دومین برنامه «مستندات یکشنبه» یکشنبه ۹ بهمن به نمایش مستند سینمایی «سرزمین خیالی من» به کارگردانی پاتریسیو گوسمان اختصاص داشت.
به گزارش روابطعمومی خانه هنرمندان ایران، دومین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل مجموعه سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، یکشنبه ۹ بهمن به نمایش مستند سینمایی «سرزمین خیالی من» به کارگردانی پاتریسیو گوسمان اختصاص داشت.
پس از نمایش فیلم نشست نقد و بررسی با حضور امید عبدالهی فیلمساز و سامان بیات مجری و کارشناس برگزار شد.
در ابتدای این برنامه عبداللهی گفت: این مستند شباهتهای نزدیکی به حال و روز ما در ایران و این مقطعی که در آن به سر میبریم دارد، از این منظر شاید فیلم بتواند کدهایی به ما بدهد تا متوجه شویم چه چیزی را در پیش رو داریم و باید چه واکنشی داشته باشیم.
وی عنوان کرد: گوسمان یک فیلمساز شیلیایی است، از سال ۱۹۶۸ که او فیلمسازی را شروع میکند یک اتفاق بزرگ در شیلی رخ میدهد که آن کودتای معروف شیلی است و باعث تحولی در تاریخ این کشور و زندگی شخصی این فیلمساز میشود به نحوی که مسیر فیلمسازی گوسمان تغییر میکند، باید بگویم شیلی تاریخ عجیب و غریبی دارد؛ در واقع این کشور در نقطهای از تاریخ به حالتی از رکود اقتصادی و شکاف طبقاتی میرسد که فشار اقتصادی زیاد میشود در همین مقطع السالوادور آلنده چند بار تلاش میکند با احزاب چپ ائتلافی کند و در نهایت در سال ۱۹۷۰ بر خلاف ممانعت آمریکا، با رای اکثریت پیروز و رییسجمهور میشود اما از همان زمان سه سال پر التهاب در شیلی طی میشود که آن مصادف با دوران فیلمسازی گوسمان بوده در حالی که او طرفدار آلنده بوده است.
این فیلمساز ادامه داد: کودتای شیلی شبیه کودتای ۲۸ مرداد ما بوده است به این شکل که وقتی در شیلی آلنده به قدرت میرسد شروع به اعمال سیاستهای خاص میکند که خیلی شبیه رویکرد مصدق بوده است، اصلا باید بگویم دو کودتا از نظر مفاهیم و حضور دستهای خارجی شبیه هم بوده است؛ یکی کودتای ایران و دیگری کودتای شیلی. آلنده در فشارهای متعدد قرار میگیرد، وقتی خیلی ضعیف میشود کودتای نظامی شکل میگیرد و پینوشه در شیلی روی کار میآید. گفته میشود آلنده در روزی که کودتا میشود خودکشی میکند البته یک روایت دیگر هم هست که میگوید او در بمبارانی کشته شده است.
عبداللهی توضیح داد: سقوط آلنده و روی کار آمدن پینوشه ترومای جمعی برای مردم شیلی پدید میآورد. البته باید عنوان کنم ما هم در این بیست سال گذشته کلی تروما داشتهایم، در هر صورت این مسأله باعث میشود گوسمان بهعنوان مستندساز تمام انرژی خود را بگذارد روی اتفاقی که برای مردم شیلی رخ داده است و رسالتی برای خود در نظر میگیرد؛ رسالتش را اینگونه تعریف میکند که تمام فیلمهای خود را مرتبط با آن کودتا و وقایع بعد از آن بسازد به همین ترتیب کودتای شیلی مسیری را برای او پیش میآورد که همچنان هم در فیلمهایش به همان ارجاعاتی دارد.
وی مطرح کرد: پینوشه ۱۷ سال بر مسند سیاست بود، در آن مدت او خیلی ها را داخل دریا میریزد برای خیلیها گور دسته جمعی ایجاد میکند و… پس از سقوط پینوشه، شیلی وارد یک فاز دموکراسی صوری میشود بعد در سال ۲۰۱۹ مردم شیلی شروع به اعتراضات نسبت به قانون اساسی میکنند چون قانون اساسی را پینوشه بنا نهاده بود. فیلمی که دیدید درباره فرایند یک اعتراض مدنی است که گرچه با یک موضوع کوچک کلید میخورد اما به یک اقدام گستردهتر میانجامد؛ یعنی تغییر قانون اساسی.
عبداللهی با اشاره به بخشی از فیلمهای گوسمان گفت: او فیلم مهمی به نام «نبرد شیلی» دارد که این فیلم نقطه عطفی در کارنامه گوسمان است، یکی از ویژگیهای «نبرد شیلی» این است که در ساخت آن یکی از بزرگترین فیلمسازان فرانسه با گوسمان همراهی میکند، گوسمان خودش هم این موضوع را یک شانس در زندگیاش توصیف میکند. «نبرد شیلی» در سه مقطع ساخته میشود بعد هم گوسمان فیلم را توسط عموی خود از شیلی خارج میکند تا کارهای فنی آن در فرانسه انجام شود. این فیلم مقاطع قبل و بعد از کودتا را دنبال میکند و در سه قسمت عرصه شد. یکی از نکات «نبرد شیلی» این است که فیلمبردارش دستگیر و سپس در کمپهای کار اجباری پینوشه شکنجه و کشته میشود که گوسمان بعدها در فیلمی به این موضوع اشاره میکند.
