فیلم مستند «عکس ناتمام» در خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 25 اردیبهشت فیلم مستند «عکس ناتمام» به کارگردانی مشترک تورج ربانی و عمید راشدی در تالار استاد شهناز به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور کارگردانان فیلم و پدرام اکبری برگزار شد.
در ابتدای این نشست راشدی به روند ساخت فیلم اشاره کرد و گفت: انتخاب ما این بود که شخص بهمن جلالی روایتگر فیلم باشد؛ سیاق معمول این است که از افراد مرتبط، دوستان و کارشناسان دعوت میکنند تا در مورد سوژه فیلم صحبت کنند ولی تصمیم ما خلاف این بود. اما از آنجاییکه بهمن جلالی مستقیم جلوی دوربین سخن میگوید، ممکن است فیلم برای تماشاگر خستهکننده شود؛ پس فیلم نیاز به ریتمی دارد که از طریق پاساژها و ایجاد فرصت تنفس برای بیننده، از یک مرحله وارد مرحله بعد شویم. تصاویر حضور در نمایشگاه آثار جلالی به بهانه 160 سالگی عکاسی ایران به همین علت در فیلم جا گرفت.
وی ادامه داد: به دلیل محدودیت زمانی ناچار به حذف تصاویر زیادی بودیم. جلالی به عکاسی دوره قاجار اهمیت زیادی میداد چون تا پیش از آن سند تصویری در ایران نداشتهایم. یا مثلا در مورد رفتنش به گورستان زرتشتیها با ما صحبت کرد. اما قرار بود در این فیلم راجع به تجربه خودش صحبت کند و باز کردن جداگانه هر کدام از این مباحث نیاز به فیلمی 4 ساعته داشت. در نهایت قصد داشتیم سیر تحول عکاسی بهمن جلالی را تصویر کنیم.
ربانی نیز درباره انتخاب کارگردانان فیلم گفت: مرسوم است که در مستندهای پرتره، در کنار شخصیت اصلی گفتگوهایی از نزدیکان او در فیلم بیاید. اما نکتهای در مسیر پژوهشی کار در مورد بهمن جلالی وجود داشت که ما را هدایت کرد این فرم از کار را انتخاب کنیم؛ اینکه کسانی که میخواستند در فیلم حضور داشته و در مورد بهمن جلالی صحبت کنند، به دو دسته تقسیم میشدند؛ نخست کسانی که نگاه مثبتی به بهمن جلالی و آثار او داشتند و دیگری، کسانی که نگاهشان منفی بود. صادقانه میگویم که هیچکدام از افرادی که نگاه منفی و انتقادی دارند، حاضر نیستند در برابر هیچ دوربینی صحبتهای خود را مطرح کنند. گویا آنها دوست ندارند چنین سندی از خود بر جای بگذارند، پس این دسته عملا از کار خارج میشوند. نمایندگی دسته اول را نیز خود ما بر عهده گرفتیم و این باعث شد فیلم بهگونهای شکل بگیرد که تماشاگر بهطور مستقیم و بیواسطه با خود بهمن جلالی روبرو شود. شاید بار منتقدان را نیز خود ما به دوش کشیدیم، در سکانسی که بر سر تعلق یا عدم تعلق یک عکس به او و انتقادات راجع به فعالیتهای متاخر او بحث کردیم. البته این جزو وظایف فیلمساز است که تمام فیلم به تعریف و تمجید از سوژه نگذرد. هر لیوانی بخشی پر و بخشی خالی دارد و هر دو را باید در کنار هم دید.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: وقتی راجع به شخصیتی مانند بهمن جلالی فیلم میسازید، دایره گفتگو حتی از سوالاتی که سازندگان مطرح میکنند فراتر میرود. این فیلم گزیده مدنظر ماست از ارتباطی که با جلالی داشتیم و نظراتی که او مطرح میکرد. امروز 62 دقیقه فیلم را تماشا کردیم که از دل دو هزار دقیقه راش بیرون آمده بود. ما محکومیت زمانی داریم پس مدام به این فکر میکردیم که چه موضوعاتی در فیلم باشد و چه موضوعاتی را بیرون بگذاریم. در مرحله اول به نسخهای 93 دقیقهای رسیدیم و وقتی خودمان به تماشای آن نشستیم، متوجه شدیم بیننده بعد از گذشت یک ساعت از زمان فیلم خسته خواهد شد. فیلمساز همواره در برابر زمان محکوم است و چارهای ندارد جز اینکه دست به انتخاب بزند. مثلا روابط بهمن جلالی با شاگردانش بینظیر و جذاب بود؛ شاگردانی که هر کدام عکاسان بزرگی شدهاند و ما در کلاسهای بهمن جلالی در کنار این شاگردان حضور داشتیم. به هر حال بهدلیل محدودیتهای ذکر شده مجبور به حذف این تصاویر شدیم، امیدوارم روزی فرصت شود فیلم شماره 2 بهمن جلالی را هم تولید کنیم.