سومین نشست مجازی از مجموعه برنامه خشت؛ جستارهایی در سپهر معماری و شهر با موضوع «معماران بیامضا و معماران فاخر ایران» در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این برنامه وحید شالی امینی، مدرس دانشگاه به گفتوگو با فرامرز پارسی، معمار، مرمتگر و مولف پرداخت.
در ابتدای این نشست فرامرز پارسی درباره ویژگیهای معماری تاریخی ایرانی بیان کرد: این ویژگیها از جهاتی منحصر به فرد است و از جهاتی با تمام معماریهای تاریخی دنیا شباهت زیادی دارد و البته تفاوتهای مهمی با آنچه که تحت عنوان معماری مدرن میشناسیم، دارد که بدیهی است.
وی درباره زبان معماری تاریخی گفت: وقتی از زبان می گوییم، درباره سیستم نشانهای صحبت میکنیم که مورد توافق جامعه زبانی است. این جامعه به دلیل آن توافق میتوانند به یگدیگر معانی را منتقل کنند و با هم وارد مکالمه شوند. این مکالمه در زبان گفتار همین صحبتکردن ما است و در زبانهای نشانهای میتواند به خلق موضوعات دیگر برسد و برای مثال در معماری به طراحی و ساخت یک بنا و … منجر شود. زبان یک سیستم نشانهای است که قواعدی دارد. این نشانهها هر کدام به یک مفهوم متصل میشوند و برخی از این کلمات حالت اسامی و برخی دیگر حالت صفات دارند.
در ادامه شالی درباره تفاوت معماری از گذشته تا به حال پرسید و پارسی عنوان کرد: یکی از این تفاوتها در زبان است و معماری زبانی خیلی نیاز به نقشه ندارد. در واقع نقشهای که کشیده میشد برای پروژههای خیلی بزرگ بود تا سازمان فضایی را به دست بیاورند و یا به سفارشدهنده بگویند که چه میخواهند انجام دهند. تمام اجزای بنا، امکانات معینی بوده که معمار به آن تسلط داشته است. ترکیب این امکانات بینهایت میشد اما میتوانستند این ترکیب را بر اساس قواعد زبانی انجام دهند. این تفکیکهایی که امروز تحت عنوان طراح و سازنده است، طبیعتا وجود نداشته و همان کسی که سازماندهی و ساختار را مشخص میکرد، در اکثر موارد خودش سازنده بود، مگر در بناهای خیلی بزرگ که یک تیم بودند و معمار اصلی سرپرست بود. معماری خوب بود که ترکیب شاعرانهتری به وجود بیاورد.
پارسی اظهار کرد: در گذشته آنچه قرار بود بسازند، از قبل مشخص بود و قرار نبود که عافلگیر شوند. الان معمارها سعی میکنند ما را غافلگیر کنند و هر معماری که بتواند همه را غافلگیر کند معمار بهتری است. ما الان وقتی یک ساختمان میسازیم باید ثابت کنیم که کسی قبلا مانند آن را طراحی نکرده است، در حالیکه در گذشته باید ثابت میکردند که شبیه آن وجود دارد. در یک زبان فقط یک معمار نقش ندارد، تمام معمارهایی که پیش از او بودند در شکلگیری زبان نقش داشتند.
شالی پرسید: چرا معماران بناهای فاخر ما مانند عالیقاپو، تخت جمشید، پاسارگاد، مجموعه گنجعلیخان و… شناخته شده نیستند و امضا ندارند؟
پارسی گفت: معماران ما الان معماران گذشته را نمیشناسند. اگر درباره معماران اروپا بپرسیم آنها را نام میبرند. اما در کلاسهای دانشگاه یاد ندادهاند که بنا را چه کسی طراحی کرده است، درباره بنا صحبت میشود اما صحبت نمیشود که چه کسی آن را طراحی کرده است. وقتی به تاریخ معماری غرب رجوع میکنید، شیوه تاریخنگاری معماری آنان در کتابهایشان است.