وی گفت: «نبرد شیلی» تا دهه ۱۹۹۰ اجازه اکران نداشت اما گوسمان تلاش کرد چندین سال بعد با کاهش دیکتاتوری پینوشه خاطره جمعی مردم شیلی را بازیابی کنید. به طور کلی وقتی حکومتهای تمامیتخواه روی کار میآیند همه چیز را مصادره میکنند و نمیگذارند گذشتهها به درستی روایت شود با این حال «نبرد شیلی» چند سال بعد در شبکههای کابلی شیلی اکران شد اما با توجه به محدودیتهای حاکم بر کشور فقط آن دسته از جامعه شیلی که پول پرداخت میکردند توانستند فیلم را ببینند.
عبداللهی اظهار کرد: در کشور ما اگر با موبایل از اعتراضات فیلم بگیرید تیر میخورید ولی در اعتراضات کشورهای دیگر میبینید که فیلمبردار و عکاسان زیادی برای ثبت لحظات در میدان حضور دارند. میخواهم بگویم مناسبات در ایران و خارج از ایران فرق دارد. گوسمان از جایی به بعد احساس میکند باید از وقایع فاصله بگیرد و بعد آنها را بازیابی کند.
عبداللهی مطرح کرد: سینمای گوسمان در ابتدای مسیر کاملا یک سینمای مستند گزارشی قراردادی کلیشهای بود درواقع دنبال نگاههای مدرن نبود اما از «نبرد شیلی» به بعد به دلیل مهاجرت، مطالعات و مراودات زیاد وارد ساحت جدیدی از سینمای مستند شد یعنی وارد فاز مستندهای تعاملی شد، در اینگونه مستندها فیلمساز خودش را بین کنش و واکنشها درگیر میکند و به یک کنشگر اجتماعی هم تبدیل میشود یعنی صرفا مشاهدهگر و روایتگر نیست. به عبارتی خودش را در فیلم و سوژه درگیر میکند.
این فیلمساز ادامه داد: گوسمان هیچوقت در فیلمهایش قضاوت شخصی نمیکند و مانیفست سیاسی ارایه نمیدهد، همیشه سعی میکند این فاصله را حفظ کند تا فیلم آلوده نگاههای سیاسی شخصیاش نشود و در کنار مردم باشد. با این حال در آثارش یک روایت درگیرکننده دارد. او همواره نگاه انسان دوستانه در فیلمهایش دارد و رسالتش حفظ خاطره جمعی هموطنانش است.
عبداللهی بیان کرد: گوسمان انگار سعی نگاه مسیر همان رییسجمهور محبوب خود (آلنده) را در فیلمهایش تکرار کند اما هیچوقت این را به صراحت نمیگوید. تمام فیلمهای او در تلاش است تا نگذارد در گذر زمان و آمدن حکومتهای فاشیستی، یاد جمعی یک جامعه از بیرن برود بلکه سعی میکند این خاطرات جمعی را به نسل بعدی منتقل کند.
وی بیان کرد: ما هم در ایران حالا در یک مقطع تاریخی زندگی میکنیم و ضروری است بتوانیم از وقایع انقلاب ۵۷ و بعدش بدون سوگیری و شفاف تحلیلهایی در قالب فیلم ارایه کنیم اما بعد از انقلاب چند فیلم مستند مستقل درباره پهلوی و انقلاب ساخته شد؟ باید بگویم بعد از پیروزی انقلاب تلویزیون تمام تلاشش را کرد تا دوران پهلوی را بد جلوه بدهد در مقابل هم گروههای خارجنشین به شکل دیگری مسایل پهلوی و جمهوری اسلامی را به خورد مخاطب دادند به همین ترتیب انگار اصلا یک نگاه صادقانه در آثار وجود ندارد، این امر یک خلا ایجاد میکند بر همین اساس در گذار تاریخی نمیتوانیم تصمیم درست جمعی بگیریم.
عبداللهی با اشاره به مستند «سرزمین خیالی من» اظهار کرد: همبستگی که در انقلاب ۲۰۱۹ شیلی شکل گرفت یک همبستگی انسانی است و دگرخواهی در آن وجود دارد یعنی مردم یک همبستگی دارند؛ چیزی که هنوز در جامعه ما اتفاق نیفتاده است، ما هنوز درگیر مسایل حزبی هستیم با این حال ما در دوران گذار مهمی هستیم اما انگار آن همبستگی در انقلاب ۲۰۱۹ شیلی را نداریم درواقع به خاطر استبدادی که وجود داشته و بهخاطر فشارهای آن وریها هیچ چیزی شفاف نیست و ممکن است باز هم یک خطای اجتماعی دیگر کنیم.
این فیلمساز با بیان اینکه فرایند دموکراسی طولانی است، عنوان کرد: امروز در شیلی با گذشت چند سال هنوز یک دموکراسی صوری برپاست. با این حال هم مقطعی که در آن زندگی میکنیم و حوادثی که بر سر ما میگذرد شباهتهایی به انقلاب اخیر شیلی دارد مثل بحث زنان، جنبش بدون رهبر، مطالبهگری و… .
عبداللهی اظهار کرد: گوسمان متریال زیادی برای ساخت «سرزمین خیالی من» هم در دست داشت اما جامعه ما از حوادث اخیر چقدر فیلم در دست دارد؟ ما به شدت دچار این خسران هستیم. ما فقط یک سری ویدیوهای مردمی داریم اما این موضوع برای انتقال پیامی به نسلهای بعد کافی نیست. حسرت من از این جهت اس که چرا نمیتوانم با دوربینم به خیابان بروم و با مردم صحبت کنم این در حالی است که بحثهایی که مردم در کوچه و خیابان با هم دارند یک نوع تاریخ شفاهی است، این فقدان وجود دارد و قطعا مردم یک جامعه با این فقدان خاطره جمعی دچار مشکلات مکرر میشوند.
در پایان این برنامه حاضران به طرح پرسشهای خود درباره این مستند پرداختند.