برنامه «سه روز با عزتالله انتظامی» در قالب برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران از 5 تا 7 شهریور در تالار استاد شهناز برگزار شد. بر این اساس نه فیلم با بازیگری عزتالله انتظامی به روی پرده رفتند؛ دوشنبه 5 شهریور سه فیلم «ناصرالدین شاه اکتور سینما»، «روسری آبی» و «دایره مینا» به نمایش در آمدند. سهشنبه 6 شهریور فیلمهای «اجارهنشینها»، «خانهای روی آب» و «ستارخان» به روی پرده رفتند. چهارشنبه 7 شهریور نیز سه فیلم «حاجی واشنگتن»، «بانو» و «صادق کرده» به نمایش در آمدند. در روز پایانی این برنامه نیز نشست گفتوگو درباره عزتالله انتظامی با حضور کیوان کثیریان، سحر عصر آزاد، پوریا ذوالفقاری و غزاله سلطانی برگزار شد.
به تعادل رساندن کاراکتر واقعی و کاراکتر داستانی
در این نشست کثیریان درباره ویژگیهای زندهیاد انتظامی گفت: کاراکتر عزتالله انتظامی به شخصیتهایی که در فیلم بازی کرده بود هم تسری یافت. یک نوع شیرینی یا طنازی در وجود او بود که خارج از عرصه سینما نیز دیده میشد. او این طنازی را در جدیترین حالات نیز با خود به همراه داشت، همانطور که در بسیاری از نقشهایی که برای او نوشته شد یا آنها را بازی کرد، آنرا میبینیم.
این منتقد سینمایی افزود: این طنازی حتی گاهی با کلمات رکیک و ناسزا همراه میشد، شاید به این دلیل که آن نقشها را به کاراکتری نزدیک کند که مورد پسند خودش بود. صراحت کلام مرحوم انتظامی در حدی که از کلمات رکیک نیز استفاده میکرد، یک ویژگی به شخصیت میدهد که او را به آدمهای واقعی نزدیک میکند. یعنی به آدمهایی که اتوکشیده نیستند و تر و تمیز حرف نمیزنند. به همین دلیل ارتباط او با عامه مردم راحتتر برقرار میشد و در مجامع نیز بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. در شرایطی که این طنازی در هیچکدام از بازیگران همنسل او وجود ندارد. گویا این طنازیها فقط از ایشان پذیرفتنی بود و اگر زبان دیگر بازیگران بزرگ سینمای ایران مطرح میشد، مورد قبول مردم واقع نمیشد.
وی ادامه داد: او از نسل بازیگرانی بود که از تئاتر وارد سینما شدند. شیوه مواجهه بازیگر با نقش، در تئاتر بسیار متفاوت از سینماست. اینها بازیگرانی بودند که در دوران پیش از انقلاب زیاد فیلم بازی نکرده بودند و اگر بازی میکردند نیز در فیلمهای به اصطلاح «موج نو» و متفاوت از جریان اصلی سینما بود. مالِ خود کردنِ نقش و مهمتر از آن تحلیل نقش، ویژگی بازیگران تئاتر است. چون در تئاتر نه کات وجود دارد و نه کلوزآپ و نه استراحت. لازم است نفس به نفس با تماشاگر پیش بروند و برای این کار نیاز دارند تحلیل درستی از نقش داشته باشند. اساسا تمام تمرینات و کلنجار رفتن با متن و نقش، پیش از رفتن روی صحنه تئاتر اتفاق میافتد. به همین دلیل بازیهای درخشانی از این بازیگران به یاد داریم.
