فیلم مستند «فیدوس» به کارگردانی سارا عابدی ساعت ۱۹ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته شد. پس از نمایش این فیلم مستند، نشست نقد و بررسی آن نیز با حضور سارا عابدی(کارگردان) و ساقی سلیمانی (منتقد سینما) برگزار شد.
سارا عابدی(کارگردان) در این نشست گفت: اولین بار آقای حسن کتیبه(سوژه مستند) را در خانه خانم گلچهره سجادیه دیدم و از همان ابتدا متوجه شخصیت و منش جذاب ایشان شدم. ایشان منش خاصی داشت که واقعا قابل توصیف نیست اما ما تلاش کردیم تا گوشهای از آن را در مستند «فیدوس» به نمایش بگذاریم.
او افزود: در واقع بعد از مدتها قرار شد که به همراه خانم سجادیه برای یادگیری زبان انگلیسی به منزل ایشان برویم. یعنی ایشان استاد زبان انگلیسی ما باشند. پس از جلسات مختلفی که رفتیم، متوجه شدم که ایشان پیشینهای در صنعت نفت دارد. علاوه بر این دارای خصوصیات جالب توجهی بود. این موارد سبب شد تا برای اولین بار به ساخت مستندی درباره ایشان فکر کنم. به این ترتیب آقای کتیبه را نیز برای ساخت مستند راضی کردم. میدانم که مستند از لحاظ فنی دارای نقصهایی است اما فکر میکنم رسالتی بر گردنم بود که باید انجام میدادم. اینکه از طریق ساخت این مستند، آقای کتیبه را به نسلهای بعدی معرفی کنم. امیدوارم این مستند تاثیر خود را بگذارد.
ساقی سلیمانی در ادامه این نشست گفت: در زمان فعلی وقتی درباره نسلی صحبت میکنیم، دهه مطرح بوده و حتی به سال رسیده است اما حسن کتیبه در آستانه نود و سه، چهار سالگی در این مستند حضور دارند و آن سده یا تاریخ را میتوان به ایشان اطلاق کرد. در مستند «فیدوس» جدا از فرمی که از ابتدای فیلم با آن رو به رو هستیم، پیشزمینه تئاتری کارگردان مشهود است. به نوعی انگار سبک زندگی سوژه و میزانسنهای خانه او را پیدا کردهاید و به آن فرم دادید. چیزی که شاید در اولین برخورد با فیلم من را جذب کرد، همین فرم بود. به خصوص فرم صوتی که در سکوت رخ میداد.
او افزود: هرچه فیلم جلوتر میرود، این زیرمتن را برای ما ایجاد میکند که با یک تاریخ طرف هستیم. وقتی متوجه شدیم که آقای کتیبه چند ساله بوده است، اتفاق جالب توجهی بود. متاسفانه سال گذشته تاریخ صنعت نفت و مردم ایران، آقای کتیبه را در سن ۹۵ سالگی از دست داد. اما ضرورت ثبت و ضبط این تاریخ شفاهی، در بخشهایی خودش را در فیلم خیلی ویژه نشان میدهد. فیلم دو پارت دارد. در پارت اول با سبک زندگی حسن کتیبه مواجهیم و مستقیم وارد حرفه و موضوعیت فیلم نمیشویم. یعنی درباره چرایی رفتن به سراغ چنین کاراکتری مورد صحبت قرار نمیگیرد. اما در پارت دوم به این موضوع و اهمیت سوژه در حرفه خود پرداخته میشود. در این دو پارت اتفاقهای در ریتم، فرم تصویری و صوتی افتاده که مسئله ویژهای است. زیرا در پارت دوم که در آبادان میگذرد، در تصویر با مشکلاتی مواجهیم که از یکنواختی فیلم جلوگیری کرده است.
عابدی در ادامه گفت: پارت اول فیلم در خانه میگذرد؛ بنابراین نیاز به اجازه و مجوزی نبود. اما در پارت دوم ما با مکانی مواجه هستیم، که میبایست برای تصویربرداری از آن اجازه میگرفتم. این اجازه به من داده نشد. حتی وقتی به وزارت نفت رفتم، به من گفتند که ما ماندیم که تو بیایی فیلم آبادان را بسازی؟! در ادامه گفتند که به هیچ عنوان حتی اجازه وارد شدنت را هم نمیدهیم. با این همه من رفتم. در واقع به پیشنهاد آقای کتیبه خود را به عنوان دختر دوست ایشان جا زدم که برای کمک به او همراهش شدهام. در واقع با شرایط سخت و پیچیدهای کار را جلو بردیم و از همین رو شاید آن اتفاق مطلوب رخ نداده است.