محمدمهدی عسگرپور تهیهکننده و کارگردان سینما به عنوان مدیرعامل خانه هنرمندان ایران انتخاب شد. به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، اعضای شورای عالی خانه هنرمندان ایران در جلسه روز…
پانصدودهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش «شکارچی گوزن» ساخته مایکل چیمینو محصول سال ۱۹۷۸ اختصاص دارد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، اولین جلسه از مرور فیلمهای مریل استریپ بازیگر برجسته آمریکایی در سینماتک خانه هنرمندان ایران که روز دوشنبه ۶ تیر ۱۴۰۱ از ساعت ۱۷:۳۰ در سالن ناصری برگزار میشود، به نمایش فیلم «شکارچی گوزن» به کارگردانی مایکل چیمینو اختصاص دارد.
پس از نمایش فیلم، کامیار محسنین به نقد و بررسی آن میپردازد.
اوستا محمودوند در جلسه نقد و بررسی «سیزده قاتل» عنوان کرد که تاکشی میکه فیلمسازی است که حتی تارانتینو را به سینمای خود جلب کرد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصدوششمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران روز دوشنبه ۳۰ خرداد به نمایش «سیزده قاتل» ساخته تاکشی میکه محصول سال ۲۰۱۰ اختصاص داشت که پس از نمایش فیلم اوستا محمودوند با اجرا و کارشناسی جلسه توسط سامان بیات، به نقد و بررسی آن پرداخت.
نمایش «اطلاع ثانوی» به کارگردانی مینا میرزاآقا این شبها در خانه هنرمندان ایران در حال اجراست.
به گزارش روابطعمومی خانه هنرمندان ایران، نمایش «تا اطلاع ثانوی» به نویسندگی و کارگردانی مینا میرزاآقا هر شب ساعت ۱۹ در تماشاخانه استاد عزتاله انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه میرود.
در این نمایش به ترتیب ورود به صحنه پانتهآ مرزبانیان، زهرا بهروزمنش و بهتاش ساکنین به ایفای نقش میپردازند.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «احتمال میدهند جنگ بزرگ بعدی، از این خانه شروع شود.»
اجرای این نمایش که از از ۲۲ خرداد در خانه هنرمندان آغاز شده است، تا ۱۳ تیر ادامه خواهد داشت.
علاقمندان برای تهیه بلیت این نمایش میتوانند به سایت تیوال بهنشانی www.tiwall.com مراجعه کنند.
حسین عیدیزاده منتقد سینما در پانصد و پنجمین سینماتک خانه هنرمندان ایران بیان کرد فیلم «اعترافات» به سراغ مسائلی رفته است که اساساً در سینما تابو هستند.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در پانصدوپنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، روز گذشته ۲۳ خردادماه فیلم سینمایی «اعترافات» ساخته تتسویا ناکاشیما به نمایش درآمد و پس از آن حسین عیدیزاده منتقد سینما به نقد و بررسی این فیلم پرداخت.
پانصدوپنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش «اعترافات» ساخته تتسویا ناکاشیما محصول سال ۲۰۱۰ اختصاص دارد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نهمین جلسه مرور فیلمهای تاریخ معاصر سینمای ژاپن در سینماتک خانه هنرمندان ایران که روز دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ از ساعت ۱۷ در سالن استاد شهناز این مجموعه برگزار میشود، به نمایش فیلم «اعترافات» به کارگردانی تتسویا ناکاشیما اختصاص دارد.
پنجمین هفته معماری اسپانیا با سخنرانی دو معمار برجسته در خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مراسم افتتاحیه پنجمین هفته معماری اسپانیا عصر روز پنجشنبه ۱۹ خرداد با حضور سفرای کشورهای مختلف و جمعی از علاقهمندان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم آنخل لوسادا فرناندس سفیر کشور اسپانیا در ایران ضمن خوشامدگویی به حضار و سفیر کشورهای کوبا و چین عنوان کرد: برای من افتخار بزرگی است که این مراسم را افتتاح میکنم، این مراسمی است که از سالهای دور با همکاری دانشگاه شهید بهشتی، نماینده دانشگاه پلیتکنیک مادرید و... برگزار میشود، در طول همه این سالها حضور معماران اسپانیایی مایه افتخار من بوده است. امروز افتخار داریم از حضور استانیسلاو روکا و فرانسیسکو مانگادا بهرهمند شویم.
