آیین وداع با پیکر زندهیاد استاد کامبیز درمبخش طراح و کاریکاتوریست نامدار و فقید ایرانی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مراسم وداع با پیکر زندهیاد کامبیز درمبخش طراح، کاریکاتوریست و هنرمند برجسته حوزه تجسمی صبح امروز (سه شنبه 18 آبان) در باغ هنر خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم پس از قرائت آیاتی چند از قرآن کریم توسط حسین فردی، هادی حیدری که اجرای مراسم را برعهده داشت، با بیان تسلیت به خانواده مرحوم درمبخش و دوستان و نزدیکان وی و جامعه هنرهای تجسمی از مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران دعوت به سخنرانی کرد.
ضایعهای بزرگ برای هنرهای تجسمی رقم خورد
رجبیمعمار عنوان کرد: امروز برای آخرین بار به مناسبت مراسم وداع با هنرمند نازنین، کامبیز درمبخش کنار هم گردآمدهایم. ایشان استادی بزرگ، خوشرو و خوشقول بودند. انسانی که همیشه آماده همراهی و دستگیری از جوانان هنرمند بود. ظریف و نازکبین و نازکاندیش بود و رفتنش ضایعه بزرگی برای خانواده فرهنگ و هنر ایران است.
وی افزود: متاسفانه ما به دلیل مشکلات ناشی از کرونا این روزها شاهد فقدان عزیزان هنرمند هستیم و امیدواریم بار دیگر نشاط و شادمانی به خانواده هنر برگردد. بار دیگر به خانواده زندهیاد درمبخش و نزدیکان و هنرمندان تجسمی تسلیت عرض میکنم.
کامبیز درمبخش فخر کاریکاتور ایران بود
در ادامه استاد احمد عربانی از هنرمندان پیشکسوت تجسمی و دوست دیرینه زندهیاد درمبخش به سخنرانی پرداخت. وی عنوان کرد: این طفل شیرازی که تا آخرین لحظه حیات خود نوجوانی 18 ساله ماند، عاشقی خستگیناپذیر بود و جوهر خودنویس او هیچ وقت تمام نمیشد. گاه با لبخندی پرسشگر به شکار ایدهها میرفت و شاید بهتر باشد بگویم ایدهها به دنبال او میرفتند. نظیر حافظ که کلمات اسیر شعر او بودند. هرگز ترشرویی نمیکرد. با پرخاشگری میانهای نداشت. فخر کاریکاتور ایران به این شاخه از هنرهای تجسمی آبرویی ویژه داد. او بود که هنر کاریکاتور ایران را به دنیا شناساند و با جوایز ارزشمند خود باعث شد دروازههای موزههای مهم به روی آثارش گشوده و نام ایران و جواهر شیرازیاش در میان بزرگان هنر تاریخ حک شود.
وی ادامه داد: زمانی که به مرحوم کیومرث صابری اطلاع داد به ایران بازمیگردد بسیار خوشحال شدیم و از «گل آقا» جویای احوالش شدیم. مرحوم صابری گفت وقتی از کامبیز کاریکاتور خواستم، او به جای کاریکاتور 50 الماس را به من تحویل داد و قلب ما از دیدن آن طرحها درخشیدن گرفت. آنها رنگهایی به سبک کامبیز داشتند. آن آثار درخشان همچون همیشه برایمان الگو و سرمشق بودند. او به فاصله کوتاهی از ارسال آثارش به ایران بازگشت و مانند پرندهای که به آشیانهاش بازگشته صبورانه به کار در مجله گل آقا پرداخت و این چشمه سیال و تمام ناشدنی در ادامه در انتشارات و مجلات نورافشانی کرد.
این هنرمند خاطر نشان کرد: او ممنوعیت را برنمیتافت و آثارش را جاودانه ساخت تا همگان و حتی کودکان از آن بهره برند. گوشهای دنج در طبقه دوم نشر ثالث به خود اختصاص داد و با لبخند معروف خود از ما که مشتاقانش بودیم، میزبانی میکرد. برای روح نجیبش آرزوی آرامش دارم.
کاریکاتوریستهای بین المللی درگذشت درمبخش را تسلیت گفتند
سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری نیز پیام تسلیت آنجل بولیکان از مکزیک و آرس هنرمند کاریکاتوریست کوبایی برای درگذشت زنده یاد درمبخش را خوانش کرد.
آرس در این پیام بیان کرده بود: با آثار درمبخش در جوانی آشنا شدم و آثارش را دنبال کردم. مرد خوششناسی هستم که فرصتی پیش آمد تا او را در استانبول ملاقات کنم. او نه تنها کاریکاتوریستی بزرگ بلکه انسانی بزرگ بود و شنیدن خبر درگذشتش بسیار غمانگیز است. اما خوشحالم آثارش برای ما باقی مانده و ماندگار میشوند.
