فیلم مستند «چشم جنگ» در خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 8 خرداد فیلم مستند «چشم جنگ» به کارگردانی مشترک یوسف حاتمیکیا و مهدی برجیان در تالار استاد شهناز به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور کارگردانان فیلم و پدرام اکبری برگزار شد. سعید صادقی و فرهاد ورهرام از حاضران در برنامه نمایش «چشم جنگ» بودند.
اکبری در ابتدای این نشست گفت: عنصر اصلی در مستند «چشم جنگ» سعید صادقی است؛ عکاسی که بهراستی عاشقانه، مسئولانه و بیمهابا هم در زمان جنگ تحمیلی و هم امروز در پی سوژههای انسانی عکسهایش بوده است. گرچه ممکن است در سالهای اخیر انگیزههای دیگری نیز در برانگیختن او موثر بوده باشد. سوژههای عکاسی او در زمان جنگ تحمیلی نوجوانانی بود که به جبههها اعزام میشدند و حالا آثار خود را به آنها هدیه میدهد. باوری عمیق و زخمی کهنه در ذهن و جان سعید صادقی وجود دارد که او را به ادامه این مسیر تشویق میکند. کارگردانان نگاه مثبتی به شور و شیدایی صادقی دارند، آنرا ثبت و ضبط و به مخاطبان عرضه کردهاند.
پس از آن برجیان در توضیح ساخت این فیلم مستند گفت: سعید صادقی بزرگتر از آنست که بتوان در این فیلم مستند او را توصیف کرد. از ابتدا یک خط داستانی برای فیلم تعریف کرده بودیم و در آن بخشی از فعالیت او در دهه 90 را به تصویر کشیدیم. به سمت ساخت فیلم پرتره حرکت نکردیم و برای اینکه فیلم قابل نمایش شود، به ناچار بسیاری از حرفهای او را در فیلم نیاوردیم. صادقی به لحاظ سیاسی اعتراضاتی دارد که قابل پخش نیست ولی در نهایت گلچین مورد علاقه خودمان را بر اساس مولفههای فیلمسازی در این مستند جای دادیم.
وی ادامه داد: حرکت سعید صادقی به سمت این پروژه برای آرام کردن خود در پی اتفاقاتی بود که در چند سال گذشته رخ داد. او هیچگاه از فضای جنگ بیرون نیامده است. بسیاری از عکاسان دوران جنگ اکنون عکاسان تبلیغاتی شدهاند اما سوژه صادقی هنوز هم جنگ است. پروژه او کاملا داوطلبانه است، مثل حضورش در جبهههای جنگ.
پس از آن حاتمیکیا درباره روند ساخت مستند «چشم جنگ» و مشکلات موجود بر سر راه آن گفت: تصور ما این بود که سعید صادقی در مواجهه با سوژههای عکاسیاش منقلب خواهد شد ولی چنین اتفاقی رخ نداد. این قضیه ما را در مقام کارگردان دچار ترس کرد؛ چون ممکن است مخاطب گمان کند ما صحنهها را پیشاپیش تمرین و هماهنگ کردهایم. در حالیکه این ویژگی خود سعید صادقی بود که گویا این افراد را نه سی سال پیش، که همین دیروز دیده است. شخصیت او بسیار جذاب است و خود میتواند سوژه یک مستند جداگانه باشد. «چشم جنگ» نیز اگر برای برخی مخاطبان دلنشین بوده است، به ویژگی شخصیتی صادقی مربوط میشود.
وی در ادامه در پاسخ به صحبت فرهاد ورهرام مبنی بر آشفتگی دوربین و ناشناخته ماندن سعید صادقی در فیلم گفت: ما در پی ساخت یک مستند پرتره و معرفی صادقی نبودیم. دغدغه ما ساخت مستندی درباره جنگ بود و میخواستیم سوژه فیلم یا از میان فیلمبرداران یا عکاسان باشد. فیلمبرداران را کنار گذاشتیم چون روایت فتح دورهای را به مرور آنها اختصاص داده بود. پس سراغ عکاسان جنگ رفتیم و در پی عکاسی بودیم که عکاسی جنگ را صرفا بهعنوان شغل ننگرد و آن محیط را محیطی آرمانی بداند. به سعید صادقی رسیدیم و او برای ما دریچهای بود به جنگ، نه اینکه قصد شناساندن او به مخاطب را داشته باشیم. اما تلاش کردیم در جریان ساخت به این نتیجه رسیدیم که کار به نحوی پیش برود که سندی نیز از سعید صادقی برجای بماند.
این مستندساز اضافه کرد: کار را بهشکل حرفهای با سه دوربین دیاسالآر با فیلمبرداران آغاز کردیم اما با مخالفت صادقی مواجه شدیم. پس تصمیم گرفتیم خودمان بهعنوان فیلمبردار با او جلو برویم. با این شیوهی کار طبیعی است مشکلاتی از بابت فیلمبرداری و سرگشتی دوربین نیز بهوجود آید. حدود 7 ساعت با صادقی مصاحبه کردیم و ترجیح میدادیم جز شخص او هیچکس دیگری در مستند حضور نداشته باشد، اما او جملات را کامل بیان نمیکند و امکان سوار شدن روی حرفهای او وجود ندارد. پس برای جلوگیری از گیج شدن مخاطب، به ناچار سراغ افراد دیگری رفتیم که قسمی از شخصیت او و دغدغههایش را برای مخاطب بیان کنند.
حاتمیکیا در پایان گفت: دیگر ترجیح ما این بود که سعید صادقی صرفا در پی یکی از سوژههای عکسهایش برود و شاهد مواجههای دراماتیک بین آنها باشیم. این اتفاق هم نیفتاد و تعداد سوژهها افزایش پیدا کرد. به هر حال اگر امروز قرار بود چنین مستندی ساخته شود، قطعا آنرا به این شکل نمیساختیم. کارگردان در طول زمان به ضعفهای اثرش پی میبرد و من هم انتقادات به «چشم جنگ» را میپذیرم. با این وجود سعید صادقی جایی در ذهن مخاطبان فیلم برای خود باز کرد و دستیابی به این هدف برای من موفقیت و مایه خوشحالی محسوب میشود.