاضران عذرخواهی کرد. امیدوارم بتوانم از جانب ایشان نیز حرفهای لازم را بیان کنم. پرداختن به موضوع تاریخ نشر ایده کارگردان اثر بود و من در این مستند مسئولیت پژوهش را برعهده داشتم. هادی معصومدوست پیش از مستندسازی، در حوزه ادبیات فعال بوده و تا پیش از این فیلم نیز سه کتاب منتشر شده داشته است. حتی درباره کار چهارم او نیز در سکانس پایانی این مستند صحبت میشود.
او افزود: پدر هادی، مرحوم محمدعلی معصومدوست، فیلمنامهنویس بوده است. متاسفانه او خیلی زود، اوایل دهه ۷۰ فوت میکند. پدر ایشان در رادیو نیز فعال بوده و برای اهالی مشهد چهره معروفی به شمار میآمده است. فکر میکنم پژوهش در فیلم مستند را بتوانیم به فرایند اقتباس از اثر داستانی تشبیه کنیم. باید بدانیم که قرار نیست اثر اقتباسی شبیه اثر اصلی باشد. تنها طعمی از اثر اصلی در فیلم اقتباسی وجود دارد.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: رضا کیانیان در جایی میگوید: وقتی نقشی به من پیشنهاد میشود، در زمان خواندن کاراکتر مورد نظر، دریایی پیشنهاد در ذهنم ایجاد میشود. من آن پیشنهادها را مانند سبد گلی در مقابل فیلمساز قرار میدهم؛ زیرا در نهایت او انتخاب میکند که در فیلم از کدام گل استفاده کنیم.
فکر میکنم در سینمای مستند هم کار پژوهشگر همین است. یک ایده اولیه مطرح میشود و پژوهشگر کار خود را آغاز میکند و مطالبی را در اختیار دارد اما در نهایت انتخاب اینکه از کدام بخش استفاده شود، با کارگردان است. علاوه بر این، پژوهش باید بصری باشد. برای این مستند خاص ۱۵۰ صفحه پژوهش انجام دادیم اما متاسفانه متریال بصری بسیار کمی برای این موضوع وجود داشت؛ زیرا موضوع مربوط به تاریخ انتشاراتیهاست که تصویر چندانی از آنها وجود ندارد.
فراهانی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: هادی معصومدوست فیلم را وفادار به تاریخ ساخته است و از همین رو به موسسات و انتشارات مهم آن سالها اشاره شده است. اما انتظار تلویزیون این بود که اسمی از موسسههای فرانکلین و امیرکبیر در مستند نباشد اما واقعا چنین اتفاقی ممکن نبود، بنابراین ممیزیهایی در پخش این اثر صورت گرفته است.
او همچنین درباره امکان انتشار ۱۵۰ صفحه پژوهشی که برای این مستند انجام داده است، بیان کرد: ۱۵۰ صفحه پژوهشی که انجام شده، معطوف به فیلم بوده است. در واقع هیچوقت به این فکر نکردم که آنها را منتشر کنم. شاید یکی از دلایل آن این باشد که منابع اصلی من کتابهای مهم و خوبی هستند. البته شاید بتوان از سیر پژوهشی که برای این مستند داشتم، یک مقاله مبسوطی را بیرون آوریم.
این منتقد سینما همچنین درباره نقش خود در فرم و سیر اتفاقات مستند «کوچ کتاب» توضیح داد: اگر در فیلمی علاوه بر بحث پژوهش، در مقام نویسنده هم حضور داشته باشم، در ایجاد خط روایت هم نقش ایفا میکنم اما برای این فیلم چنین نقشی نداشتم و مسیر خاصی هم در ذهنم نبود. در واقع فکر میکردم که مستند مسیر روتین کلاسیکی داشته باشد. اما شرایط کرونا و عدم رضایت افراد برای اینکه جلوی دوربین بیایند، سبب شد تا هادی به فرم خلاقانه تازهای برسد که همگی در مستند دیدیم. این فرم از پیش زمینه ادبیاتی کارگردان میآید.
فراهانی در ادامه گفت: فکر میکنم فرم کارگردانی مستند، مقداری به فرم تعزیه ما نزدیک است. آقای نجفی نیز در این فیلم، همان نقش معینالبکا در تعزیه ایرانی را دارد. علاوه بر این، مستند ما را به سمتی میبرد که حس کنیم زمانه خیلی تغییری نکرده و متاسفانه به همان حالت صفر برگشتیم. شخصا همه فیلمهای کارگردان را ندیدهام اما باتوجه به رمان آخر او که با عنوان «عیار ناتمام» شناخته میشود، میتوان گفت که این وجهه تجربهگرایی که در مستند شاهد بودیم، در آثار ادبی او نیز دیده میشود. حتی شاهدیم که در مستندی به سراغ تاریخ رفته و در کار بعدی به مسائل روانشناختی و موارد دیگری پرداخته است.