کثیریان در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: نقشهایی که زندهیاد انتظامی بازی کرده بود را تا حد زیادی با اسم به یاد داریم؛ مثلا وقتی به ناصرالدین شاه فکر میکنیم ناخودآگاه به یاد او میافتیم. این نشان میدهد که میزان باورپذیری نقشهایش بالا بوده، هرچند که باز هم خودِ انتظامی را در آن پررنگ میبینیم. این به تعادل رساندن کاراکتر واقعی و کاراکتر داستانی کار بسیار دشواری است که درباره انتظامی بیش از دیگر بازیگران سینمای ایران اتفاق افتاده است. وقتی «عباس آقا سوپرگوشت» را با اسم به یاد داریم، یعنی چنین تعادلی برقرار شده است. ضمن اینکه کارنامه او پر از نقشهای کوتاهی است که گاه بیشتر از نقش اول همان فیلمها به یاد مانده است.
انتظامی نبض مخاطب ایرانی را در دست داشت
پس از آن سلطانی اظهار داشت: من این شانس را داشتم که از سال 1378 مرحوم انتظامی را بشناسم و بعد بهواسطه ساخت فیلم مستند و نوشتن کتاب با او در ارتباط باشم. این مراوده برای من شانسی بزرگ در زندگی محسوب میشود. چشمهای انتظامی انرژی عجیبی داشت. او بسیاری از حرفهایی که قصد داشت در یک فیلم مطرح کند را بهشکلی گویا با چشمهایش بیان میکرد. جدا از بازی با چشم، مرحوم انتظامی کنترل بالایی روی صدای خود داشت. هر کدام از نقشهایی که ایشان بازی کرده بود با دیگری تفاوت داشت و نمیتوانم دو نقش مشابه در کارهای او پیدا کنم. صداسازی او و کاراکتری که به هر نقش میداد، در هر فیلم متفاوت بود.
وی ادامه داد: به گفته مرحوم انتظامی، او عشق خود را در بازیگری پیدا کرده بود و اینکه بتواند کاری کند که موجب شادی مردم و محبوبیت نزد آنها شود. بهشخصه کمتر کسی را دیدهام که اینگونه عاشق کارش باشد. او میگفت من از جوانی خودم چیزی نفهمیدم، جوانی بچههایم را ندیدم و مدام مشغول کار بودم. مرحوم انتظامی خانواده و همه چیزش را فدای کارش کرده بود.
سلطانی در پایان گفت: انتظامی در زندگیاش ترکیبی عجیب بود از خودش و نقشهایش. شما در رفتارهای روزمره او با آن طرز حرف زدن و نوع نگاه کردن، ناخودآگاه به یاد نقشهایش در برخی فیلمها میافتادید. یعنی انتظامی و نقشهایش خیلی با هم عجین و غیرقابل تفکیک بودند. آن طنازی و شیطنت نیز یک ویژگی شخصیاش بود که از کودکی به همراه داشته است. مثلا اکثر رقصها، ناسزاها و آوازها را خود وارد فیلمنامه میکرد. او این کارها را بهخوبی بلد بود و این یکی از دلایل محبوبیتش محسوب میشود. انتظامی میدانست مخاطب ایرانی چنین ویژگیهایی را دوست دارد و با آن ارتباط میگیرد. او از کف جامعه برآمده بود و از دهه 20 در پیشپردهخوانی و تئاتر حضور داشت، بنابراین نبض مخاطب ایرانی را همهجوره در دست داشت. شاید مهمترین هدف او در بازیگری این بود که وارد قلب مخاطب شود. به نظر من در این مسیر کاملا موفق بود.
انتظامی حسرتی برای ما باقی نگذاشت
در ادامه ذوالفقاری به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: پس از درگذشت عزتالله انتظامی به نظر میرسید همه علاقه داشتند دردنامهای بنویسند و مثلا در مورد کارهای انجام نشده او حرف بزنند. چون ما عادت کردهایم بزرگانمان در شرایطی ترکمان کنند که کارهای انجام نشده فراوانی برایشان باقی مانده باشد. مثلا در مورد مرحوم حمید سمندریان یا مرحوم ایرج کریمی. به نظر میرسید برای انتظامی نیز چنین تلاشی در جریان بود، در حالیکه به قول هوشنگ گلمکانی، ما در مورد عزتالله انتظامی حسرتی نداریم. او شاهنقشهای خودش را بازی کرد، در بهترین آثار کارگردانان چند نسل نقشآفرینی کرد و زمانی به سینما آمد که کاملا به سبک شخصی خود دست پیدا کرده و صاحب شمایل شده بود. انتظامی در سیر فعالیت در سینما نبود که صاحب شمایل شد، بلکه از عرصه تئاتر مشخصههایی را به همراه داشت.