همچنین بولیکان در پیام تسلیت خود عنوان کرده بود: سال 2011 کامبیز را در استانبول ملاقات کردم. هر دو عضو هیات داوران یک مسابقه مطرح بودیم. با آثار ظریف و طرحهای زیبا و هوش و ظرافت در شوخیهایش آشنا شدم. خوشحال بودم که کسی را دیدم که مثل کارهایش دوست داشتنی بود. مردی متواضع، خوشخلق و مهربان را دیده بودم. به سرعت با همدیگر صمیمی شدیم و بعد از طریق فضای مجازی با یکدیگر در ارتباط بودیم. او گلی به نشانه دوستی به من هدیه داد که هنوز کنار میزکارم است. سال 2014 در پاریس به جشنواره کن رفته بودیم. مستندی که من و 12 کاریکاتوریست در آن بودیم قرار بود اکران شود. یک روز به کافهای در روزی بارانی پناه بردیم و من و همسرم روی یکی از نیمکتها نشستیم و به مرد رو به رویم نگاه کردم. شبیه کامبیز بود و من را شناخت. دست تقدیر بود که با هم آشنا شدیم و تصادف عجیبی بود. او گفت نمایشگاهی از آثارش برگزار شده و همزمان با افتتاحیه نمایشگاه کامبیز اکران فیلم تداخل زمانی داشت. با دوستانم صحبت کردم و گفتم نمیتوانم به اکران فیلم بیایم. دو تن از دوستانم نیز با من همراه شدند و ما به افتتاحیه نمایشگاه کامبیز به جای اکران افتتاحیه رفتیم. شب خاطرهانگیزی بود. کتابی را همانجا به من هدیه داد. میدانم دنیا به همینجا ختم نمیشود و ما بار دیگر هم را ملاقات خواهیم کرد. بدرود دوست عزیزم کامبیز.
کامبیز درمبخش شاعر تصاویر بود
در ادامه ابراهیم حقیقی روی سن رفته و با تسلیت به مناسبت درگذشت استاد درمبخش گفت: در جمعی به همین شلوغی که برای مرتضی ممیز برگزار شده بود آیدین آغداشلو شعری از ملک الشعرای بهار خواند. من نیز میخواهم همین شعر را در این مراسم بخوانم. او در ادامه شعر زیر را خواند:
«دعوی چه کنی؟ داعیهداران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید: «چه نشینی؟ که سواران همه رفتند»
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لالهعذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کز کاخ هنر نادرهکاران همه رفتند
افسوس که افسانهسرایان همه خفتند
اندوه که اندوهگساران همه رفتند
فریاد که گنجینهطرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران، همه رفتند
یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند
خون بار، بهار! از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند»
کامبیز در گفتوگویی که این روزها دست به دست میشود، همکاران کاریکاتوریست خود را به دکترهایی شبیه میکند که تجویز نمیتوانند بکنند اما من میخواهم او را با شاعران قیاس کنم. او شعر مینویسد؛ یعنی قصه میکند از شب به صبحی دلپذیر. یک شاعر با تعدادی کاغذ و یک قلم در هر جایی حتی محبس شعر خود را میسراید. کامبیز شاعر تصویر بود. کافی بود تعدادی خودکار و قلم داشته باشد و در خلوت یا جمع، هوش سرشارش را مدام تبدیل به تصویر میکرد؛ تصاویری در نهایت سادگی اما بسیار پیچیده و ممتنع.
وی خاطر نشان کرد: او رادیولوژیست هم بود و غدهها را نشان میداد. آدمها و مشکلات جامعه را رادیولوژی میکرد. زخمهایمان را نشان میداد تا رنجهایمان را ببینیم. حرفهای ما بعد از رفتن او شاید تکراری به نظر بیاید اما تکراری است که همه خوبیهای او را به یاد بیاوریم تا آینه ما باشد. میتوانیم کامبیز دیگری باشیم؟ گنجینه باقیمانده از او قابل شمارش نیست و به شمار آن باید آثار باقیمانده در کشوهایش را نیز اضافه کرد. خط خودش را یافته بود حتی بدون امضا. در نوشتهای او را «نگهبان شب» نامیدم و او صفتهای بسیار دیگری میتوانست به خود بگیرد نظیر منادیخوان و بیدار خوان قافله و… و مدام نهیب میزد انسان باش، یار باش.
