سلسله نشستهای بندباز، تاملاتی درباره تئاتر ایران، این بار میزبان کیومرث مرادی عضو هیات داوران بیست و سومین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران با عنوان «خشم و هیاهو» بود.
در ابتدای این نشست، کیومرث مرادی کارگردان، نویسنده و عضو هیات داوران این دوره از جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران گفت: من خودم نیز در دوران دانشجویی در این جشنواره حضور داشتم و جوایزی را نیز دریافت کردم. به عنوان داور نیز دو دوره حضور داشتم و به عنوان داور بخش اصلی این اولین تجربه من بود.
او درباره چرایی نبودش در دانشگاه بیان کرد: آخرین بار سال 97 در دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی و ارشد تدریس داشتم و زمانی که مکان دانشگاه تغییر کرد رفت و آمد برای من سخت شد. متاسفانه نگاه خوبی به کسانی که در فضای آکادمیک حضور دارند و در همان زمان در کار تولید هم هستند وجود ندارد. در حالی که من در سالهای متعدد با همین بچهها به کشورهای مختلف رفتم و اجراهای موفقی داشتم.
این کارگردان درباره حال و هوای این دوره از جشنواره تئاتر دانشجویی نیز توضیح داد: برای من جالب است چرا که همیشه با بحران مواجه شدم. اما در هر بحرانی من به ماهیت اصلی آن اتفاق فکر میکنم و برای من هشتگ تئاتر باید زنده باشد اهمیت دارد. من در تمام این سالها میتوانستم در سینما کار کنم، سریال بسازم و حتی تله تئاتر تولید کنم. اما واقعیت این است که هرگز نخواستم چون تئاتر برای من شغل و حرفهام است. در زمان ساخت سریال «در پناه تو» من جزو بازیگران اصلی بودم اما میان بازیگری یا کارگردانی انتخاب کردم که کارگردان و معلم باشم. من از مکتبی میآیم که حمید سمندریان میگفت، تئاتر نبض اصلی فرهنگ یک جامعه است. جشنواره تئاتر دانشجویی درست در روز دوم با بحران قرمز شدن شهرها به دلیل تشدید کرونا و تعطیلی مواجه شد. در هیات داوران بسیار به همکارانم افتخار میکنم چرا که متفقالقول ایستادیم که تئاتر بدون تماشاگر معنا ندارد. تنها ایدهای که به ذهنمان رسید این بود که تئاتر یک هنر گروهی است. بنابراین من از همه کارگردانان حاضر درخواست کردم که جمع شوند و نظرشان را اعلام کنند، چون جشنواره متعلق به دانشجوست و باید در آن تجربه کند و لذت ببرد. ما نظرمان را اعلام کردیم و همه نقطه نظرات خود را گفتند. بنابراین جشنواره را جلو بردیم. افتخار میکنم به این که امید را نگه داشتیم و با وجود اتفاقات گستردهای که رخ داد، اما جشنواره در نهایت با وجود مشکلاتی که به وجود آمد برگزار شد و با آرامش کار جلو رفت.
کیومرث مرادی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا باید پذیرفت که نسل جدید نگاه متفاوتی در تئاتر دارد یا نه، گفت: تفاوتی بین نسل ما و نسل امروز وجود دارد. نسل ما ضد دانشگاه بود و دوست داشت شبیه خودش باشد. اما در نسل امروز آنچه که مشهود است تحت تاثیر کارهای دیگران بودن است و این نگاه به من میگوید به عنوان یک خلق کننده پس تو کجا هستی. بخشی از حرفهای منتقدان امروز را درباره این تفاوت نسلی میپذیرم چرا که به نظرم اگر منجر به این شود که کارگردان و نمایشنامه نویس امروز به سمتی برود که جامعه امروز خودش را با نگاه خودش به نمایش بگذارد، عالی است.
او در ادامه درباره نبود جسارت بیان گفتههای سیاسی یکسری کارگردانانی که از آنها تاثیر گرفته میشود مانند امیررضا کوهستانی در آثار نسل جوان بیان کرد: جهان امروز به شدت جهان تغییر است. شما زمانی برای اینکه بفهمید در موزه هنرهای معاصر چه اتفاقی رخ میدهد باید به موزه میرفتید، اما امروز در صفحه اینستاگرام موزه در فضای مجازی که بروید متوجه میشوید که چه نمایشگاهی در آنجا در حال برگزاری است. این اتفاق ناخودآگاه شکل گرفته و به لحاظ اجتماعی ما را تنبل کرده است. اما نمیتوان دو شرایط متفاوت را با حضور این دنیای مجازی که هرکسی میتواند درست یا غلط بنویسد مقایسه کرد. میزان تاثیرپذیری امروز به خصوص در فرم اجرا بسیار است، چرا که دراماتورژی کار بسیار سختی است. ما باید ببینیم از چه کسی تاثیر میگیریم و این نکته حائز اهمیتی است.
مرادی درباره این تاثیرپذیری در بخش کارگردانی نیز تاکید کرد: همه اینگونه نبودهاند، اما اگر این شیوه حتی با تاثیرپذیری محتوا و زیباییشناسی که میخواهند به مخاطب انتقال دهند باشد از نظر من اشکالی ندارد؛ اما نکته اینجاست که اغلب این آثار در این بخش مشکل دارند، چون کامل نیست.
او همچنین درباره نمایشهای ایرانی و عدم استفاده از آن و تمایل به سمت آثار خارجی نیز اظهار کرد: ما به لحاظ اجرایی از کارهای ایرانی خجالت میکشیم و احساس میکنیم واپسگر است. ما برای کار آخر، بسیار زحمت کشیدیم و بسیار تلاش کردیم تا آن را به دنیای امروز نزدیک کنیم. فکر میکنم دوره گذار است که تحت تاثیر فرم در اجرا هستیم. امروز یکسری افراد متاثر از آدمهای تئاتر بدنه هستند که کار فرم انجام میدهند و این ماجرا دیده میشود. آنچه که برای من مهم است انتقال رابطه دال و مدلول به مخاطب است، چرا که همواره به دنبال منطق درونی دال و مدلول هستم.
مرادی در ادامه این گفتگو درباره عدم ارتباط نسل جوان با نسل گذشته نیز گفت: دوستان جوان بسیاری چون یوسف باپیری، ابوالفضل کاهانی، مهدی مشهور… در کنار هم نسلان من بودند و شوق و انگیزه ایجاد کردند. مادامی که ما در جزیرههای مختلف دور از هم هستیم و با هم حرف نمیزنیم و حقیقت همدیگر را درک نمیکنیم، نمیتوانیم به هم کمک کنیم. بسیار امید داشتم که نسل بعد بیشتر با هم باشند، چرا که نسل ما بسیار با هم بود و از پیشرفت همدیگر خوشحال میشدیم، امیدوارم که این نسل نیز همین گونه باشد. این نکته مهمی است که تئاتر هر نوع سلیقه و تفکر ایدئولوژیکی را به هم نزدیک میکند. تئاتر را با هم بودن میسازد. فرهنگ نقد خوب است اما توهین و تحقیر اشتباه است. این همگرایی باید بیشتر شود چرا که نبود آن ترسناک است.
او در خاتمه صحبتهایش ابراز کرد: امیدوارم که دانشجویان، جشنواره تئاتر دانشجویی را سکوی پرتاب خود ندانند و برای تجربه کردن بجنگند و تلاش کنند. باید افراد حرفهای، نمایندگان خانه تئاتر بیایند و کار بچهها را ببینند، باید مشارکتها بیشتر شود چون آینده تئاتر ما را همین جوانها میسازند.