وی ادامه داد: در این کنفرانس سخنان دو معمار برجسته را میشنویم و از دیدگاه، تجربه و دانش آنها درباره معماری معاصر بهرهمند میشویم، همچنین در همینجا یعنی خانه هنرمندان ایران نمایشگاهی از آثار این دو معمار داریم که میتوانیم تجسمی از کار و آثار خلاق آنها داشته باشیم.
سفیر اسپانیا مطرح کرد: در اینجا میخواهم خلاصهای از بیوگرافی این دو معمار بگویم و بعد هم درباره روابط بین ایران و اسپانیا از دیدگاه معماری صحبت کنم. روکا دارای دکترای معماری و استاد تمام دانشگاه کاتولینیا است که به دانشگاههای معتبری دعوت شده، در ردههای مختلف در زمینه شهر، مکان و معماری فعال بوده و به صورت تخصصی در ساختمانها و فضای عمومی کار کرده، او همچنین برنده چند جایزه ملی و بینالمللی شده است. فرانسیسکو مانگادو هم معمار و اقتصاددان است که در دانشگاههای معتبر هاروارد، کرنل، میلان و... به تدریس پرداخته، وی همچنین برنده چند جایزه معتبر جهانی شده است.
فرناندس بیان کرد: باید بگویم به عنوان یک سفیر من را هیچ چیز بیشتر از این خوشحال نمیکند که در اینگونه مراسمها باشم و روابط و مشترکات بین ایران و اسپانیا را پیدا کنم. در این هفت، هشت ماهی که در ایران هستم، شانس این را داشتم که در چند مراسم حضور داشته باشم و برخی از آنها را افتتاح کنم.
سفیر اسپانیا با اشاره به تأثیر معماری ایران در اسپانیا و پیشینه تاریخی معماری بین ایران و اسپانیا مطرح کرد: باید به باغهای ایرانی، قلعهها، گنبدها و... اشاره کنم. باغهای ایرانی در واقع یک فضای محصور و دارای آب هستند، وقتی به آنها نگاه میکنیم خاطرهای از بناهای اسپانیایی به یادمان میآید که نشان از تأثیر معماری ایران در اسپانیا دارد. مورد بعدی استحکامات است، قلعههای استراتژیکی که سرتاسر اسپانیا وجود دارد، نشاندهنده تاثیر معماری کاروانسراهای ایرانی است. عنصر گنبد و طاقها هم از ایران به سمت اسپانیا رفته، این نمونه کوچکی از تاثیر ایران در اسپانیا بوده ولی اسپانیا هم در معماری ایران تاثیر داشته است.
وی توضیح داد: در کتاب «چهارصد سال روابط ایران و اسپانیا» آمده است فردی که در دربار فیلیپ دوم بود، زمانی به عنوان سفیر به ایران آمد تا با شاه عباس صفوی دیدار کند و به تفاهمی درباره امپراطوری عثمانی برسند. وقتی به اصفهان میرسد، به او میگویند شاه نیست و ملاقات امکانپذیر نیست، بنابراین سفیر تصمیم به سفر در ایران میگیرد و به تختجمشید میرود، به همین ترتیب در کتابش هم توضیح دقیقی از تخت جمشید با جزییات زیاد داده است. او با کتابی که منتشر میکند و با توجه به شناخت خوبی که از معماری داشته است، میتواند تخت جمشید را به دنیا معرفی کند. بنابراین این تعامل از قدیم بین ایران و اسپانیا وجود داشته و اسپانیا تلاش کرده است این شناخت از ایران بیشتر شود البته فرهنگ همیشه در تقویت این شناخت کمک کرده است.
سپس استانیسلاو روکا هم پشت تریبون قرار گرفت و گفت: همانطور که سفیر گفت معماری میتواند باعث شود ملتها، قومها و فرهنگها به هم نزدیک شوند. در همینجا باید بگویم در دانشگاهی که من تدریس میکنم دو نفر از دانشجویان خوب مقطع دکتری ایرانی بودند. خوشحالم از اینکه در اینجا حضور دارم و به عنوان معاون دانشگاه کاتالونیا میتوانم بگویم که دانشجویان ایرانی از بهترینها بودند، برخی از آنها حتی در دانشگاههای معتبر استاد هم شدهاند. همینطور مفتخرم که این صحبتها را در کنار مانگادو دارم چون ایشان یکی از چهرههای برجسته معماری بینالمللی هستند.
وی در ادامه با نشان دادن ماکتهایی به نقد و بررسی معماری آنها پرداخت.
