متن سخنرانی بهزاد اژدری نماینده انجمنهای هنرهای تجسمی کشور در نشستی که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد
در عصر روز چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، نشست و دیدار مشترکی با حضور آقای محمدمهدی اسماعیلی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و هنرمندان و انجمنهای تجسمی در محوطه فضای باز تالار وحدت تهران برگزار شد. در این دیدار آقای بهزاد اژدری به نمایندگی از انجمنهای هنرهای تجسمی کشور، متن زیر را در حضور وزیر قرائت کردند:
بهنام حق
عرض سلام داریم خدمت جناب آقای محمدمهدی اسماعیلی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام و عرض ادب خدمت همه بزرگواران، هنرمندان، پیشکسوتان و نمایندگان جامعه هنرهای تجسمی کشور.
جناب وزیر
اجازه میخواهیم در آغاز این سخن از شما خواسته باشیم ما را چنان بپذیرید که هستیم. مرادمان از چنان بودنمان، سیاق و شیوهای از گفتگو و تعامل است که در سنت دیرینۀ گفتمان هنرمندانه، اصالتی دارد و ارجی: از سادگی، صراحت و صداقتمان سخن میگوییم، باشد که صبورانه پذیرا باشید.
در آغاز از همه حضار محترم اجازه میخواهم بار دیگر و فقط برای عبور از خاطرۀ تلخی که آرزو میکنیم نه تنها در عرصۀ هنر که در هیچ عرصۀ دیگری شاهد تکرار آن نباشیم، مراتب رنجش و آزردگی عمیق خود را از فرم و محتوای نوشتار برنامه و تحلیل ارائه شدۀ وزیر محترم از «وضعیت هنر» به مجلس شورای اسلامی (که البته بعدا از آن برائت جستند)، حضوراً و رسماً اعلام کنیم و بگوئیم شاید انتظار بیراه و بیجایی نبود اگر منتظر دلجویی بودیم و حاصل نشد. چرا که هنرمندان این سرزمین از نجیبترین و پاکدامنترین باشندگان این آب و خاکند و هرگز سزاوار آن حد از بدنوازی و بدگمانی و بیاعتمادی نبوده، نیستند و نخواهند بود.
جناب وزیر
این وزارتخانه، خانۀ همیشگی ما بوده، هست و خواهد بود و مرزهای تاثیرگذاری آن محدود به کرانهای ساختمان وزارتخانه نیست. هر تصمیم و کلامی و نوشتهای که برای اجرا و عمل از دبیرخانه این وزارتخانه به دستگاههای ذیربط ابلاغ میگردد، برای سالهای سال و به وسعت آحاد جانها و ضمایر و حتی بر آنان که اکنون تولد نیافتهاند، تاثیرات باقی و متنفذی بر جای خواهد نهاد. لذا یادآوری میکنیم وزارتخانۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی، به کارمندان و مسئولان اداری آن محدود نمیشود و حوزۀ تاثیرگذاری آن به وسعت ایران جغرافیایی و فرهنگی است.
هرچند سالی مسئولی برای ادارۀ این وزارتخانۀ مهم حکمی رسمی دریافت میکند و در کنار صاحبان اصلی این خانه و برای کمک و تسهیلگری، مسئولیتهایی را عهدهدار میشود. با انقضای حکم خود، جای به دیگری داده و از مسئولیت خویش فارغ میگردد. همگی میدانیم هیچ منتصب اداری و دیوانی، قبل و بعد از شروع خدمت خود، در مورد آنچه در این خانه در جریان است مسئولیتی را بر دوش خود موظفاً احساس نمیکند که بسیار هم طبیعی و متعارف است. اما این وضعیت در مورد باشندگان همیشگی این خانه که همانا اصحاب فرهنگ و هنر هستند، بهشکل دیگری است. هر لحظه، هر آن، در غیاب یا در حضور هر مسئول و ناظری، در هر موقعیت و وضعیتی، ساکنان این خانه در مورد کوچکترین و جزئیترین تا مهمترین و اساسیترین مسائل و موضوعات و مشکلات آن احساس مسئولیت، دغدغهمندی و وظیفهشناسی دارند. آنهم نه از نوع و جنس وظایف اداری و در چهارچوب موظفات دیوانی، بلکه در سایه هستمندی هنرمندانۀ خود و از این حیث است که در همۀ احوال و شرایط آنچه ایشان را امیدوار، حاضر، لایق و سزاوار و دلسوز همیشگی میسازد، همانا عطش ذاتی آنان است به خدمت و گشایش در این عرصه؛ نه مزدی، نه حقوقی و نه حکمی. آنچه هست عشق است و تعلق و تعهد ذاتی به فرهنگ و هنر.
این مقدمه از آن جهت عرض شد که بدانید ما تا چه اندازه به سرنوشت و وضعیت خانه و خانواده خود دغدغهمند و حساسیم. از اینروست که استدعا داریم به اشاراتی که در این سخن خدمتتان عرض میکنیم، توجه و نظر عمیقتری داشته و همگی تلاش کنیم تا به درک، فهم و آرزوها و افقهای مشترک و روشنی دست یابیم.
