در ادامه سلسله نشستهای بندباز، تاملاتى درباره تئاتر ايران، که به همت معاونت هنری خانه هنرمندان ایران برگزار میشود، شنبه ۱۲ تیر ١٤٠٠ احسان زیورعالم با علی شمس و مهدی مشهور نویسنده و کارگردان درباره «بلیت دوطرفه» به گفتوگو نشست.
در بخش اول این گفتوگو مهدی مشهور درباره جشنواره تئاتر دانشجویی گفت: من از تئاتر دانشجویی آغاز کردم و حضورم در خارج از کشور نیز به همین واسطه بود. جشنواره تئاتر دانشجویی مهمترین رویداد هنری در عرصه تئاتر است. اما این چند وقت اتفاقاتی افتاد که عجیب بود و به نوعی با حذف تماشاگر میتوان گفت سانسور اتفاق افتاده است که امیدوارم خود بچهها زیر بار این مسئله نروند و حتی به بهانه کرونا و تعطیلی جشنواره تماشاگر را از آن حذف نکنند.
او در ادامه درباره اجرای هنرمندان ایرانی در اروپا عنوان کرد: تبادل کردن و در کنار مخاطب دیگری که زبان تو را نمیفهمد مسئله بسیار مهمی است. از آنجایی که مسئله اصلی تئاتر مخاطب است و پادشاه تئاتر، تماشاگر است، به نظرم اجرا کردن برای تماشاگری که با فرهنگ و زبان تو غریبه است پر از اتفاق خوب و جذاب میتواند باشد. من در دوره هشتم و نهم تئاتر دانشجویی حضور داشتم و جوایزی نیز دریافت کردم. اولین بار به همین واسطه در جشنواره هایفست ارمنستان اجرا کردیم و بعد دیدم که به راحتی میتوان با یک نامهنگاری ساده این کار را انجام داد؛ چون در آن زمان سالنهای اصلی مانند تئاترشهر به راحتی در اختیار گروههای دانشجویی قرار نمیگرفت و همین امر نیز سبب سرخوردگی ما در تئاتر ایران شد و باعث شد تا من بتوانم این توانایی را در خود کشف کنم و به کشورهای دیگر بروم و اجرا داشته باشم. پس از ارمنستان، روسیه و بعد هم ایتالیا مقصدهای بعدی من در اجرا بودند که دیگر این روند ادامه یافت و حالا این کمپانیهای خارجی هستند که از ما دعوت میکنند تا در کشورهای مختلف اجرا داشته باشیم.
این کارگردان اظهار کرد: برای حضور در این بازار جهانی یک شیوه مشخص وجود ندارد، اما نکاتی هست که میتوان با رعایت آنها وارد این فضا شد. هرکسی میتواند از یک مسیری این کار را انجام دهد. اما پذیرش، هزینه ویزا و … هرکدام شرایط مختلفی دارند و نمیتوان یک نسخه ثابت تجویز کرد.
مشهور همچنین بیان کرد: جشنوارهها هر کدام سطح مشخصی دارند و باید بدانید که کجا می روید. گاهی شما انتخاب میکنید مثلا من در اسکاتلند یک کانکس را انتخاب کردم چون در آنجا خیلی مردم تماشاگر تئاتر نبودند و بیشتر درگیر موسیقیهای شبانه بودند، بنابراین تازه میخواستند نمایش را جا بیندازند و من «خاموش خانه» را که درباره افراد حاضر در یک کمپ و سفر کردن بود درآنجا با تعداد محدودی تماشاگر اجرا کردم. این درحالیست که در نیویورک، سوئد، کانادا و کشورهای دیگر نیز اجرا داشتم که در سالنهای بسیار مجهز بود، اما برای من مهم نیست که کجا باشد مهم اجرایی است که بتوانی با آن با مخاطب ارتباط برقرار کنی. وقتی به فرمهای جدید اجرا فکر میکنید دیگر این اهمیتی ندارد که کجا باشید. میتوانید به اجرا بدون تماشاگر هم فکر کنید اما باید درست فکر کنید.
او در خاتمه افزود: کمپانیها شروع به ساخت یک جریان میکنند که در آن یک گروه شامل پژوهشگر، نویسنده و کارگردان حضور دارد. در واقع آنها تولید علم میکنند و به همین خاطر از آنها حمایت میشود، اما در ایران این اتفاق نمیافتد چون نمیخواهند جریانی شکل بگیرد. گیشه و سوبسید در خیلی از جشنوارهها و سالنهای معروف در این زمینه نقش مهمی ایفا میکنند.