در ادامه فرانسیسکو مانگادو روی صحنه آمد و بیان کرد: در وهله اول از آقای سفیر تشکر میکنم که این امکان را به وجود آورد تا این هفته معماری برگزار شود از حضور سفرای کشورهای برادر اسپانیا هم تشکر میکنم.
وی عنوان کرد: یکی از متفکران پستمدرن فرانسه میگوید وقتی جامعهای هویت خود را از دست میدهد، آنچه اهمیت پیدا میکند ظاهر ساختمانهاست، میخواهم بگویم با این تفکر معماری چقدر بیمعنا میشود، در معماری فقط ظاهر مهم نیست چون معمار باید خدمات ارایه بدهد.
مانگادو اظهار کرد: معماری این قابلیت را دارد که جامعه را متحول و شرایط زندگی افراد را بهتر کند، متاسفانه هماکنون شاهد معمارهایی هستیم که به ظاهر توجه میکنند. این افراد به دو دسته تقسیم میشوند؛ معمارهایی که به اهداف سودجویانه فکر میکنند و دسته دوم آنهایی که میخواهند خود را معرفی کنند اما ما به عنوان معمار باید به یک سری واقعیتهای ملموس، انتظارات سیاسی و اجتماعی، شرایط اقتصادی، صنعتی و... پاسخ بدهیم همینطور از همه مهمتر باید یک پاسخ فنی به اتفاقاتی که میافتند، بدهیم چون معمارها سازنده هستند.
این معمار مطرح کرد: گاهی در مصاحبهها از من میپرسند آیا تو از معمارانی هستی که ساختمانهایی میسازی که کارکردی داشته باشند یا بیشتر ساختمانهای صرفاً زیبا میسازی که در پاسخ، میگویم این سوال احمقانه است چون هیچ زیبایی در ساختمانی که کارکردی نداشته باشد وجود ندارد، زیبایی وقتی ایجاد میشود که عملکرد خوبی داشته باشیم. من همیشه به دانشجویان میگویم مشکلاتی که مطرح میشود مشکل نیست بلکه فرصت است.
وی عنوان کرد: من مخالف این هستم که دانشگاههای معماری به سمت تربیت نقاش میروند بلکه در این دانشگاهها باید معمار تربیت شود.
فرانسیسکو مانگادو هم در ادامه با نمایش ماکتهایی به ارائه توضیحاتی درباره نحوه معماری آنها پرداخت.
در ادامه فرانسیسکو مانگادو و استانیسلاو روکا به پرسشهای حضار در زمینه معماری پاسخ دادند.
پایانبخش این مراسم افتتاح نمایشگاه آثار پنجمین هفته معماری اسپانیا بود که تا ۲۳ خرداد میزبان علاقهمندان است.
مراسم تشییع پیکر حمیدرضا حکیمی با حضور جمعی از هنرمندان و نزدیکان این هنرمند فقید در محوطه خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی خانه هنرمندان ایران، مراسم تشییع پیکر حمیدرضا حکیمی هنرمند مجسمهساز صبح روز چهارشنبه ۱۸ خرداد در محوطه خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدا کامبیز صبری که اجرای این مراسم را بر عهده داشت، بیان کرد: این یک ضایعه بزرگ است باید بگویم یکی از افرادی که با ازخودگذشتگی رفتار میکرد حمیدرضا بود، او یک مرد پرتلاش بود، هر فعالیتی که گروه هنرمندان داشتند او در آن حضور فعال و خلاق داشت، شکلگیری زندگی حرفهایاش هم مورد توجه است. باور دارم که در صفحه زندگی نوشته میشود که در سالهای سخت آدمها چگونه رفتار کردند و جایی که خودشان باید اسپانسر خودشان باشند چه کردند پس نوشته میشود عملکرد حمیدرضا به چه صورت بود. او هر کجا بود آشیانهای درست میکرد تا ایدههای خلاق را عملی کند، به عنوان یک دوست میگویم او جانش را بر سر این کار گذاشت، حمیدرضا شهید راه خودش بود و این امر برای ما ارزشمند است، او با این راهی که از خود به جای گذاشته همیشه زنده است، مثلا در همین محوطه اگر قدم بزنید اثری از او را میبینید که عاشقانه است و معنای زندگی را میدهد.
