مراسم یادبود کیومرث پوراحمد کارگردان فقید سینما و تلویزیون، عصر چهارشنبه ۳۰ فروردین ماه در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران با حضور خانواده، هنرمندان و دوستدارانش با اجرای کوروش سلیمانی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، زمحمد مهدی عسگرپور، رسول صدرعاملی، سید غلامرضا موسوی، محمدرضا فروتن، محمد رسولاف، حسن فتحی، احترام برومند، حبیب اسماعیلی، امیر اسفندیاری، علیرضا شجاعنوری، احمد امینی، حبیب احمدزاده، فردین خلعتبری، محمدعلی سجادی، سیروس الوند، هوشنگ گلمکانی، امیر اثباتی، مجتبی میرطهماسب، محمد فرنود، احمد طالبینژاد، عباس یاری، داریوش بابائیان، هادی مرزبان، فرزانه کابلی، مجید رجبی معمار، بهزاد خداویسی، فرزین محدث، مهری شیرازی، قاسم زارع، سیفالله صمدیان، سعید خانی، بیوک میرزایی، یسنا میرطهماسب، احسان فدایی، سعید نوری، علی زمانی عصمتی، علیرضا معتمدی، احسان بیگلری، گیتی معینی، ساتیار امامی از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
همچنین پیامهای ویدیویی اصغر فرهادی، هوشنگ مرادی کرمانی و مهدی باقر بیگی و پیام صوتی گوهر خیراندیش در این مراسم پخش شد.
رسول صدرعاملی نخستین سخنران این مراسم با اشاره به اینکه آخرین بار پوراحمد را در مراسم برادرش در همین محل خانه هنرمندان ایران دیده بود، گفت: کیومرث پوراحمد تجسم عینی و جدی کلی سینمای ایران در این چند دهه بود. البته کسانی دیگر هم بودند ولی او در زمینههایی تفاوت داشت. او پر از انرژی و زندگی بود ولی در پوسته زیرینش خیلی خسته بود. او کارهای زیادی برای سینما کرد؛ او و همه سینماگران.
در بخشی دیگر احترام برومند با حضور در جایگاه و با بیان اینکه پس از گذشت ۱۵ روز از این اتفاق (درگذشت پوراحمد)، بیشتر از قبل حیران است، گفت: پوراحمد را ۴۰ سال قبل با فیلم «تاتوره» شناختم. بعد از آن آشنایی ما ادامه پیدا کرد. او خیلی مهربان بود، مهربانتر از اینکه چنین پایانی را برای همه ما رقم بزند.
اصغر فرهادی نیز با ارسال پیامی ویدیویی با اشاره به اینکه مرگ کیومرث پوراحمد یکی از دردناکترین اتفاقهای سینمای ماست، از برخورد محبتآمیز این فیلمساز با خودش در دوران جوانی و زمانی که هنوز وارد سینما نشده بود سخن گفت و ادامه داد: یک نکته خیلی باارزش درباره آقای پوراحمد این بود که به رمزگشایی از حرفهایش نیاز نبود. به دلیل نوع رفتار و دست دادن و در آغوش گرفتنش احساس صمیمیتی خاص به آدم میداد.
سپس هوشنگ گلمکانی – روزنامهنگار – که از حاضران در سالن استاد شهناز بود، بیان کرد: من از برخی اتفاقها خیلی آزرده هستم. آدم حتی هزارتوی ذهن خودش را هم نمیتواند بشناسد، چطور میگویید یک نفر دیگر را اینقدر خوب میشناختید؟ کسانی که او را هو کردند و با بیضایی هم این کار را کردند، خودشان را چه میبینند؟ این کارها به عنوان یک بازیگوشی ابلهانه بالاخره روی آدمها اثر میگذارد.
