پانصد و شصت و ششمین برنامه سینماتِک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «آهو» به کارگردانی هوشنگ گلمکانی محصول ۱۴۰۱ اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور هوشنگ گلمکانی (کارگردان)، سپیده آرمان(نویسنده و بازیگر) و امیر قادری (منتقد سینما) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، هوشنگ گلمکانی در ابتدای این نشست خطاب به حاضران گفت: ممنونم که در این روزگار نامساعد، برای دیدن فیلم «آهو» به اینجا آمدهاید. «آهو»، فیلم اول من است و شما آخرین کسانی هستید که آن را روی پرده سینما تماشا کردهاید. ساختن و به خصوص اکران این فیلم تجربیات بسیاری برای من داشت. در زمان اکران این اثر چیزهای بسیاری را آموختم که ارزشمند است.
او افزود: از ابتدا میدانستم که این فیلم، برای جمعیت انبوهی نیست. زیرا به طور کل عده کمی با این مدل از فیلمها که با عنوان «شخصی» شناخته میشوند، ارتباط برقرار میکنند و به تماشای آن میآیند. به هر ترتیب در این مدت از دل همین تماشاگران کم فیلم نیز، بازخوردهایی گرفتهام که من را سیراب کرده است و از این بابت خوشحالم.
این کارگردان با اشاره به فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران گفت: باتوجه به اخبار و واکنشهایی که از مخاطبان سینما در سالهای اخیر شاهد بودیم، اینطور به نظر میرسد که مخاطبان نسبت به فیلمهای کمدی و تلخ این روزهای سینمای ایران گلایه دارند. به همین دلیل باوجود همه پیشبینیها از مخاطبان کم فیلم، احتمال کمرنگی در ذهنم بود که کسانی که به این فضا معترض هستند، به تماشای فیلم «آهو» بیایند اما در این مدت متوجه شدهام که چنین اتفاقی در جریان نیست. اکنون فکر میکنم تماشاگران این نوع فیلم این روزها به سینما نمیروند. اکنون در حال نوشتن مطلبی درباره این موضوع که حاصل تجربیات من از اکران این فیلم است هستم. بنابراین سعی میکنم به همین مقدار از توضیح اکتفا کنم تا صحبتها تکراری نشود.
امیر قادری در ادامه این نشست گفت: هم زمان با اکران فیلم «آهو» در سینما، فیلم دیگری هم اکران شد که اتفاقا از جهاتی به این فیلم شباهتهایی داشت. چون عوامل این فیلم در جلسه نیستند، عنوان آن را نمیگویم اما آن اثر هم از بازیگرانی خوبی برخوردار بود و باتوجه به موضوعی که به آن میپرداخت، اصطلاحا آنونس خور بود. با این همه این اثر هم مخاطبان کمی داشت. بر همین اساس باید بگویم که فکر میکنم اکنون مخاطبان این نوع از فیلمها به سینما نمیروند.
او افزود: ۱۰ سال گذشته، ۱۰ سال بدی برای سینمای ایران بوده است. بنابراین سینمای ایران برای برگشتن به شرایط عادی باید این وضعیت را از سرگذرانده و مجددا اعتماد مخاطبان را جلب کند. اکنون فکر میکنم اصل قضیه کماستقبال کردن مخاطبان از فیلمهایی چون «آهو» از همین عدم اعتماد ناشی میشود.
سپیده آرمان نیز در ادامه این نشست گفت: از حضور همه کسانی که امروز به تماشای این فیلم آمدهاند سپاسگزارم و امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید. فیلم هایی مانند «آهو» از جنس فیلمهایی چون فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «ماهیها عاشق میشوند» و «باغهای کندلوس» است. هیچکدام از این آثار، فیلمهای پرمخاطب زمان خود نبودند اما هنوز یاد و خاطره آنها در ذهن سینمادوستان و مخاطبان اصلی سینما باقی مانده است.
او افزود: این مدل از فیلمها، از جمله آثاری هستند که هرچه از زمان آنها بگذرد، مخاطب خود را بیشتر پیدا میکنند. البته هیچ کاری ۱۰۰ درصد نیست اما ما تمام تلاش خود را انجام دادهایم تا اتفاق خوبی را رقم بزنیم. امیدوارم این تلاش مورد قبول بوده باشد.
گلمکانی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به انتقاد یکی از مخاطبان نسبت به اینکه چرا انتظار داشته مخاطبان مجله فیلم، «آهو» را دوست داشته باشند، گفت: انتظارم این نبود که همه به این فیلم علاقهمند باشند. در واقع فکر میکردم، کسانی که مجله فیلم و نوشتههای من را دنبال کردهاند، حداقل از روی کنجکاوی بروند و فیلم را تماشا کنند و بعد بگویند فیلم بدی است یا خیر. به هر ترتیب هر فیلمی، اصول خودش را بیان میکند و هر تماشاگر با فیلم تعریف جداگانهای دارد. شاید من هم بسیاری از فیلمهای مهم تاریخ سینما را دوست نداشته باشم اما این به معنای بد بدون آن آثار نیست.