بزرگترین کاریکاتوریست تاریخ ایران را از دست دادیم
در ادامه حسین نیرومند مشاور هنری و سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایراد سخنرانی پرداخت. وی عنوان کرد: من به عنوان عضو کوچکی از خانواده هنر به خانواده درمبخش و هنرمندان تسلیت عرض میکنم. من به نمایندگی از وزیر محترم ارشاد و آقای شالویی این پیام را بیان میکنم. به دلیل شناختم از کاریکاتور میخواهم بگویم که استاد درمبخش بزرگترین کاریکاتوریست صد و اندی سال ایران هستند و این جمله را بدون اغراق میگویم. به این علت که او جدا از تواضع و مهربانی، خلاقترین کاریکاتوریست ایران هستند. دوستان وی میدانند که همیشه کاغذ و قلم به دست بود و همواره ایده داشت. پرکارترین کاریکاتوریست ایران هستند.
وی افزود: آثار او اثبات میکند کاریکاتور چقدر هنر است. ویژگیهای زیباییشناسانه آثار او استفاده درست از خط و رنگ و سطر و همه عناصر بصری تمایز او را با دیگر همتایانش ثابت میکند.
در ادامه قطعه مرثیهای برای دوست با صدای همایون شجریان و تنظیم فردین خلعتبری پخش شد و پیکر زندهیاد درمبخش وارد باغ هنر خانه هنرمندان ایران شد.
آدمکهای کامبیز درمبخش هم ما را میخنداندند هم میگریاندند
یاسمین مدقالچی از بستگان استاد درمبخش نیز در ادامه با تشکر از حاضران در مراسم بیان کرد: کامبیز 20 سال پیش از آلمان به ایران آمد تا کنار هموطنانش زندگی کند. او را استاد یا عمو کامبیز یا در فرانسه نابغه کاریکاتور ایران میخواندند. اما من او را دایی کامبیز صدا میکنم. اولین کارش را در سن 14 سالگی در روزنامه ارتش به سردبیری پدربزرگم چاپ کرد. از پرکارترین هنرمندان معاصر ایران بود و برای همه و هر نسلی طرح میکشید. سوژههای او درباره صلح، محیط زیست و انسانیت بود. مشکلات را با طنز و لطافت میکشید. آدمکهای او ما را هم میخنداندند هم گریان میکردند. از خوشحالیهای من برگزاری نمایشگاهی برای او در پاریس است که خبرنگاری مطرح فرانسوی او را «سامپه ایرانی»خواند و سامپه معروفترین کاریکاتور فرانسوی است. کتاب او با عنوان «دنیا خانه من» است در فرانسه چاپ شد و نشان شوالیه ادبیات را بابت آن از دولت فرانسه دریافت کرد. جای او بسیار خالی خواهد بود.
حیف از هنرمندان بزرگی که از میان ما رفتند
رامین درمبخش فرزند زندهیاد درمبخش نیز عنوان کرد: به آثار پدرم برای همیشه افتخار میکنم. در چند روز اخیر پدرم بی اشتها شده بود و یک روز فکر کردم سرما خوردهاست اما متوجه شدم وضعیت او دارد بدتر میشود و تصمیم گرفتیم پرستار بیاوریم و او را در ادامه به بیمارستان بردیم. او را به بیمارستان آتیه بردیم. وضعیت عمومیاش نسبتا خوب بود فکر نمیکردم به اینجا برسیم. من و مادرم بعد از آن تست دادیم اما تست من منفی و تست مادرم مثبت بود. کرونا بیماری بسیار بدی است و امیدوارم روزی از آن رهایی یابیم. حیف است چنین هنرمندانی اینطور از میان ما میروند و گفتنش سخت است. آرزویم این است آنچه پدرم میخواست تحقق یابد. مادرم گفت میخواهم برایش نمایشگاهی برگزار کنم تا عموم مردم از طرحهایش لذت ببرند.
رامین درمبخش، سیفاله صمدیان، احمد مسجد جامعی، مجید رجبی معمار، بهمن فرمان آرا، حسین نیرومند، نیکنام حسینپور، محمود دعایی، سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، مسعود فروتن، عباس مشهدی زاده، لیلی گلستان، محمدعلی ابطحی، هادی مظفری، بزرگمهر حسینپور، هوشنگ گلمکانی، داوود شهیدی، ابراهیم حقیقی، محمدعلی جعفریه مدیر نشرثالث، اسدالله امرایی و… از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
گفتنی است آیین نکوداشت زنده یاد کامبیز درمبخش با روشن کردن شمعهایی به یاد او امشب (سه شنبه 18 آبان) از ساعت 19 در محوطه بیرونی خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.