در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه ۱۴ آبان فیلم مستند «هاسوخته» به کارگردانی لیلا امینی در سالن استاد شهناز به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور لیلا امینی، مهدی شامحمدی و پدرام اکبری برگزار شد.
امینی در این نشست گفت: در مستند «هاسوخته» تلاش کردم دو موضوع را به موازات هم پیش ببرم؛ نخست خانوادهای که سوگوار از دست یک عزیز هستند و هنوز چشم به راه بازگشت او ماندهاند و با نبود او کنار نیامدهاند. دوم عنصر امید و انتظار که به آنها برای ادامه این مسیر انرژی میبخشد. اتفاقی که موجب شد ساخت فیلم را شروع کنیم، حضور فالگیری بود که بهشکلی مصمم به این خانواده گفته بود «حسین»، فرزند آنها، بعد از چهل روز بازخواهد گشت؛ این خانواده هم دوست داشتند چنین چیزی را باور کنند و منتظر بمانند. چند سال درگیر این ماجرا بودم و به نظرم در چنین نقطهای باید ساخت فیلم را آغاز میکردم. «هاسوخته» روایت چهل روز انتظار این خانواده برای بازگشت فرزندشان است و اینکه این انتظار چه بر سر آن خانواده آورد.
این مستندساز ادامه داد: دلیل شکلگیری صمیمت بین من و خانواده این بود که در مرحله پژوهش فیلم، خیلی وقتها دوربین همراه داشتم هرچند در بسیاری مواقع به آن نیازی نداشتم. بنابراین زمانی که خانواده زندگی عادی خود را سپری میکردند من دوربین را روشن و از آنها فیلمبرداری میکردم. چنین روندی را در پیش گرفتم تا آنها کمکم دوربین را بپذیرند و حساسیتشان نسبت به دوربین را از دست بدهند و من و دوربینم را با هم در جمع خود پذیرا باشند. از جایی به بعد خودم هم احساس نمیکردم که بهعنوان کارگردان در آنجا حضور دارم. در بعضی لحظات، فضای عاطفی آنقدر قوی بود که خود من هم تحتتاثیر قرار میگرفتم. راشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد خانواده تنشهای خیلی شدیدتری را هم پشت سر گذاشته است، اما تماشای آنها بر پرده سینما خیلی دردناک بود. بنابراین بسیاری از آنها را کنار گذاشتیم تا به یک روایت متعادلتر از قصه انتظار یک خانواده برسیم.
امینی افزود: سختی کار آنجا بود که در فیلم با سه شخصیت اصلی سر و کار داشتیم که هر کدام زندگی مستقل خود را طی میکردند؛ اما من و دوربینم تنها بودیم و در هر لحظه تنها میتوانستم در یک نقطه حاضر باشم. بنابراین در لحظات مختلف به این فکر میکردم که در لحظه کنونی کدامیک از این سه نفر احتمالا بیشتر درگیر ماجرا خواهد شد و از بین برادر، مادر و خواهر دست به انتخاب میزدم. در واقع این انتخاب با توجه به نیاز درام در آن لحظه صورت میگرفت. در «هاسوخته» دست به هدایت آگاهانه سوژهها در مقابل دوربین نزدم. همه چیز طبق روند خود پیش رفت و خیلی وقتها این من بودم که سرعت پردازشم را بالا میبردم تا بتوانم همه چیز را ثبت کنم.
وی در پایان گفت: گاهی از اینکه در چنان لحظات خصوصیای با دوربینم در حال فیلمبرداری بودم دچار عذاب وجدان میشدم. در برخی لحظات عملکردی بازدارنده داشتم و از اعضای خانواده میخواستم آرام بگیرند و پس از آن دوباره کار فیلمبرداری را از سر میگرفتم. در حالیکه در بعضی صحنهها همه چیز از دست من خارج بود. بنابراین بهعنوان کارگردان توان دستکاری در واقعیت را نداشتم و فقط میتوانستم تصمیم بگیرم که چه فاصلهای با سوژه برقرار کنم که حضور من او را معذب نکند و از نظر سینمایی و بصری نیز درستترین انتخاب ممکن در آن لحظه باشد.
پس از آن شامحمدی درباره فیلم گفت: در جشنواره سینما حقیقت سال ۹۶ «هاسوخته» تنها فیلمی بود که در چهار نوبت نمایش داده شد و این بهدلیل استقبال بالای مخاطبان بود. هرچند که فیلم در سطح جامعه مستند با بیمهری مواجه شد. آنچه برای من بهعنوان تهیهکننده اهمیت داشت، روایت لیلا امینی و نوع برداشت او از این موضوع در مقام کارگردان فیلم بود. در فیلمسازیِ یکنفره، نقش تهیهکننده کمتر تجلی پیدا میکند. در زمان تولید شانس این را نداشتم که در کنار کارگردان حضور داشته باشم و از جایی به بعد به فیلم ملحق شدم. سعی کردم حضور کمرنگم را در مراحل بعد از تولید جبران کنم، از تدوین گرفته تا صداگذاری، موسیقی، تصحیح رنگ و.. .
وی ادامه داد: بهعنوان تهیهکننده فیلم باید بگویم انتخاب لیلا امینی برای کارگردانی انتخاب درستی بود؛ چون امکان نداشت او به همراه گروه فیلمبرداری وارد این خانواده شود و بتواند فضایی که در فیلم دیدیم را از آب در بیاورد. اتفاقی که رخ داده بود حاصل اعتماد خانواده به فیلمساز بود. فیلمسازی یکنفره شرایط خاص خود را دارد و لیلا امینی هم متخصص فیلمبرداری نیست، اما مجبور بود در این شرایط کار فیلمبرداری را نیز شخصا بر عهده بگیرد. من نیز تلاش کردم تا جایی که ممکن است به او کمک کنم.
تهیهکننده «هاسوخته» اضافه کرد: به نظر من همه چیز در فیلم طبیعی است و اساسا هیچ کارگردانی قادر نیست شخصیتی مثل «رضا» که بازیگر نیست را طوری هدایت کند که اینگونه در برابر دوربین ظاهر شود. فراموش نکنیم ما با خانوادهایم طرفیم که آسیب دیدهاند و هیجان بالایی دارند؛ تمام اتفاقاتی که در فیلم میبینیم حاصل بیست سال دوری و انتظار خانواده برای بازگشت فرزندشان است. از احوالات «رضا» به خوبی میتوان متوجه شد که هیچ کجای فیلم دستکاری نشده است.