در چهارصد و پنجاه و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۲۷ آبان فیلم «جاذبه» به کارگردانی آلفونسو کوارون در سالن استاد ناصری به روی پرده رفت. پس از آن نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور مهرزاد دانش و کیوان کثیریان برگزار شد.
دانش در ابتدای این نشست درباره ژانر فیلم «جاذبه» گفت: اولین چیزی که در مورد ژانر فیلم به ذهن ما میرسد اینست که «جاذبه» در زیر ژانر فضایی ساخته شده است. فیلمهای فضایی را نیز در رده فیلمهای علمی تخیلی جای میدهم. اما «جاذبه» تفاوت بارزی با دیگر فیلمهای این دسته خاص دارد. برای درک این تفاوتها میتوان به مشخصههای فیلمهای فضایی برجسته اشاره کرد.
وی ادامه داد: بهطور کلی دو نوع فیلم فضایی وجود دارد؛ نخست فیلمهایی که مستند به یک واقعه است که به آنها واقعهنگار میگوییم. فیلم فضایی واقعهنگار مثل «آپولو ۳۰۰» ران هوارد که درباره سفینهای ساخته شد که قرار بود دومین ماموریت سفر به ماه را عملیاتی کند اما در میانه مسیر با شکست مواجه شد. یعنی با یک اتفاق واقعی روبرو بودهایم و فیلم نیز بر اساس آن اتفاق داستانش را روایت میکند. یا فیلم «اولین انسان» که امسال درباره آرمسترانگ و پیادهروی او در کره ماه ساخته شد که بر اساس یک واقعیت تاریخی است. در این دسته فیلمها نکتههای فانتزی وجود ندارد و عمدتا سعی میکنند به تاریخ وفادار بمانند و بایستههای دراماتیک را نیز رعایت کنند.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: نوع دوم فیلمهای فضایی، فیلمهای فانتزی است که خود چند زیرمجموعه را شامل میشود؛ یک دسته فیلمهای مهیج و اکشن که از معروفترین آنها میتوان به «جنگ ستارگان» اشاره کرد که بیشتر مورد توجه نوجوانان قرار میگیرد. فیلمهایی مانند «نگهبانان کهکشان» که در آن شاهد کارهای محیرالعقولی در فضا هستیم هم در همین دستهبندی قرار میگیرند. دسته دوم فیلمهای فضایی فانتزی، فیلمهای ژانر وحشت است؛ از معروفترین فیلمهای این دسته میتوان به سری فیلمهای «بیگانه» اشاره کرد. دسته سوم فیلمهای فضایی فانتزی نیز فیلمهای آیندهنگرانهاند. بیشتر تاکید چنین فیلمهایی بر تصویر دنیای آینده است.
دانش ادامه داد: در دو دسته نخست هم تصاویری از آینده میبینیم ولی در فیلمهای آیندهنگر قرار نیست وحشتی آفریده شود یا هیجانات عجیب و غریب نوجوانپسند متبلور شود. این دسته از فیلمها تن به مباحث فلسفی میزنند و معروفترین آنها هم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» کوبریک است. در این فیلم شاهد مباحث فسفی، ابر انسان، بحثهای نیچهای، بحثهای داروینیسم طبیعی و اجتماعی و.. هستیم. همینطور فیلم معروف کریستوفر نولان یعنی «بین ستارهای» که بحثهای فلسفی مشخصی را دنبال میکند و فیلم «ماه» اثر دانکن جونز که در آن مباحثی راجع به هویت و ماهیت انسان میبینیم.
این مدرس سینما افزود: اما فیلم «جاذبه» در کجای این طیف قرار میگیرد؟ این فیلم بر اساس واقعه خاصی ساخته نشده و کاملا داستانی است. آیندهنگر هم نیست و چیزی که روی پرده میبینیم انگار به لحظه کنونی تعلق دارد و دنیای آینده را ترسیم نمیکند. «جاذبه» مهیج و از جنس فیلمهای «جنگ ستارگان» نیست و به ژانر وحشت نیز تعلق ندارد. حتی برخی از منتقدان تشکیک کردهاند که آیا میتوان از عنوان علمی تخیلی برای این فیلم استفاده کرد یا نه. از این جهت که در آن شاهد اتفاقات شگفتانگیزی نیستیم که مبتنی بر تخیلات علمی ما از جهان آینده باشد. داستان فیلم واقعنگارانه نیست اما واقعیست.