وی افزود: در بخش مهمی از فرهنگ ما درباره ساخت و ساز، بنا را منتسب به سازنده آن میکنند، کسی که بنا در دوران او ساخته شده یا کسی که فرمان به ساخت آن داده است. معمولا ما بناهای گذشته را به سفارشدهنده آن میشناسیم. خوشبختانه امروزه در مسابقات معماری به معماران جایزه میدهند. در کتابهای معماری غرب کمتر بناها را به سفارشدهنده نسبت میدهند و نهایت میگویند که او دستور ساختش را داده است.
پارسی یادآور شد: نوع مکتوب کردن ما با غرب متفاوت است. در غرب رایج بود که اسنادی نوشته و نگهداری میشد. در معماری ما بیشتر در حاشیه بنا و جایی خیلی در دید نباشد، معمولا کاشیکار، سنگتراش و گاهی خودِمعمار، اسمش را متواضعانه مینوشت.
وی افزود: اولین محققینی که از غرب به ایران آمدند و شروع به مطالعه معماری ایرانی کردند نیز درباره نام معماران در نوشتهها چیزی نمیگویند یا کمتر صحبت میکنند. بعد از آن، معماران ایرانی که وارد حوزه پژوهش معماری تاریخی شدند نیز به پیروی از آن محققین، این کار را نمیکنند. رویکرد پژوهشگران نیز از زاویه عرفانی و تقدسی به معماری بوده است. بنابراین بیشتر در توصیف شاعرانگی بناها و… صحبت میکردند. متاخرین نیز از جهات متعددی بناها را بررسی کردند اما معماران از جهات اصلی نبوده است.
پارسی گفت: اصولا کمتر نامی از معمارانی که خانههای مسکونی را طراحی میکردند، باقی میمانده است. شاید چون تزئینات خیلی پیچیدهای نداشتند، نامشان کمتر بوده است.
وی افزود: ما میتوانیم اسامی معماران را پیدا کنیم، اما این کار را نکردیم. این اهمیت دارد. نام معماران در بناها هست و باید به بناها دقت کنیم. این نهضت آغاز شود که ما اسامی معماران را جمعآوری کنیم. اگر در اینترنت هم جستوجو کنید به برخی از اسامی در دورههای مخالف میرسید اما با توجه به بناهای ساخته شده، اسامی کمی است.
وی اضافه کرد: پیشنهاد میکنم اساتید در دانشگاه معماری، در یکی از سرفصل از دانشجویان بخواهند که نام معماران را پیدا کنند. اساتیدی که معماری تاریخی را درس میدهند، این زحمت را بکشند و در کنار ارزشهایی که از بناها به دانشجویان معرفی میکنند، معمار آن را هم معرفی کنند.
پارسی گفت: مرمت یعنی خواندن و خوانا کردن. اگر قرار است که ما ارزشها را بخوانیم، ارزشهای تاریخی نیز بخشی از آن است. در این مطالعات تاریخی نام سازنده و معمار بخشی از لایههای ارزشی بنا است و اگر ما نام معمار یک بنا را بدانیم، این بنا ارزشمندتر است و یک ارزش به ارزشهای آن اضافه میشود. معماری گذشته اگرچه حاصل یک زبان است ولی با دانستن نام پدیدآورندگان این زبان، باید از آنان تقدیر کنیم.
پارسی اظهار کرد: ما در دوره مدرن زندگی میکنیم. در این دوره هنرمند جایگاهی پیدا کرده که در گذشته به این شکل نداشته است. معمار گذشته جایگاه خودش را داشته و یک شخصیت مرکزی بوده است. اما امروزه معمار به عنوان یک هنرمند یک جایگاه فردی پیدا کرده و برای حفظ این جایگاه باید به فردیت خود تاکید و خودش را از دیگران متمایز کند. الان وقتی به پرونده هر ساختمان خوب مراجعه کنید، معمولا نام معمارش هست. الان میخواهند از روی کار شناخته شوند و با اثر آنها را بشناسند.