پس از صحبتهای گلمکانی که با ناراحتی و پراکندگی هم بیان شد، سیروس الوند به جایگاه آمد و با خواندن چند بیت شعر و یادآوری خاطراتی از کیومرث پوراحمد گفت: او خوشبختانه هیچ وقت دنبال جشنوارههای خارجی نبود و رانتش فقط مردم بودند که برای دیدن فیلمهایش بلیت میخریدند. او به لهجهها و موسیقی در فیلمش خیلی اهمیت میداد و جالب است سریالهایی هم که ساخت، بدون اینکه ارتباطی به هم داشته باشند، مخاطب را جذب کردند.
در ادامه ویدویی از هوشنگ مرادی کرمانی پخش شد که او با تسلیت به دوستداران کیومرث پوراحمد و اینکه به خود او هم باید تسلیت گفته شود، اظهار کرد: خوشا به حال من و کیومرث پوراحمد که با «قصههای مجید» بین مردم ماندگار شدیم، چون او هم میگفت که این ماندگاری اتفاق میافتد.
در بخشی دیگر از این مراسم یادبود، پردیس پوراحمد به نمایندگی از خواهرانش متنی را خواند که با «سلام کودک!» شروع میشد. او گفت: پدرم میگفت آدم به این دنیا میآید تا از این دنیا برود. مرگ، دگرگونی زیبایی است برای یک تولد دوباره، ولی مرگ تو پدرم! مرگ تو برای ما دخترانت مثل یک زلزله بزرگ بود. اما با این حال برای ما که باقی ماندگانش هستیم، «تا شقایق هست زندگی باید کرد».
محمدعلی سجادی – فیلمساز – دیگر سخنران این مراسم با بغض و اندوه پس از خواندن شعری که ۱۵ سال قبل برای کیومرث پوراحمد نوشته بود، گفت: در زمانه تزویر و ریا، او از اینها بری بود.
پیغام صوتی گوهر خیراندیش نیز در این مراسم پخش شد که میگفت، پوراحمد برایش در روزهای آخر تعریف کرده بود که برای ۳۰ سالگی «قصههای مجید» دنبال پرونده در مجله فیلم بودند.
او خطاب به این فیلمساز فقید گفت: کیومرث این رفتن نابهنگام باورپذیر نیست.
عباس یاری – روزنامهنگار سینمایی – هم با اشاره به بهاریههای کیومرث پوراحمد در مجله فیلم گفت: فکر میکنم آقای غریبپور که با عشق این سالن را بنا کرد، تصور میکرد اینجا مدام جشنی برپا باشد. افسوس که این اتفاق نیفتاده و خود من چهارمین باری است که اینجا میایستم و از فراق یک دوست میگویم. کیومرث پوراحمد وقتی که من برادرم را از دست دادم، بدون آنکه او را دیده باشد، در غم از دست رفتنش صحبت کرد و با خودم فکر میکردم ای کاش برای مردن من هم پوراحمد صحبت کند.
حسن فتحی نیز در بخشی دیگر از این مراسم با تسلیت به خانواده و دختران کیومرث پوراحمد نوشته خود را خواند که در بخشی از آن گفت: فحوای تولد جز این نیست که زندگی کنیم و عاشق شویم و شکستها و پیروزیهایی را تجربه کنیم.
احمد طالبینژاد – منتقد سینما – نیز گفت: بعضی فیلمهای او پوراحمدی نبودند و خودش از من پرسید این پوراحمدی چیست که خواهرش هم همین را میگوید. به او گفتم این پوراحمدی بودن این است که یک شکلات تلخ را در یک پوشش شیرین بسته بندی میکنی. تلخی و شیرینی با هم. کارهایش ملاحت و شیرینیای داشتند که از دورانی به بعد از بین رفتند. با این حال هیچ کسی دیگر را ندیدم که مثل او کاری (قصههای مجید) ساخته باشد که پس از ۳۰ سال همچنان جذاب باشد.
پخش تصویری از مجید باقربیگی و صحبتهای او درباره کیومرث پوراحمد از دیگر بخشهای این مراسم بود که در پایان با خواندن اسم تمام آثار این هنرمند و تشویق حاضران همراه بود.