سپس رامین صدیقی از دوستان او و تهیهکننده موسیقی پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: یادم است در یکی از برنامهها به او سر زدم و دیدم مشغول کار بر روی یک اثر حجمی است. به او گفتم چه ایده خوبی داری، اما گفت این اثر برای من نیست و برای هنرمند دیگری است. با این حال حمید با ذوق بسیار به آن هنرمند کمک میکرد. این شعف و ذوقی که برای همراهی در هر راهی داشت، زیبا بود. او همیشه دوست داشت شگفتزده شود، در مراودات همیشه توان شگفت زده شدن را داشت؛ چیزی که ما گاهی اوقات در زندگی فراموش میکنیم. این شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود. حمید خودش بود و این برای من وجه تمایزش با دیگران بود.
وی افزود: حدود ۴۰ سال با حمید دوست بودم. باید بگویم هیچ بازیگری نمیتواند ۴۰ سال نمایشی بازی کند چون بالاخره یک جایی نشان میدهد این یک بازی است اما حمید خودش بود و بازی نمیکرد. هنر او زندگی کردن بود و این لذت جلو رفتن همیشه در روحیات حمید موج میزد.
این هنرمند مطرح کرد: او یک بدهی بزرگ به من دارد؛ چهل سال است هیچ اتفاقی رخ نداد که یک لحظه از دست حمید دلخور باشیم. او یک کدورت به ما بدهکار بود. جای او خیلی خالی است، ولی با توجه به ویژگی حمید باید بپذیریم زندگی در جریان است. این اتفاق هرچند ناگوار است اما او همیشه در یاد ما میماند.
احمد سلیمانی هنرمند مجسمهساز هم روی صحنه آمد و بیان کرد: سخت است در این مراسم بخواهیم از آقای حکیمی صحبت کنیم، به خانواده بزرگوار او و خانواده هنرمندان تسلیت میگویم. در این چند روزه به بچههای مجسمهساز خیلی سخت گذشته است؛ این دومین نفری است که در چند روزه از دست میدهیم.
وی در ادامه اظهار کرد: او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت زیرا این اولین سمپوزیومی بود که تیم اجرایی آن از مجسمهسازان تشکیل شده است، با این حال ما تجربه نداشتیم. یادم است آن زمان در آبان ماه برف میآمد، ماشین بالا نمیرفت، بارگیری سخت بود و ما مراسم افتتاحیه را پیش رو داشتیم اما با تلاش فراوان حجمها را بالا آوردیم و افتتاحیه برگزار شد در این میان آقای حکیمی خیلی به ما کمک میکرد. برای او مهم این بود که به دستیارانش کار یاد بدهد. هر موقع ما با او تماس میگرفتیم با روی باز استقبال میکرد. آقای حکیمی یک کار بسیار زیبا هم برای مشهد ساخت که جالب اینجاست که یکی از کارمندان مشهد که باید کارهای اداری را انجام میداد، یک ایراد به کارش گرفت و آقای حکیمی کمی دلخور شد اما گفت من این مجسمه را با دلم ساختم، واقعاً هم چنین بود، او جانش را گذاشت تا چند کار را به یادگار بگذارد. نامی به نام حکیمی باقی میماند و این برای ما افتخار است، او اصلا هم همین را میخواست. حیف شد که رفت.
سپس طناز صادقیان همسر برادر حمیدرضا حکیمی بیان کرد: حمید یک هنرمند واقعی بود. آنقدر آثار زیبا از خود به جا گذاشت که نه نیازی به عنوان کردن است نه مجالی برای بازگو کردنش. او معرف همه است همه وجود حمید قلب بود. در همه آثارش روح و قلب او نمایان است، نبودنهایی است که هیچ بودنی جایش را نمیگیرد و برخی انسانها تکرار نمیشوند. هر آدمی در زندگی رسالت و تاریخ انقضایی دارد، یک جایی در تاریخ آدمها تمام میشوند اما آثاری که از خود به جا میگذارند، بیانگر زندگی آنها است. جاودانگی همین است، بعضی آدمها را هرچقدر هم بخواهی تمام نمیشوند حضورشان گرم است و آرامش صدایشان را کم میآوری، هر دم هر لحظه. اینجا من احساس میکنم چقدر تو را کم دارم بهترین برادر دنیا.
در پایان این مراسم نماز میت بر پیکر این هنرمند اقامه و سپس به سمت خانه ابدی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه شد.
فیلم «سونات توکیو» ساخته کیوشی کوروساوا در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، هشتمین جلسه مرور فیلمهای تاریخ معاصر سینمای ژاپن در سینماتک خانه هنرمندان ایران روز دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ به نمایش فیلم «سونات توکیو» ساخته کیوشی کوروساوا اختصاص داشت.
پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی با حضور کیوان کثیریان منتقد و مجری برنامه و حسین عیدیزاده منتقد و کارشناس برگزار شد. عیدیزاده بیان کرد: کوروساوا یکی از چهرههای مهم سینمای ژاپن است. او با آنکه برای ساخت فیلمهای ترسناک شناخته میشود اما فیلمهایی در ژانرهای مختلف ساخته است. نام او که میآید به یاد آکیرا کوروساوا میافتیم درحالی که با هم ارتباطی ندارند، او جامعهشناسی خوانده اما به سینما علاقه پیدا کرده است.
وی افزود: کوروساوا ابتدا به عنوان منتقد شروع به دیدن فیلم میکند و یاد میگیرد که چگونه فیلم نگاه کند. در دوران دانشجویی فیلم هشت میلیمتری میسازد و سپس جذب استودیوها میشود.
عیدیزاده بیان کرد: کوروساوا کم کم متوجه میشود به ژانر ترسناک علاقهمند است البته همچنان میگوید که سختترین شکل ساخت فیلم، همان فیلم ترسناک است با این حال با این فیلمها شناخته و به دنیا معرفی میشود و در نهایت در اواسط دهه نود غربیها او را میشناسند.
این منتقد اظهار کرد: به جز چند فیلم کوروساوا، اغلب فیلمهایش در ژانر وحشت نیستند و دلیلش این است که او آن اِلمانی را که باعث ترس میشود، نشان نمیدهد چون معتقد است ما آدمهای معمولی هستیم و آنچه از آن میترسیم هم معمولی است.
عیدیزاده مطرح کرد: کوروساوا فیلمهایی در ژانرهای دیگر هم ساخته مثلاً فیلم علمی-تخیلی هم دارد، حتی فیلم تاریخی هم ساخته است. این نشان میدهد کوروساوا در مسیر فیلمسازی هر وقت فرصت کند ژانرهای مختلف را میآزماید.
این منتقد درباره تغییر لحن فیلم توضیح داد: تغییر لحن اساسأ سبک اوست. کوروساوا خودش را مقید به ژانر نمیداند در این فیلم هم، چنین است بهطوری که گاهی دیالوگهایش خندهدار میشود، البته این ویژگی همه فیلمهای اوست اما این نشاندهنده آن آزادیای است که به واسطه آن میتواند دنیاهای دیگر را هم تجربه کند. فیلمنامه «سونات توکیو» طبق اسمش سه بخش است و هر کدام از این بخشها هم یک لحن دارد، بخش اول «سونات توکیو» رئالیستی و به واسطه بحران اقتصادی تلخ است، تایم اول یعنی بیکار شدن پدر اشارهای به بحرانی در ژاپن دارد. بر اثر این بحران آدمهای طبقه متوسط بیکار میشدند و به آنها بیکار پنهان میگفتند چون آنها در عین حال که از خانه بیرون میآمدند، دیگران فکر میکردند آنها شغل دارند در حالی که افراد به دنبال شغل بودند. در بخش دوم لحن فیلم سوررئال میشود، در بخش پایانی هم همه چیز خوش است و همه چیز حل میشود. جدا از ساختار دقیق «سونات توکیو» این تغییر لحن به فیلم کمک میکند چون اگر فیلم با لحن اولیه ادامه پیدا میکرد در نهایت با یک فیلم سوزناک رو به رو میشدیم اما کوروساوا در بخش دوم کار متفاوتی میکند؛ در واقع پایش را از گلوی ما برمیدارد و درد را به شکل راحتتری به ما نشان میدهد. البته در اینجا هم تغییر لحن مشهود است.
عیدیزاده مطرح کرد: در یکی از تحلیلهایی که درباره فیلم خواندم به نکته جالبی رسیدم، اینکه در این فیلم سه مردی که مشکل دارند، مشکلشان بیرونی است، اما مشکل زن با خود این آدمهاست. این خانم درگیر خانواده و جمع کردن آن است اما علت مشکل سه مرد دیگر میتواند جامعه باشد. انگار در نهایت این خانم خانه، تبدیل به شخصیت اصلی فیلم میشود.
