در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 10 اردیبهشت فیلم مستند «لرستان، کهن سرزمین قوم کاسیت» به کارگردانی منوچهر طیاب در سالن استاد شهناز به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور منوچهر طیاب، عطا حسنپور و پدرام اکبری برگزار شد.
در ابتدای این نشست طیاب در توضیحاتی گفت: خوشحالم که دوستداران فرهنگ از هر فرصتی استفاده کرده و برای اندوختن اطلاعات گردهم میآیند؛ ما همه از یکدیگر میآموزیم و آموختههایمان را در اختیار دیگران نیز قرار میدهیم. کار سینمای مستند جز با پژوهش نمیتواند راهش را طی کند. پژوهش نیز یا کتابخانهای یا میدانیست. من استادی مانند منوچهر ستوده داشتم که ما را ترغیب میکرد ایران را بشناسیم و از سنین نوجوانی به همراه دوستانم در حال سفر بودهایم. در طول این سفرها نه فقط با جغرافیا، بلکه با انسانهای فرهیختهای روبرو شدهایم که به ما قوت قلب میدهند. بیش از 120 فیلم مستند در نقاط مختلف ایران ساختهام. زندگی ما در این نوع فیلمها زندگی شبانی است؛ ما با هم در غار با مار و مور و بهشکلی بسیار ساده زندگی میکنیم.
این مستندساز ادامه داد: حدود پنج یا شش سال پیش بود که عطا حسنپور با من تماس گرفت و گفت لرستان به زیر آب میرود؛ منظور او احداث سد سیمره بر روی رودخانه سیمره بود و میگفت با آبگیری آن، فرهنگ کهن ایران به زیر آب خواهد رفت. قرار شد علاوه بر حفظ آنچه در توان ماست، کار گزارش و نوشتن کتاب و تهیه فیلم و عکس و اشاعه آنرا نیز پیش ببریم. دریغا که همه آنچه که در فیلم دیدید به زیر آب رفت. درست است که انسانها به راهسازی و کشاورزی و تولید برق و.. نیاز دارند، اما برای این کارها به برنامهریزی درازمدت نیاز داریم. تمام زحمات عطا حسنپور و دوستانش به زیر آب رفت و مدفون شد. اگر این نیروها نبودند که چیزهایی را حفظ کنند و به موزهها بسپارند، هیچ چیز از آنجا باقی نمیماند. همانطور که مرتب دارند از بین میروند و هر چقدر هم فریاد میکشیم، گوش شنوایی وجود ندارد.
پس از آن حسنپور درباره زحمات طیاب در ساخت این مستند گفت: در این فیلم شاهد گوشهای از فرهنگ دیار کهن لرستان بودیم. افرادی مانند منوچهر طیاب در ایران و جهان انگشتشمارند. او هفت دهه از عمر خود را صرف معرفی و مستندنگاری ایران و فرهنگ ایران کرده است. طیاب همیشه سفیر و زبان گویای ایران در نقاط مختلف جهان بوده است. زمانی که او در کویر ایران کار میکرد، کمتر کسی قادر بود به آن کویر برود. یادگار آن نیز همین سرفههای خشکی است که از سینه او برمیخیزد. همه ایرانیان فرهنگدوست باید به احترام منوچهر طیاب که دل در گرو فرهنگ ایران و ایرانی دارد، کلاه از سر بردارند. اگر طیاب نبود، لایههای زیرین دیار من یعنی لرستان به ایرانیان و جهانیان معرفی نمیشد و صدای ما به جایی نمیرسید. چه گنجینهها و آثاری که در گوشه گوشه ایران نهفته است و فقط بخش کوچکی از آن را در قاب موزهها میبینیم.
وی ادامه داد: قبل از شروع کاوش در حوضههای آبگیر هر سدی، تفاهمنامهای میان وزارت نیرو و پژوهشگاه میراث فرهنگی منعقد میشود و ما در زمان مقرر مطالعات خود را انجام میدهیم. قضیه سد سیمره با تعویض دولت و همینطور سیلاب سال 92 در لرستان مصادف شد و محاسبات ما را بهم ریخت. اما به هر حال مطالعات پیش از آن انجام شده بود.
حسنپور در پایان گفت: چون دوران کاسیت در لرستان دورهای بسیار تاریک بود و به جز مرحوم محمد سهرابی کسی در این زمینه کار نکرده بود، ترجیح دادیم این نام را برای فیلم انتخاب کنیم؛ چون معتقدیم یکی از کهنترین ساکنان بومی ایران کاسیان بودهاند.