دومین نشست از مجموعه برنامههای «آهنگ» با موضوع چشمانداز موسیقی نواحی در موسیقی امروز ایران، چهارشنبه 5 خردادماه در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این برنامه سما بابایی به گفت و گو با پیمان بزرگنیا، پژوهشگر موسیقی نواحی ایران و سرپرست گروه سازینه نواحی ایران و احسان عبدیپور، نوازنده سرنا و پژوهشگر موسیقی لرستان پرداخت.
در بخش نخست برنامه پیمان بزرگ نیا با بیان اینکه سالهاست پژوهشگران موسیقی درباره اینکه موسیقی نواحی در معرض خطر و در حال از بین رفتن است، به مسئولان هشدار میدهند، گفت: یکی از دلایل این مسئله آن است که در موسیقی نواحی ایران همیشه انتقال نغمات به شکل سینهبهسینه بوده و فرزندان از پدران خود این موسیقی را میآموختند. اما امروزه جوانان هیچ انگیزهای برای ادامه راه پدرانشان ندارند. از سوی دیگر باید بحث کاربرد موسیقی را در این روزگار در نظر بگیریم. به عنوان مثال موسیقی نواحی در گذشته کاربردهای مختلف داشته مانند موسیقی کار، موسیقی جشن و عزا و… اما امروزه چنین کاربردهایی کمتر وجود دارد.
بزرگ نیا ادامه داد: من عقیده ندارم که مخاطب موسیقی نواحی کم شده است، بلکه فکر میکنم مردم آن را نمیشناسند و حتی مردم شهرهای مختلف را دیدهام که نمیدانند چه نوع موسیقی در منطقه آنها وجود دارد. این مسئله ناشی از کمبود تبلیغات و پخش چنین آثاری است. وقتی شرایط برای دیده شدن وجود ندارد نسل جدید موسیقی نیز به سمت آن نوع آثاری میروند که بیشتر دیده و شناخته میشود.
او با بین اینکه نگاه متعصب به موسیقی نواحی ندارد، گفت: من عقیده ندارم که همهچیز باید دقیقا به همان شکل که قبلاً اجرا میشد امروز نیز اجرا شود، بلکه ما باید ذائقه مخاطب امروز را در نظر بگیریم. ما باید به سمتی برویم که این موسیقی را به مردم معرفی کنیم چون واقعاً مخاطب دارد و اگر به خوبی معرفی و ارائه شود مردم توجه زیادی به آن نشان میدهند. شاید تعصب زیاد بر روی حفظ و نگهداری موسیقی به همان شکلی که بوده است باعث شده امروزه کمتر به آن پرداخته شود. به نظر من میتوان تغییراتی در این موسیقی ایجاد کرد که در عین حفظ اصالت، مناسب ذائقه مخاطب امروز باشد. اما اگر بخواهیم با تعصب برخورد کنیم و نگاه موزهای به آن داشته باشیم باعث میشود همین تعداد مخاطب را نیز از دست بدهد.
او درباره نحوه به روز کردن موسیقی نواحی گفت: همه هنرمندان این توانایی را ندارند زیرا شناخت خوب و کاملی از آن موسیقی ندارند و در نتیجه کاری که انجام میدهند نه تنها خدمتی به این موسیقی نمیکند بلکه به هویت آن ضربه میزند. ما ظرفیتهای فراوانی در موسیقی نواحی داریم و برای نوآوری در آن ابتدا باید ظرفیتها را شناخت. درعینحال جوانان مستعد زیادی نیز هستند که اصالتها را میشناسند و توانایی نوآوری را دارند اما مورد حمایت قرار نمیگیرند. در همه جای دنیا حمایت از میراث ناملموس و به ویژه موسیقی نواحی وظیفه بخش دولتی است و این بخش باید به هنرمندان کمک کند، اما به جز یکی دو موسسه خصوصی که در این زمینه فعالیت میکنند هیچ پشتوانهای برای هنرمندان نواحی وجود ندارد.
بزرگ نیا با اشاره به استاد خالو قنبر راستگو و شرایط نامناسب زندگی او گفت: قبلا اساتید موسیقی نواحی در مراسم شادی و عزا حضور پیدا میکردند و درآمدی داشتند، اما امروزه تغییراتی باعث شده که چنین درآمدی را از دست بدهند و مشکل معیشتی پیدا کنند. تعداد استادان مطرح موسیقی نواحی کمتر از ۱۰۰ نفر است و دولت میتواند به آنها کمک کند. این افراد بسیار نجیب هستند و دست به سوی کسی دراز نمیکنند و تنها توقع آنها این است که کاری اجرا کنند و آثار آنها خریداری شود.