وی اضافه کرد: او در کنار آموزش دیدنها، آنقدر در کارش پیش رفت و آنقدر فعالیت داشت که آنچه در کتابهای آموزشی بهعنوان نقطه ضعف توصیف میشود را به ویژگی خود تبدیل کند. تنها بازیگران بزرگ دنیا چنین ویژگیای دارند. همانطور که مثلا در کلاسهای رماننویسی به شما میگویند از جملات ساده و کوتاه استفاده نکنید، اما نویسنده نابغهای مثل همینگوی همین را تبدیل به سبک خود میکند. در نسل بازیگران بعد از انقلاب، خسرو شکیبایی واجد این ویژگی بود. او آن شیوه تلفظ حرف «سین» را که شاید عدهای نقطه ضعف بپندارند، به مشخصه خود تبدیل کرد. یکی از ویژگیهای بازی شکیبایی و بیانش، همین تلفظ «سین» بود. در مورد عزتالله انتظامی، جویده جویده حرف زدن و بیان کردن جملات در میانهی دیالوگ و غُر زدن تبدیل به یک ویژگی شده بود. ما او را با ترکیب همین شیوه دیالوگ و رفتار طلبکارانه و شیرینیهای شخصی که با تکنیک مخلوط میکند، میشناسیم.
این منتقد سینمایی ادامه داد: باید خوشحال باشیم که حداقل یکی از بزرگانمان را بدون حسرت بدرقه کردیم. انتظامی توانست کارنامهای پربار از خود بهجا گذارد. تنها نکته عجیب در مورد او این بود که برای هیچکدام از نقشهای خوبش جایزه نگرفت. مثلا برای «اجارهنشینها» و «ناصرالدینشاه اکتور سینما» به او جایزه ندادند، اما برای «روز فرشته» یا «گراند سینما» جایزه دریافت کرد. البته جایزه «اجارهنشینها» را در رقابتی سخت با «ناخدا خورشید» به داریوش ارجمند باخت و در آن سال هر دو امکان دریافت این جایزه را داشتند. اما اینکه انتظامی برای ایفای نقش در «ناصرالدینشاه اکتور سینما» جایزه نگیرد و جایزه به فرامرز صدیقی برای فیلم «دادستان» تعلق بگیرد که یک فیلم دوبله بود، عجیب به نظر میرسد. در واقع جایزههایی که انتظامی گرفت حق او بود، ولی شاید باید برای نقشهای دیگری آنرا دریافت میکرد.
انتظامی؛ فراتر از آموزشهای آکادمیک
ذوالفقاری افزود: مجموعه این عوامل انتظامی را برای ما دلنشین کرد. اگر برای شخص او نقش نوشته میشد به این دلیل بود که با همین ویژگیهای میتوانست تلورانسی ایجاد کند و خود را برای بازی در طیف متنوعی از نقشها آماده کند. او سه دوره آموزش دید و در آخر نیز مانند هر هنرمند بزرگ دیگری، در برخورد با نقش به سبک شخصی خود رسید. اینکه نقشهای برای عزتالله انتظامی نوشته میشد، امری استثنایی در سینمای ماست. چون سینمای ایران اساسا کوچکترین احترامی برای شمایل بازیگر قائل نبوده است؛ بزرگترین اعتباری که ما به بازیگران دادهایم، این بوده که بگوییم فلان بازیگر از شمایل اصلیاش فاصله گرفته است. مثلا فرامرز قریبیان واجد ویژگیهاییست و وقتی اینها را کنار میگذارد و «مرد بارانی» را بازی میکند به او سیمرغ میدهند. یعنی وقتی شمایل او در اوج است، تحویلش نمیگیرند. از این جهت انتظامی خیلی خوششانس بود که برایش نقش نوشته میشد و جایگاهی داشت که میتوانست چیزهایی را به نقش اضافه کند. البته کارگردان نیز مطمئن بود که حاصل کار چیز بهتری خواهد شد.
