فیلم مستند «خبیص کهنه، شهداد نو» در خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در ادامه برنامههای مستند سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند برگزار میشود، سهشنبه 30 مرداد فیلم مستند «خبیص کهنه، شهداد نو» به کارگردانی فرهاد ورهرام در تالار استاد شهناز به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور فرهاد ورهرام، بهمن ایزدی و پدرام اکبری برگزار شد.
فرهاد ورهرام در ابتدای صحبتهایش به وضعیت معیشتی مردم شهداد اشاره کرد و گفت: خیلی از شهرها مثل شهداد در ایران مدرسه و دانشگاه و ادارات دارند و کارهایی که در این شهرها وجود دارد نیز کارهای خدماتی است. همین افراد درآمد خود را در شهر خرج میکنند. وگرنه هیچگونه درآمدی در این شهر وجود ندارد، چه از نظر کشاورزی چه تولید خرما و.. . عدهای نیز برای کار به کرمان میروند که در فاصله حدودا 80 کیلومتری است و دوباره به شهداد برمیگردند. به هر حال هیچ تولیدی در این شهر اتفاق نمیافتد، حتی کارگاههای کوچک صنعتی آنجا وجود ندارد.
وی ادامه داد: توریسمی که از آن حرف زده میشود هم فقط تبلیغات است. میتوانید از کسانی که از شهداد به لوت میروند بپرسید که در شهداد چه مشاهداتی داشتهاند. اکثرا جواب درستی ندارند، چون چند کیلومتر مانده به شهداد، یک جاده کمربندی احداث شده که شهر را دور میزند. البته فکر میکنم سیستم چندان علاقهای ندارد که افراد زیادی به لوت رفت و آمد کنند. یکی از مشکلات رفتن به لوت نیز مینهایی است که بر سر راه قاچاقچیها گذاشته شده است و به شما هم گفته نمیشود که کجا مینگذاری شده است و هیچ اطلاعاتی نمیدهند. اما مساله این است که سالهاست که مسیر قاچاق از لوت نمیگذرد، چون سیستم قاچاق متفاوت شده است. اساسا گذر کردن از این بیابان برای جابجا کردن سیگار یا پارچه و.. به صرفه نیست. نمیدانم دلیل امنیتی کردن لوت چیست.
این مستندساز اضافه کرد: در حالیکه لوت میتواند سرمایهای برای گردشگری ایران باشد. امکانات در حد صفر است و اگر کسی بخواهد چند روز در شهداد اقامت کند و زندگی راحتی داشته باشد، در حد اینکه حمام درستی داشته باشد، چنین چیزی وجود ندارد. جمعیت شهداد کم شده چون در آنجا درآمدی وجود ندارد و اعتیاد بیداد میکند. اگر کمی به این شهر رسیدگی کنند و گردشگری را رونق دهند، خیلی افراد از خارج از کشور حاضرند پول خوبی بپردازند و بیایند دو شب در لوت بخوابند. به نظر من لوت با تمام بیابانهای ایرانی تفاوتهای زیادی دارد و سکوت و هوای آن بینظیر است، اما فعلا که چرخه اقتصادی آنجا جدی نیست.
ورهرام در پایان صحبتهایش گفت: در شهداد حیات وجود دارد و جانور زندگی میکند. جوامع اطراف لوت از قدیم با هم در ارتباط بودهاند و بهشخصه با جادهای که از شهداد به نهبندان کشیدهاند مخالفم؛ چون این کار عقلانی نیست که یک اکوسیستم واحد را با یک جاده نصف کنیم. این قضیه به سرمایهداری و صاحبان معادن برمیگردد که سودهای کلان میبرند تا بتوانند سنگها را بهراحتی به بنادر برسانند و صادر کنند. به هر حال از سر دلسوزی برای مردم این جاده را نساختهاند. آن زمان که شهداد رونق کشاورزی داشت هم جادهای در کار نبود و رانندگان کامیونها از مسیرهای سخت بیابانی رفت و آمد میکردند و کارشان را پیش میبردند و تعداد آنها هم کم نبود. اگر سفرنامه خانیکوف یا گابریل اتریشی را بخوانید، آنها نیز توضیح دادهاند که چطور از لوت عبور میکردهاند.
پس از آن بهمن ایزدی توضیحاتی در خصوص ویژگیهای بیابان لوت ارائه داد: شهداد آب و باران ندارد، دشت تکاب و نواحی حاشیه غربی بیابان لوت که اجتماعاتی در آنجا شکل گرفته است باران ندارد، اما سرسبزند و مردم توانستهاند با سختکوشی و تکیه بر دانش بومی نیاکانشان، کمربند سبز میان بیابان و نواحی اجتماعی را پایدار نگه دارند. پرتقال شیرین و خرمای با کیفیت شهداد موجب شد که راههای بازرگانی از خراسان و کرمان و سیستان و بلوچستان به مرکزیت شهداد ایجاد شود.
وی ادامه داد: بیابان لوت به هیچوجه هولناک نیست؛ لوت نه هولناک است و نه خبیث، بلکه بسیار مهربان است و نقش مهمی در ایجاد تعادل اکوسیستمی فلات ایران دارد. برخلاف تصورات موجود، در آنجا درههای مرگ و عقرب و مارهای سرگردان وجود ندارد. از نظر جانوری با توجه به گرمای شدید، اینطور نیست که تمامی گونههای جانوری را مشاهده کنید. اما کسانی که زیاد به آنجا رفت و آمد میکنند و چشمشان به آن عرصه عادت کرده، میتوانند گونههایی جانوری را ببینند که دمای حدود 60 درجه را تحمل و در کنار هم زندگی میکنند. بزرگترین جانور پستاندار لوت نیز روباه است.
ایزدی در پایان گفت: در لوت بهطور خوشبینانه چیزی حدود 20 تا 30 میلیمتر بارندگی سالانه وجود دارد. اما در حاشیه غربی لوت و آنجا که پدیده نِپکا وجود دارد و مانعی در برابر روان ماسههاست، ناحیه اجتماعی دشت تکاب که حدود 50 روستاست شکل گرفته و از زمانهای گذشته بر اساس اقتصاد کشاورزی با بضاعت پایین زندگی کردهاند. آنها از گذشتههای دور با هوشمندی روانآبهایی را که از ارتفاعات پلوار واقع در غرب بیابان لوت سرازیر میشده است، با مکانیزم قنات به لولههای سفالی و آبانبارها هدایت کردهاند و مازاد آنرا به مزارع میرساندهاند. به این ترتیب کمربندی سبز شکل دادهاند بین بیابان خشک لوت و مابقی نواحی. آنها با احترام به بیابان، اجازه ندادهاند بیش از حد پیشروی کند. یعنی هم حرمت بیابان را نگه داشتهاند و هم حرمت سکونتگاههای دیرینه بشری را که هزاران سال قدمت دارد. تمدن شهداد سابقهای 6 هزار ساله دارد و زندگی و فرهنگ و مراودات مردمان این سرزمین بر پایه صلح و داد و دهش و دوستی بوده است. ابزارآلات جنگی مثل شمشیر و نیزه و.. که در جاهای دیگر یافت میشود، کمتر در اینجا پیدا شده است.