بزرگ نیا افزود: هر کشوری اگر چنین گستردگی فرهنگ و قومیتی داشت قطعاً حمایت بسیاری از این هنرمندان میکرد. متأسفانه هنرمندان موسیقی نواحی ایران هیچ صنفی ندارند، در حالی که باید با هم متحد شوند و صنفی داشته باشند که صدای هنرمندان نواحی را به گوش مسئولین برساند. بخش دولتی میتواند امروز نقش مهمی ایفا کند و بخشی از پولی که سرمایه ملت است را به هنرمندان نواحی ایران که میراث ناملموس این کشور هستند اختصاص دهد.
در ادامه برنامه احسان عبدی پور درباره استفاده محدود آهنگسازان از موسیقی نواحی ایران گفت: بخشی از این مسئله به عدم شناخت آنها برمیگردد. آنها شناختی از نغمههای موسیقی نواحی مختلف ایران و ویژگیهای آن ندارند که بتوانند نغمات را با موسیقی خود پیوند بزنند.
بخش دیگر نیز به مسائل فرهنگی ما برمیگردد و همانطور که خیلی از افراد تلاش میکنند لهجه بومی خود را از بین ببرند و فارسی را بدون لهجه صحبت کنند، این اتفاق در موسیقی آنها نیز رخ میدهد و نمیخواهند لهجه موسیقی منطقه خود را وارد کارشان کنند، زیرا احساس میکنند که ممکن است موسیقیشان سطح پایین فرض شود. متأسفانه نسلی از موسیقیدانان در دهههای گذشته رفتاری با موسیقی نواحی داشتند که باعث شد دیدگاه بدی درباره آن به وجود آید و آن را درجه دو و سه بدانند. همین باعث شده که عدهای از موسیقیدانهای نواحی مختلف دوست نداشته باشند لحن موسیقی مناطقشان در کار آنها وجود داشته باشد. این در حالی است که موسیقی نواحی ریشه موسیقی ایرانی است و هنرمندان ما باید این مسئله را درک کنند.
او درباره اینکه امروزه موسیقی نواحی در ایران منسوخ شده است یا ن، گفت: این مسئله در نواحی مختلف تفاوت دارد. ممکن است در بعضی از مناطق کاملا منسوخ شده باشد اما در منطقههای دیگر کاملا پویا ادامه پیدا کند. نکته دیگری که در این بحث اهمیت دارد مسئله رسانه است. وقتی کسی رادیو و تلویزیون ایران را ببیند احساس میکند که موسیقی نواحی منسوخ شده است، زیرا عملاً این موسیقی از رسانهها پخش نمیشود و اکثریت موسیقی که از آن شنیده میشود پاپ است. اما با وجود همه مشکلات خوشبختانه جوانان همچنان در بعضی مناطق استقبال خوبی از سازهای محلی میکنند و مشغول فراگیری آنها هستند، اما متأسفانه به نظر میرسد مسئولین قصد نابودی این نوع موسیقی را دارند.
عبدی پور درباره مرز نوآوری در موسیقی نواحی گفت: این مسئله نیز به شناخت هنرمند برمیگردد. کسی که میخواهد این موسیقی را به شکل دیگر به مخاطب ارائه کند باید درک زیادی از موسیقی و فرهنگ منطقه داشته باشد و پس از آنکه به شناخت کافی رسید و سالها آن موسیقی را تکرار کرد، از تکرار زیاد آنها میتواند به مرور حرفهای خود و ناگفتههایی که از درون خودش تراوش میکند را به مردم ارائه کند. اما من افرادی را در مناطق مختلف دیدهام که به دلیل ضعفی که در این موسیقی دارند ادعای نوآوری میکنند و میگویند قصد دارند کار جدیدی انجام دهند.
او درباره اینکه موسیقی کار در نواحی مختلف ایران کمرنگ شده است گفت: دلیل نخست آن معیشت است. مردمی که دغدغه معیشت دارند به دنبال موسیقی نمیروند. امروزه جوامع پیشرفته در حال برگشت به اصالتهای خود هستند و سندسازی میکنند تا بگویند چه چیزهایی در گذشته داشتهاند، اما جامعه ما در شرایطی است که به جای اینکه به چنین مسائلی بپردازیم همه مردم به دنبال مسائل اقتصادی و زندگی روزمره هستند.