در ادامه این گفتوگو علی شمس دومین نویسنده و کارگردانی بود که با احسان زیورعالم صحبت کرد. شمس نیز درباره اجراهای خارج از کشور توضیح داد: اصولا سازو کار اجرای تئاتر در اروپا مانند ایران وابسته به یک نهاد که تامین کننده مباحث مالی باشد نیست. اساسا پیشنهادی از کمپانیهای مختلف به ما میشود، سر مبلغی توافق میشود و بعد با بازیگر خارجی یا ایرانی اثر تولید میشود و اجرای آن تئاتر به شکل تور، رپرتوار یا تک اجرا انجام میشود.
او درباره حضور بازیگران خارجی در ایران که در اجراهای خود انجام داده است، بیان کرد: مواجهه من با امر کارگردانی تئاتر در بیرون از ایران گره خورد با کمپانی؛ وقتی شما با کمپانی آشنا میشوید درخواستی که از شما برای تولید اثر میدهد متفاوت است. من دوست داشتم مخاطب فارسی زبان نیز اجرای من را ببیند و برنامهریزیها برای آن انجام شد و در یک بازه زمانی کوتاه در تئاتر شهر اجرا رفتیم. مبنای ویرانی اقتصاد در درون ایران ادامه یافت و بازیگری که برای اجرای ده روزه 25 یورو دریافت میکرد با توجه به شرایط زیستی کشور من تخفیف داد و با رقمی پایینتر آمد، اما وقتی یورو تبدیل به رقمی بالا شد، عملا چنین ارتباطی غیرممکن شد و متاسفانه جشنوارههای معتبری مانند فجر نیز این روند را معکوس طی کرده و جشنوارهای مانند جشنواره آیینی- سنتی تبدیل به یک جشنواره سراسری شد.
این نویسنده درباره معیارها برای حضور در خارج از کشور نیز گفت: یک حکم کلی وجود ندارد که براساس آن عمل کنید. اجرای خارج از ایران جدای از احساس خوب، مواجهه فرهنگی است که میتواند فهم کارگردان یا مولف را گسترده کند. ممکن است تهیهکننده کار شما را ببیند و خوشش بیاید یا شخصا خودتان این کار را انجام دهید یا در جشنوارههای دانشجویی حضور پیدا کنید و یا از طریق راههای دیگر اقدام کنید. هرکسی یک راهی دارد و اولین آن برای تولید این است که اثری را به صحنه ببرید و بعد حضور در فستیوالها و جاهایی که اثر شما را معرفی کند وجود دارد. لازم است بدانید که هر اجرای خارج از کشوری افتخار و اعتبار نیست و یک امر درهم جوش است.
شمس همچنین درباره حضور در فضاهای نامتعارف نیز اظهار کرد: من تجربه اجرای تئاتر «مده آ» در زندان را دارم. در ایران شما احتیاج به یک اسپانسر دارید که به شما در فراهم کردن محیط، اجراها و شرایط لجستیک کمک کند، وقتی چنین پشتوانه مالی ندارید ترجیح میدهید به تئاتر فروتن و محدود خود بسنده کنید وگرنه کدام کارگردان و مولف دلش نمیخواهد این تجربیات را برای بخشی از برهه زندگی انجام دهد. اما این رویکرد مسلط و درعین حال بیپول که برما حاکم است آیا اجازه چنین کاری را به ما میدهد قطعا نه. نهادها نیز در این زمینه سرمایهگذاری نمیکنند. وقتی درباره امر اجرا در فضای نامتعارف صحبت میکنیم به این عوامل بستگی دارد. اگر حمایتی وجود نداشت، پیتربروک و گروههای دیگر امکان نداشت بتوانند نصف اجراهایشان را داشته باشند.
او در خاتمه بیان کرد: من به علاقمندان توصیه میکنم اول به اجرای ناب و متجلی کردن ایدههایشان به طریق اولا فکر کنند. اگر کاری ظرفیت دیده شدن داشته باشد قطعا این اتفاق میافتد و در کشور ما نیز بسیار بوده است. پس از دوره اصلاحات اگر ببینید بسیاری از استعدادها کشف شدند، اما افول ستاره در کشور نیز بسیار بوده است. من توصیه به اجرای درخشان میکنم چون فرآیندهای بعدی تحقق اجرا در داخل و بیرون را فراهم میکند.