وی در ادامه اظهار داشت: جدا از اینها چیزی وجود داشت که برای عزتالله انتظامی جذابیت داشت و شاید به روحیه شیطنتآمیز او مربوط باشد؛ اینکه چیزهایی را برای نقش طراحی کند، مثلا اینکه این نقش چگونه حرف میزند، تن صدایش باید چطور باشد، حرکاتش چه شکلی است و.. . چنین چیزهایی را نمیتوان در آکادمی آموزش داد. در آکادمی نهایتا به شما میگویند به چنین چیزهایی هم فکر کنید، اما نمیتوانند بگویند چطور آنرا عملیاتی کنید.
تاثیر همنشینی با روشنفکران
این منتقد سینمایی اضافه کرد: یک نکته نباید در مورد عزتالله انتظامی مغفول بماند؛ بخشی از خلاقیت ذهنی و ایده داشتن او، به همنشینی با طیفی از جریان روشنفکری مربوط است که چندان سخنی از آن مطرح نمیشود. مثلا شکل رابطه او با عبدالحسین نوشین در زمانی که نوشین تئاتر مدرن را وارد ایران کرده بود. این رابطه آنقدر جدی بود که در زمان برخورد با حزب توده، نوشین مدتها در خانه انتظامی پنهان میشود. ما با بازیگری نخبه طرفیم، که نخبه و روشنفکر بودنش را در مصاحبههایش مطرح نمیکند بلکه آنرا وارد کار خود میکند. به همین دلیل است که او در میان طیف متنوعی از روشنفکران تا مردم کف خیابان محبوبیت داشت. امروز تصور بر آنست که برای کسب محبوبیت عامه مردم، شما باید تن به بازی در برخی فیلمها بدهید. در حالیکه عزتالله انتظامی هرگز چنین کاری نکرد و تن به ابتذال نداد، و در عین حال در قلب طیف گستردهای از مخاطبان جا دارد.
ذوالفقاری در پایان گفت: متاسفانه نسل متولد اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 آثار انتظامی را ندیدهاند و از اهمیت آگاهی ندارند. در ایران دولت متولی پخش مجدد آثار درخشان سینمای ایران نمیشود و به این ترتیب نسل جدید حتی نمیداند چرا عزتالله انتظامی لقب «آقای بازیگر» گرفته است. امیدوارم آثار او به نمایش در بیاید و مهمتر از آن، گفتگوهایش خوانده شود. برخلاف آنچه امروزه رایج است، انتظامی به هیچ وجه اهل نظر دادن در مورد همه چیز نبود. اینطور نبود که در مورد نتایج فوتبال تا فلان تصمیمات سیاسی اظهارنظر کند، در حالیکه چهرهای موجه بود که هر تکجملهاش میتوانست اثرگذار باشد. به معنای واقعی کلمه باید گفت انتظامی بازیگری بود که با بازیگر ماندنش، از حوزه کاریاش فراتر رفت. او در کار سختگیر بود و نسبت به خودش نیز همین سختگیری را داشت. بخش مهمی از اعتبار انتظامی، حاصل نقشهایی بود که بازی نکرد. او در میان همنسلان خود نیز گزیدهکارتر از بقیه بود و حتی دورههای یکسالهای وجود دارد که در فیلمی بازی نکرده است. او نمیخواست به هر قیمتی بازی کند و از ایدهآلهایش کوتاه نمیآمد.