از اهم موارد قابل انتظار در دورۀ وزارت چهارسالۀ حضرتعالی میتوان به موارد زیر اجمالاً اشاره کرد:
- اولین انتظارمان در این همخانگی، اصل پذیرش و نفی دوئیت است. در این وزارتخانه تلقی دو قطبی رئیس و مرئوس، حاکم و محکوم، صغیر و کبیر جواب نداده و نمیدهد. هنرمندان را در نقطۀ مقابل خویش نبینید، بلکه در جهت درک و مفاهمه با حداکثر میزان رواداری تلاش کنیم تا در قالب یک ساختار واحد عملیاتی به نتیجه برسیم. ما میزبانان مهربان تعامل و تفاهمیم.
- ما هنرمندان خواهان صیانت و پشتیبانی حداکثری از آزادی بیان، اندیشه، کثرتگرایی و تولیدات متنوع اندیشگی و هنری، بیشترین خلق و منش تحمل و رواداری و نفی حذف و سانسور هستیم.
- پذیرش شایستگی اولیاء و اولاد این عرصه در فرآیندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی و برنامهریزیها را از لوازم ضروری همکاری میدانیم. زیرا صاحبان این خانه بیش و پیش از دیگران به گوشه گوشه و کنج کنج خانۀ خود آشنا و آگاهند و هزاران هزار تجربه و پژوهش و اندیشۀ دلسوزانه در پس و پشت خاطر و روان و روح جامعۀ هنری به بار گنج نشسته است تا سرمایۀ مطمئنی باشد برای نوسازی خانهای که گاهگاهی در مسیر گزند آسیب روز و روزگار و یا طوفانهایی ناغافل قرار میگیرد.
- از نظر هنرمندان و اصحاب فرهنگ، خاصه وظیفۀ وزارت متبوعشان، تسهیلگری و حمایت است نه تهدید و پیگرد و تشر و تنبیه. ما از وزارتخانۀ خود میخواهیم پاسدار ما باشد برای پاسداشت فرهنگ و هنر، نه پاسبان ما برای گزمگی و تعزیر.
- جایگاه مشورتی و نظارتی نمایندگان هنرهای تجسمی (در قالب تشکلهای تخصصی) در همه عرصههای تصمیمسازی و تصمیمگیری و برنامهریزیها و در همه ابعاد کمی و کیفی میبایست لحاظ گردد. در همین زمینه اشاره و یادآوری میکنیم ضرورت شروع مجدد فعالیت شورای تجسمی را در معاونت تجسمی وزارتخانه.
- تلاش برای بسترسازی حضور فعالانه در عرصههای بینالمللی. امروز جهانیان هنر را شیوهای موثر، فراگیر، بیواسطه، کارا و ماندگار میدانند که فارغ از سلطهگری صاحبان قدرت، قلدران و سیاستبازان عرصۀ جهانی، جان مردمان جهان را فارغ از مرزهای جغرافیاییشان به وحدت و صلح پایدار رهنمون میسازد.
- حمایت کافی و موثر از سیاستهای منتج به رونق هنر، اقتصاد هنر و بازار هنر.
- حمایت مادی و معنوی و حرفهای از هنرمندان.
- ضرورت توسعۀ فضاها و امکانات هنری، نظیر فضاهای نمایشگاهی جدید و روزآمد که متاسفانه باید اذعان داشت که هم اکنون در این زمینه حدود نیم قرن از همین همسایگان بغل دستیمان هم عقبتریم.
10- احترام و گرامیداشت مظاهر، نمادها و مفاخر ملی هنر و فرهنگ و تثبیت آن در قالب یک عادت غنی فرهنگی.
11- همت و تلاش برای برگزاری منظم دوسالانهها، سالانهها و رویدادهای هنرهای تجسمی با حمایت حداکثری مادی و معنوی و پرهیز از دخالتهای غیرتخصصی و سلیقهای.
12- ممانعت از قربانی کردن فضای سالم و آرام فرهنگی در کشاکش تغییرات سیاسی و جناحی و پرهیز از وجهالمصالحه قرار دادن عرصۀ فرهنگ و هنر در منازعات و مصلحتهای سیاسی.
بدیهی است که بدنۀ فرهنگ و هنر از این بابت بسیار آسیبپذیر و شکننده است و امکان ترمیم ضایعات آن به سادگی ممکن نخواهد بود.
13- ضرورت ملاقاتهای عمیق و غیرصوری و غیرتبلیغاتی و صمیمانه با جامعۀ هنرهای تجسمی بدون سانسور، صادقانه و با صراحت تام و کمال برای یافتن بهترین گزینهها در حل مشکلات و مصائب فرهنگی و هنری کشور.
و در پایان
جناب وزیر محترم
هیچ مصوبه و دستورالعمل اداری و دولتی و دیوانی نخواهد توانست بدون جلب تعامل و تفاهم مخاطبان خود، در عرصۀ فرهنگ و هنر، گره از مشکلات مورد توجه آن وزارتخانه بگشاید.
این وزارتخانه در غیاب مالکان حقیقی خود جز خیمه سوختهای بیش نیست.
هنرمندان و اصحاب فرهنگ را جزئی از ساختار اداری مستخدم آن وزارتخانه ندانید.
هنر در آزادی، آرامش، صلح، صداقت، صراحت، همدلی و در لطافت و احترام بر میبالد و این امر ممکن نخواهد بود جز آنکه ذره ذرۀ وجودتان به اسرار آن باورمند و مومن باشد.
تاریخ به خاطر ندارد «هیچ دانهای به امریهای روئیده باشد».