?پانصد و هشتاد و نهمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳، به نمایش فیلم «جسدهای عالیجنابان» به کارگردانی فرانچسکو رزی اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور آنتونیا شرکا (منتقد و مترجم سینما) و جابر قاسمعلی (منتقد و نویسنده) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.
?آنتونیا شرکا در این نشست گفت: این فیلم را در اواخر دهه ۶۰ یا اوایل دهه ۷۰ در جشنواره فجر دیدم و اینقدر برایم جذاب بود، که تصمیم گرفتم روزی کتاب آن را ترجمه کنم. سرانجام چند سال پیش این کار را آغاز کردم و کتاب دو سال پیش به چاپ رسید. اکنون نیز به چاپ دوم رسیده است. کتاب در سال ۱۹۷۱ توسط لئوناردو شاشا نوشته شده که نویسندهای سیاسی است. او در گذشته در دورههایی در ایتالیا نماینده مجلس هم بوده است. او در دورانی که ایتالیا در سیطره چپگرایان بود، این نویسنده یک راستگرا بود. وقتی در سال ۱۹۷۱ این متن را نوشت، ما تازه جنبشهای سال ۶۸ دانشجویی را تمام کرده بودیم. در واقع در تمام طول دهه ۷۰، ایتالیا با قتلهای زنجیرهای که توسط گروههای مشکوک انجام میشد، مواجه میشود. به عبارتی میتوان گفت، این کتاب در زمانی نوشته شد، که خود نویسنده ادعا میکند، برخی تلاش کردند تا این قتل را به کشتن قاضی اسکالیونه ربط بدهند که در سال ۱۹۷۱ و در پالرمو اتفاق افتاده است. اما خودش ادعا میکند که ایدههای اولیه این داستان را دو سال قبل شروع کرده است و متن آن در کشو مانده بوده است. حتی ادعا میکند که میتواند پیشگو باشد.
?️او افزود: حتی بعد از نوشته شدن این کتاب، یکسری قتلهای زنجیرهای قضات در ایتالیا اتفاق افتاد. ۵ سال بعد و در سال ۱۹۷۶، فرانچسکو رزی که فیلمسازِ حقیقتجوی سیاسی است، تصمیم گرفت تا بر مبنای این کتاب فیلمی بسازد که امروز آن را دیدیم. به هر حال با ساخته شدن فیلم، اینکتاب بیشتر شناخته شد. زیرا این کتاب جز آثار خیلی برجسته این نویسنده نبود. پیش از این کتاب «روز جغد» را از همین نویسنده داشتیم که رضا قیصریه آن را ترجمه کرده است و میتوان گفت که شاهکار این نویسنده است. نویسنده و فیلمساز این اثر قصد دارند بازی قدرتی را به ما نشان دهند که هرچه بیشتر به آن ورود کنیم و لایههای بیشتری را برداریم، میتوانیم به آن هسته برسیم اما باز هم متوجه نمیشوید که ماجرا از چه قرار است. زیرا زندگی خود افراد هم در خطر قرار میگیرد.
▫️این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: این کتاب در یک ناکجا آباد اتفاق میافتد اما در فیلم همه اتفاقات در ایتالیا میگذرد. شاید کتاب در پی این بوده که هیچ ارتباطی به اتفاقات ایتالیا ندارد. همچنین نویسنده قصد داشته تا جنبه جهان شمول بودن به اثر بدهد. فیلم در ابتدا به جنوب ایتالیا میرود. جایی که اهالی با هم پیمان سکوت بستند و بر علیهه پلیس متحد شدهاند. به همین دلیل هیچ اطلاعاتی نمیدهند. هرچه جلوتر میرویم متوجه میشویم که با داستان مافیا یا دانشجویان چپی مواجه نیستیم. ماجرا از جای دیگری آب میخورد و این مقدمهای میشود که کاراگاه احساس خطر نسبت به جان خود میکند.
?️جابر قاسمعلی در ادامه این نشست گفت: این اثر یکی از بهترین فیلمهای فرانچسکو رزی است و درباره آن بسیار میتوان صحبت کرد. این فیلم یک نمونه عالی از فیلم سیاسی است. اگرچه که میتوان آن را تریلر معمایی نیز در نظر گرفت. اینکه کدام وجوه این فیلم آن را به سمت یک اثر سیاسی و کدام وجوه آن را به سمت تریلر معمایی سوق میدهد، جای بحث دارد. تفاوتهایی در نسخه کتاب با فیلم وجود دارد. شخصا توصیه میکنم بعد از تماشای فیلم، رمان را نیز بخوانند و با مقایسه این دو، نکاتی که در اقتباس ایجاد شده را متوجه شوند.
در فصل ابتدایی فیلم، قاضی ترور میشود. او پیش از کشته شدن در موزهای جسدهای مومیایی شده را میبینید و اینطور به نظر میرسد که شما یک پیشآگاهی از اتفاق بعد از آن دارید. این چیزی است که شما در رمان ندارید و افزوده فیلمنامه نویس اثر است. در اینجا یک پیشآگاهی به شخصیت قاضی داده میشود و این حس را میدهد که او خواهد مرد و به این جسدها میپیوندد.
▫️او ادامه داد: علاوه بر این، با این سکانس وارد جهان مردگان میشویم و این در طول فیلم تسری پیدا کرده و چندین نفر کشته میشوند. در نهایت نیز شخصیت اصلی داستان هم میمیرد. در واقع ما مرگهای زیادی میبینیم و گویی با جهان مردگان مواجه هستیم. به این ترتیب شما به جهانی دعوت میشوید، آدمهای زنده زیادی در آن نیستند و همه قرار است در آن بمیرند. موضع ما به عنوان مخاطب فیلم نسبت به مرگها و اتفاقات دیگر، مرتب در حال تغییر است.