نبوغ چشمان انتظامی مخاطب را درگیر میکرد
عصر آزاد نیز در توضیح ویژگیهای زندهیاد انتظامی گفت: برای من نیز همچون دیگران، عزتالله انتظامی خاطرات فراوانی ساخته است. در این برنامه صرفا بهعنوان یک کارشناس حضور ندارم، بلکه احساس میکنم باید دین خود نسبت به مرحوم انتظامی را نیز ادا کنم. ویژگیهای منحصربهفردی در شخصیت عزتالله انتظامی قابل مشاهده است. به نظر من یکسری لحظات و وجوه درونی است که بازیگر را در طول زمان، از ورای نقشهای مختلفش، در ذهن ما ماندگار میکند. او افتخارات زیادی در کارنامه خود و سینمای ایران ثبت کرده است؛ اولین جایزه بازیگری برای سینمای ایران در سطح بینالمللی را انتظامی به ارمغان آورد.
این منتقد سینمایی ادامه داد: خوب است در کنار تمامی این افتخارات، به نبوغی که در چشمهای او وجود داشت بپردازیم که در درگیر کردن مخاطب در کاراکترهای مختلفش، تاثیر داشت. همانطور که مرحوم خسرو شکیبایی بهشکلی منحصربهفرد از دستان خود در اکتهایش استفاده میکرد، عزتالله انتظامی نیز انرژیای از چشمانش منعکس و منتقل میکرد و اینرا در تمام نقشهایش میتوان دید. او در تمام آثاری که بازی کرد، طنازیهای خاص خود را داشت. اینجور نگریستن به یک بازیگر به منتقد کمک میکند شمایل بازیگری مرحوم انتظامی را ورای فیلمهایش و بهشکل غیرکلیشهای ببیند.
انتظامی نقشها را ارتقا میبخشید
وی افزود: انتظامی در اغلب کاراکترهایش، از خود چیزی به نقش اضافه میکرد. در واقع ما بهعنوان مخاطب به سالن میرفتیم تا عزتالله انتظامی را در آن نقش ببینیم، نه اینکه آن نقش را مجزا از تصویری که از او داریم ببینیم. ایشان بهواسطه همان طنازی و ارتباطی که با چشم برقرار میکرد، باعث میشد به سینما برویم تا ببینیم یک کاراکتر خاص وقتی از فیلتر انتظامی میگذرد چه شکلی میشود. به این معنا بازیگر از نقشی که بازی میکرد، منفک نبود. شاید برخی چنین چیزی را ناشی از ضعف بازیگر بدانند، اما به نظر من این نشانه قدرت و پتانسیل بالای بازیگر است.
عصر آزاد در پایان گفت: ظرفیتهای بازیگری انتظامی به نویسندگان و کارگردانها امکان میداد که او را در نقشهای مختلفی تصور و تخیل کنند و برای آن نقش متن بنویسند. میتوان حدس زد بهمن فرمانآرا نقش پدر در فیلم «خانهای روی آب» را عبوس و تلخ نوشته باشد، اما وقتی انتظامی را در آن نقش به یاد میآوریم گذشته قدرتمند این آدم و فروریختگیاش نیز به ذهن ما میرسد. انتظامی نقش یک پدر در خانه سالمندان را طوری بازی کرد که صرفا القاکننده ضعف و ترحمبرانگیزی نیست، این نه فقط از موقعیت و دیالوگهای نوشته شده برای آن نقش، بلکه تا حد زیادی از انرژی انتظامی در زمان ایفای این نقش برمیآید. این دو وجه در کنار هم کمک میکند چنین کاراکتری تخت نشود و این صرفا از دل فیلمنامه و ذهن کارگردان بیرون نمیآید. انتظامی از نسل بازیگرانی بود که نقش را نسبت به آنچه روی کاغذ است ارتقاء میدهند.