او همچنین در ادامه صحبتهایش درباره استفاده از یک چهره تازه برای بازی در نقش شخصیت اصلی خانم فیلم توضیح داد: بسیاری به من گفتند که اگر برای بازی در نقش اول، بازیگر دیگری چون لیلا حاتمی را انتخاب میکردی، خیلی بهتر بود؛ یعنی تماشاگر بیشتری میداشت و فیلم بهتری میبود. در پاسخ به این موضوع، مدام این مطلب را تکرار میکردم که هر چهره آشنایی که تاریخچه و سابقهای دارد، برای این فیلم مناسب نیست؛ زیرا چنین اتفاقی، فیلم را به سمت پرسونای سینمایی آن بازیگر مشهور میبرد. من این را نمیخواستم و علاقمند بودم که چهرهای ناشناخته بازیگر این نقش باشد.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: نکته دیگر اینکه باتوجه به ایدهای که برای ساخت فیلمی غیر رئالیستی داشتم، قصد شخصیتپردازی نداشتم. میخواستم فیلمی بسازم که ابهام جوهر وجودی آن باشد و شخصیتها در آن هرکدام نشانههایی باشند. بنابراین از بازیگران و به خصوص خانم آرمان، اصلا انتظار و توقع بازی کلاسیک نداشتم. اگر با معیار واقعگرایی به فیلم نگاه کنیم، مثلا نوع بازیها در فیلمهای اصغر فرهادی به خاطرمان میآید که چقدر بازیهای تاثیرگذاری است و بازی در فیلمهایش، آرزوی هر بازیگر ایرانی و شاید خارجی باشد. اما من مدلی از بازی سرد میخواستم که البته ممکن است در بعضی از لحظهها در نیامده باشد. به هر ترتیب وقتی افراد از سر و وضع، آرایش و لباس بازیگر ایراد میگیرند، به آنها توضیح میدهم که من این طور بازی، این طور ظهور و بروز را نمیخواستم. بازی غیر کلاسیک میخواستم.
سپیده آرمان در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به پرسشی درباره نادیده گرفته شدن جایگاه شخصیت زن مستقل در تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران و پرداختن به چنین شخصیتی در فیلم «آهو» گفت: شاید یکی از دلایلی که هنوز زنها در فیلمنامههای ما جایگاه درست و به اندازه خودشان که در جامعه شاهد آن هستیم، را ندارند، به این مربوط میشود که اکثر فیلمنامهنویسان ما مرد هستند و به سراغ فیلمنامههای مردانه میروند. همچنین معدود فیلمنامهنویسان خانم نیز فکر میکنند، پرداختن به شخصیتهای مرد میتواند از جذابیت بالاتری برخوردار باشد. به این ترتیب فیلمنامهنویسان و فیلمسازان مرد و زن به سراغ سینمایی میروند که محور آن مردها هستند.
او افزود: جایگاه خانمها در یکی دو دهه اخیر در جامعه ایران بسیار تغییر کرده است ولی این اتفاق در فیلمهای ما انعکاس ندارد. حتی معدود آثاری که به شخصیتهای خانم در سینما پرداخته شده، از نگاه مردانی است که طبیعتا از شناخت کافی برخوردار نبوده و غالبا از ساختار مردسالارانه نشات گرفتهاند. متاسفانه ما نمیتوانیم این فرهنگی که از سنین کم در خانوادههای ما بوده است را منکر شویم و به این زودی آن را تغییر دهیم. در نهایت این اتفاقات سبب شده تا با سینمایی مواجه باشیم که اکثر آثارش با قهرمانهای مرد که محور همه داستان هستند تصویر میشوند. به این ترتیب زن مستقلِ قدرتمند خیلی کمرنگتر میماند.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: زن قصه آهو برخلاف تعریفی که شاید در داستانهای زنمحور باشد، بینیاز است و به تنهایی زندگی خود را جلو میبرد. او به رغم همه توجهاتی که به او میشود، به مسیر خود ادامه میدهد. در واقع تنهایی که او انتخاب کرده است، به یک روند خودشناسی منتهی میشود که دختر در آن خودش را پیدا کرده و با تکیه به آن خود دیگر نیاز به هیچکسی غیر از خدای درون خود ندارد. این روند خودشناسی که در کاراکتر زن فیلم آهو اتفاق میافتد، کمال هر زن و انسانی است.
امیر قادری نیز در این رابطه گفت: برای من جسورانهترین بخش این فیلم، این است که یک اهل سینما بعد از این همه مدت بخواهد فیلمی بسازد که اگر من آن را دیدم بگویم این فیلم هوشنگ گلمکانی است. این جسارت زیادی میخواهد. چون شما بعد از این همه سال، فرصت ساخت یک فیلم را دارید و چنین اثری را میسازید که به هیچکس باج نمیدهد. این نکته خیلی مثبتی است.
او افزود: فیلم از آن چیزی که من انتظارش را داشتم، بسیار بهتر بود. به هر حال ما فیلمهای اول فیلمسازهای مختلف را دیدیم که در چه سطحی بودند. به همین دلیل فکر میکردم فیلمی با سطح کیفی خیلی پایینتری را شاهد باشم اما اینطور نبود. به عنوان مثال چند پلان آخر فیلم را مثال میزنم که نماهای پختهای دارد و سلیقه بصری کارگردان را نشان میدهد که فراتر از یک فیلمساز فیلم اول عمل کرده است. فیلم نماهای جذاب بسیاری دارد که بخش مهمی از اتمسفر فیلم است.
هوشنگ گلمکانی در پایان در پاسخ به اینکه قصد ساخت فیلم دیگری دارد یا خیر، گفت: فعلا قصد ساخت فیلم دیگری ندارم. در نهایت باید بگویم آهو برای من فیلم پرویز دوایی است. من فیلم را برای ایشان فرستادم و نمره قبولی هم گرفتم و از این بابت بسیار خوشحالم.