وی ادامه داد: به نظر میرسد کوارون مسیر جدیدی در ساخت فیلمهای فضایی گشوده است و از این جهت آنرا فیلمی منحصربهفرد میدانم. «جاذبه» شبیه به هیچیک از فیلمهای فضایی پیش از خود نیست و در عین حال میکوشد از هر یک از آنها، بهویژه از فیلمهای با مباحث فلسفی، میراثی به همراه داشته باشد. در این فیلم ارجاعات زیادی به فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» وجود دارد که در آن یک انسان بر ابر کامپیوتر سفینه غلبه پیدا میکرد، به سمت فضاهای لایتناهی هستی حرکت میکرد، آینده خود را میدید و به جنین غولآسایی تبدیل میشد که در فضا شناور بود؛ گویا نوید تولد یک ابر انسان در جهان آینده را میداد. در «جاذبه» با یک جنین غولآسا سر و کار نداریم ولی در جایی از فیلم میبینیم که شخصیت «رایان» قالب جنینی به خود میگیرد؛ کابلها و ریسمانهای اطراف او به بند ناف میماند و زمانی که از «مت» جدا شده و به سفینه میرود حالت او بهگونهای است که انگار یک جنین در حال تولد است. اگر در فیلم کوبریک با یک جنین غولآسای تخیلی روبروییم، در اینجا با یک انسان عادی مواجهیم. به نظر میرسد کوارون میخواهد به ما بگوید که ابر انسان چیز خیلی عجیب و غریبی نیست که در یک آینده فانتزی فلسفی انتظارش را بکشیم، بلکه ما خود میتوانیم ابر انسان باشیم.
دانش سپس به کارنامه سینمایی کوارون پرداخت و گفت: کارنامه کوارون از نظر تعداد فیلم پرشمار نیست و در چهار فیلم از آثارش میتوان عناصر تالیفی سینمای او را مشاهده کرد؛ «و مادرت را هم»، «بنی بشر»، «جاذبه» و «رما». در تمامی این فیلمها به نظر میرسد کوارون بر یک جور اصالت و قدرت انسانی و باور به این قدرت انسانی تاکید دارد. همچنین در آثار او زنان شخصیتهای اصلی و محوری و قدرتمندند. در «بنی بشر» یک زن سیاهپوست حامل آینده بشریت است که هم به بحث جنسیت و هم به بحث نژاد اشاره دارد؛ آن هم در موقعیت زن بودن و سیاهپوست بودن، یعنی دو موقعیتی که در طول تاریخ همواره سرکوب شدهاند. یا مثلا در «جاذبه» شخصیت ابرانسان و ابرمرد به ابرمرد تبدیل شده است.
این منتقد سینمایی ادامه داد: دیگر وجه مشترک فیلمهای کوارون بحث سفر است و در تمامی این فیلمها آدمها در حال سفرند؛ «و مادرت را هم» اساسا یک فیلم جادهای است، در «فرزندان انسان» مسیری طولانی برای نجات آن زن را میبینیم، در «جاذبه» یک سفر فضایی را مشاهده میکنیم و «رما» نیز سرشار از سفرهای درونشهری و برونشهری است. انگار در این سفرهاست که پختگی و بلوغ و زایشی اتفاق میافتد که انسان را به مرحلهای متعالیتر از زندگیاش میرساند.
وی در پایان گفت: تکنیک شگفتانگیزی که کوارون در آثارش بکار میگیرد، دیگر مشخصه مشترک آنهاست. از این جهت «جاذبه» شاخصترین فیلم او به شمار میآید. فیلمهایی فضایی و تکنیکی زیادی در سینما ساخته شدهاند، اما کسانی که «جاذبه» را بهشکل سهبعدی تماشا کردهاند آنرا شگفتانگیز توصیف میکنند. در همین حالت دو بعدی هم تماشاگر احساس میکند در فضا حضور دارد؛ حرکات شیرجهای، دورانی، دفعتی و حرکتهای پیچیده و سیال و پویای دوربین و.. چنان حالتی به ما میدهد که تاکنون با تماشای هیچ فیلم دیگری آنرا تجربه نکردهایم. افق دیدی که فیلم به ما عرضه میکند در ایجاد حس تعلیق، در فضا و خلأ بودن، سقوط و.. بسیار موثر عمل کرده است. فضاسازی فیلم، نه صرفا به معنای میزانسن و چیدمان، فوقالعاده است؛ هیچ کجای فیلم احساس نمیکنیم که در یک موقعیت تصنعی قرار گرفتهایم یا کارگردان صرفا میخواسته جلوهگری کند، بلکه جلوهها در خدمت حس و حال فیلم است.