وی درباره نام فیلم و ارتباطش با یک قطعه موسیقی گفت: طبق تعریفی که بهطور عام از سونات وجود دارد، تقسیمبندی آن، فیلم را بخشبندی میکند. بعید میدانم تدوین یا شکل فیلم حالت موسیقایی داشته باشد، این نام بیشتر از سر ساختار فیلمنامه انتخاب شده است.
وی درباره شکستن غرور مرد در خانواده ژاپنی اظهار کرد: «سونات توکیو» بسیار فیلم نقادانهای درباره جامعه مردسالار ژاپن است. در این فیلم میبینیم با بیکار شدن مرد، سیستم زندگی نقد میشود و فیلمساز با بنیان خانواده کار گزندهای میکند. مثلاً آن خودکشی مضاعف فیلم خیلی چیز تند و تیزی برای جامعه مرد سالار است. در ژاپن خودکشی مضاعف اغلب برای عاشق و معشوقها بود، اما در اینجا یک زن و شوهر این کار را میکنند و از این لحاظ کوروساوا پایههای جامعه ژاپنی را نقد میکند و زیر سوال میبرد که این یک رویه دیگر فیلم است.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش اظهار کرد: برخی سکانسهای این فیلم منطق ندارد؛ در واقع فیلمساز میخواهد بگوید هرچیزی ممکن است رخ دهد و اتفاقاً این قسمتها خود سینماست. بهنظرم فیلم به اندازه کافی این اجازه را میدهد. اینچنین نگاه کنیم که گاهی چیزهای دیگری رخ میدهد. کوروساوا همیشه میگوید برای من مهم این است که یک امر واقعی و غیر واقعی را به گونهای کنار هم بگذارم که قابل تشخیص نباشند.
وی توضیح داد: در برخی جاها انقدر تغییر لحن فیلم زیاد است که فکر میکنید آن را مسعود اطیابی ساخته، در فیلمهایی که اینقدر تغییر لحن زیاد است اغراق خیلی مهم است. در واقع ما یا آن اغراق را میتوانیم بپذیریم یا نه مثلاً در این فیلم دزد ماشین اتفاقا رانندگی بلد نیست.
عیدیزاده با بیان اینکه در فیلم بهنظرم هم رئالیسم هم رئالیسم جادویی داریم، درباره فیلمسازان مورد علاقه کوروساوا گفت: هیچکاک و اوزو فیلمسازان مورد علاقه او هستند. درس بزرگی که او از هیچکاک یاد گرفته این است که آدمهای معمولی را در موقعیتهای غیر معمولی قرار دهد، اما در این فیلم گاهی، میشود رد پای اوزو را هم دید اما ردپایی از هیچکاک دیده نمیشود. با این حال کمی دلهره آفرینی هیچکاکی وجود دارد. بهطور کلی شما در فیلمهای ژاپنی ترس را به شکل مکانیکی میبینید با این حال در کارهای کوروساوا اعمال خشونت کمتر دیده میشود، اما اثراتش را بیشتر میبینیم.
این منتقد درباره آن قسمت از فیلم که شخصیت پسر به جنگ میرود اظهار کرد: برای جوامع غیرآمریکایی و غیر غربی، کشور آمریکا کشوری به نظر میرسد که رسیدن به آرزوها در آن محقق میشود. این پسر در این فیلم هم میتواند نماینده آن بخش از جامعه باشد که چنین فکری میکنند اما در نهایت پسر در آمریکا کشته میشود. کوروساوا میخواهد نشان دهد برای جامعه ژاپن راه عبور از مشکلات رفتن به آمریکا نیست البته این حرفها را در لفافه میگوید.
وی گفت: هرچند لحن فیلم با لحن کارگری شروع میشود اما در ادامه آدم انتظار ندارد ارزشهای نهادینه شده در ژاپن را به چالش بکشد.
عیدیزاده در پایان مطرح کرد: اگر این فیلم را دوست داشتید، به عنوان تجربه متفاوت به سراغ ساختههای دیگر او هم بروید.
نمایش و فروش «صنایع دستی بلوچستان» در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نمایشگاه «صنایع دستی بلوچستان» به همت عادل صیاد اربابی در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
این نمایشگاه شامل آثار سوزندوزی، سبدهای حصیری، قالی بلوچی و... است.
آثار نمایشگاه صنایع دستی بلوچستان عمدتاً حاصل کار زنان سرپرست خانوار و افراد بدون شناسنامه سیستان و بلوچستان است.
این نمایشگاه از ۱۶ تا ۲۳ خردادماه برگزار میشود و آثار به نمایش درآمده در آن قابلیت فروش نیز دارد.